هر که را من به مهر خواندم دوست

هر که را من به مهر خواندم دوست شاعر : خاقاني چون دگر کس شناخت شد دشمن هر که را من به مهر خواندم دوست چه دم دوستان خورد به سخن چه پي دشمنان شود به خلاف خواه با دوست پاي در دامن خواه با دشمن است سر در جيب خواه آب آر و خواه آتش زن آب و آتش يکي است بر تن مشک چون شود دوست آشناي دو تن از تنش بوي دشمني آيد دل از آن کو دو رنگ شد برکن دوست از هر دو تن دو رنگ شود شد چو عالم دو رنگ در هر فن دوست کاول شناخت دشمن و دوست که بود دوست هم سرا...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هر که را من به مهر خواندم دوست
هر که را من به مهر خواندم دوست
هر که را من به مهر خواندم دوست

شاعر : خاقاني

چون دگر کس شناخت شد دشمنهر که را من به مهر خواندم دوست
چه دم دوستان خورد به سخنچه پي دشمنان شود به خلاف
خواه با دوست پاي در دامنخواه با دشمن است سر در جيب
خواه آب آر و خواه آتش زنآب و آتش يکي است بر تن مشک
چون شود دوست آشناي دو تناز تنش بوي دشمني آيد
دل از آن کو دو رنگ شد برکندوست از هر دو تن دو رنگ شود
شد چو عالم دو رنگ در هر فندوست کاول شناخت دشمن و دوست
که بود دوست هم سرا با منگه گه از خود هم آيدم غيرت
چون شود سرو دوست سايه فکنسايه‌ي خويش هم نهان خواهم
آنچه يک غيرت آيدم بر زنصد هزار است غيرتم بر دوست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط