مه را اگر از مشک ز ره پوش توان کرد شاعر : خواجوي کرماني تشبيه بدان زلف و بنا گوش توان کرد مه را اگر از مشک ز ره پوش توان کرد جان برخي آن لعل گهر پوش توان کرد چون شکر شيرين بشکر خنده در آري کز دست تو گر زهر بود نوش توان کرد مي تلخ نباشد چو ز دست تو ستانند از جام لبت واله و مدهوش توان کرد حاجت بقدح نيست که ارباب خرد را غمهاي جهان جمله فراموش توان کرد گر دست دهد شادي وصل تو زماني باور نتوان کرد که در جوش توان کرد بي آتش رخسار توخون در دل...