کسي کزان سر زلف دو تا نميترسد شاعر : خواجوي کرماني معينست که از اژدها نميترسد کسي کزان سر زلف دو تا نميترسد که برگ بيد ز باد هوا نميترسد مرا ز طعن ملامت گران مترسانيد قتيل عشق ز تيغ جفا نميترسد مريض شوق ز تير ستم نميرنجد کزان بترس که او از خدا نميترسد از آن دو جادوي عاشق کش تو ميترسم گر ز هيبت روز جزا نميترسد چنين که خون اسيران بظلم ميريزد بيا که کشتهي عشق از بلا نميترسد هزار جان گرامي فداي بالايت کدام بنده که از پادشا...