خسرو انجم بگه بام برآمد

خسرو انجم بگه بام برآمد شاعر : خواجوي کرماني يا مه خلخ بلب بام برآمد خسرو انجم بگه بام برآمد يا شه روم از طرف شام برآمد صبح جمالش بدميد از شب گيسو سبزه بگرد رخ گلفام برآمد سرو گل اندام سمن عارض ما را کام دل از جام غم انجام برآمد مجلسيان سحري را شب دوشين وقت صبوح از افق جام برآمد چشمه‌ي خورشيد درخشان مروق عاقبت از لعل توام کام برآمد کام من اين بود که جان بر تو فشانم بس که بديوانگيم نام برآمد زلف تو چون سلسله جنبان دلم شد کيست...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خسرو انجم بگه بام برآمد
خسرو انجم بگه بام برآمد
خسرو انجم بگه بام برآمد

شاعر : خواجوي کرماني

يا مه خلخ بلب بام برآمدخسرو انجم بگه بام برآمد
يا شه روم از طرف شام برآمدصبح جمالش بدميد از شب گيسو
سبزه بگرد رخ گلفام برآمدسرو گل اندام سمن عارض ما را
کام دل از جام غم انجام برآمدمجلسيان سحري را شب دوشين
وقت صبوح از افق جام برآمدچشمه‌ي خورشيد درخشان مروق
عاقبت از لعل توام کام برآمدکام من اين بود که جان بر تو فشانم
بس که بديوانگيم نام برآمدزلف تو چون سلسله جنبان دلم شد
کيست که مرغ دلش از دام برآمدخال تو تا دانه و زلفين تو شد دام
از لب جانبخش دلارام برآمدگو برو آرام چو کام دل خواجو


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط