سرو را پاي به گل مي‌رود از رفتارش

سرو را پاي به گل مي‌رود از رفتارش شاعر : خواجوي کرماني واب شيرين ز عقيق لب شکر بارش سرو را پاي به گل مي‌رود از رفتارش نيست جز حلقه‌ي گيسوي بتم ز نارش راهب دير که خورشيد پرستش خوانند لاجرم در حرم عشق نباشد بارش هر کرا عقل درين راه مربي باشد ورنه هر روز کج! گرم شود بازارش قرص خورشيد ز روي تو به جائي ماند که بدينگونه تو در پاي فکندي کارش سر زلف تو ندانم چه سيه کاري کرد همچو آن سنبل شوريده فرو مگذارش دلم از زلف تو چون يک سر مو خالي نيست ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سرو را پاي به گل مي‌رود از رفتارش
سرو را پاي به گل مي‌رود از رفتارش
سرو را پاي به گل مي‌رود از رفتارش

شاعر : خواجوي کرماني

واب شيرين ز عقيق لب شکر بارشسرو را پاي به گل مي‌رود از رفتارش
نيست جز حلقه‌ي گيسوي بتم ز نارشراهب دير که خورشيد پرستش خوانند
لاجرم در حرم عشق نباشد بارشهر کرا عقل درين راه مربي باشد
ورنه هر روز کج! گرم شود بازارشقرص خورشيد ز روي تو به جائي ماند
که بدينگونه تو در پاي فکندي کارشسر زلف تو ندانم چه سيه کاري کرد
همچو آن سنبل شوريده فرو مگذارشدلم از زلف تو چون يک سر مو خالي نيست
آن دل شيفته حالست نکو ميدارشيادگار من دلخسته مسکين با تو
بسرايد سحري برطرف گلزارشباغبانرا چه تفاوت کند ار بلبل مست
طوطي منطق شيرين شکر گفتارشگوش کن نغمه خواجو که شکر مي‌شکند


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما