نشان بي نشانان بي نشانيست

نشان بي نشانان بي نشانيست شاعر : خواجوي کرماني زبان بي زبانان بي زبانيست نشان بي نشانان بي نشانيست سزاي مهربانان مهربانيست دواي دردمندان دردمنديست بجاي پادشاهي پاسبانيست وراي پاسباني پادشاهيست سبک جان در نيفشاندن گرانيست چو جانان سرگران باشد بپايش توانائي او در ناتوانيست خوش آن آهوي شيرافکن که دايم که لعلت عين آب زندگانيست مگر پيروزه‌ي خط تو خضرست نه اينصورت که سر تا سر معانيست بلي صورت بود عنوان معني تو پنداري دراي کاروانيست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نشان بي نشانان بي نشانيست
نشان بي نشانان بي نشانيست
نشان بي نشانان بي نشانيست

شاعر : خواجوي کرماني

زبان بي زبانان بي زبانيستنشان بي نشانان بي نشانيست
سزاي مهربانان مهربانيستدواي دردمندان دردمنديست
بجاي پادشاهي پاسبانيستوراي پاسباني پادشاهيست
سبک جان در نيفشاندن گرانيستچو جانان سرگران باشد بپايش
توانائي او در ناتوانيستخوش آن آهوي شيرافکن که دايم
که لعلت عين آب زندگانيستمگر پيروزه‌ي خط تو خضرست
نه اينصورت که سر تا سر معانيستبلي صورت بود عنوان معني
تو پنداري دراي کاروانيستسحر فرياد شب خيزان درين راه
سوادي از مثال آسمانيستخط زرنگاريت بر صفحه‌ي ماه
مراد از زندخواني زنده خوانيستمغان زنده دلرا خوان که در دير
که شرط رهروان دامن فشانيستچو خواجو آستين برعالم افشان


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما