نور رويت تاب در شمع شبستان افکند شاعر : خواجوي کرماني اشکم آتش در دل لعل بدخشان افکند نور رويت تاب در شمع شبستان افکند شمع عالمتاب گردون در شبستان افکند اي بسا دود جگر کز مهر رويت هر شبي خويشتن را در ميان مي پرستان افکند صوفي صافي گر از لعل تو جامي در کشد کشتهئي را از هوا برخاک ميدان افکند راستي را ترک تيرانداز مستت هر نفس از تحير خون دل در جان مرجان افکند درج ياقوت گهر پوشت چو گردد در فشان ز آتش مهرت شرر در کاخ کيوان افکند يک نظر در...