برآمد هر شب افغان از دل طور

برآمد هر شب افغان از دل طور شاعر : خاقاني چو روز موسي عمران فروشد برآمد هر شب افغان از دل طور فر عز الدين بوعمران نماند منصب تدريس خون گويد از آنک کب و جاه موسي عمران نماند شايد ار هر سامري گاوي کند ترسم که سخن بلند گردد دل در طلبت چو بند گردد زلف تو اگر کمند گردد جانا به خدا توان رسيدن چو عزالدين بوعمران فروشد جهان را آه آه از دل برآمد
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
برآمد هر شب افغان از دل طور
برآمد هر شب افغان از دل طور
برآمد هر شب افغان از دل طور

شاعر : خاقاني

چو روز موسي عمران فروشدبرآمد هر شب افغان از دل طور
فر عز الدين بوعمران نماندمنصب تدريس خون گويد از آنک
کب و جاه موسي عمران نماندشايد ار هر سامري گاوي کند
ترسم که سخن بلند گردددل در طلبت چو بند گردد
زلف تو اگر کمند گرددجانا به خدا توان رسيدن
چو عزالدين بوعمران فروشدجهان را آه آه از دل برآمد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط