مگذار مطرب را دمي کز چنگ بنهد چنگ را شاعر : خواجوي کرماني در آبگون ساغر فکن آن آب آتش رنگ را مگذار مطرب را دمي کز چنگ بنهد چنگ را درکش مي و خاموش کن فرهنگ بيفرهنگ را جام صبوحي نوش کن قول مغني گوش کن الا ببزم عاشقان خوبان شوق شنگ را عامان کالانعام را در کنج خلوت ره مده باشد که بزدايد دلم ز آئينه جان زنگ را ساقي مي چون زنگ ده کائينهي جان منست کز زهد ودلق نيلگون رنگي نديدم رنگ را پر کن قدح تا رنگ زرق از خود فرو شويم به مي مطرف گر اين ره ميزند...