سخني گفتم و صد قول خطا کردم گوش

سخني گفتم و صد قول خطا کردم گوش شاعر : خواجوي کرماني قدحي خوردم و صد نيش جفا کردم نوش سخني گفتم و صد قول خطا کردم گوش گفتم اين فتنه ندارد دل مسکينان گوش من همان لحظه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سخني گفتم و صد قول خطا کردم گوش
سخني گفتم و صد قول خطا کردم گوش
سخني گفتم و صد قول خطا کردم گوش

شاعر : خواجوي کرماني

قدحي خوردم و صد نيش جفا کردم نوشسخني گفتم و صد قول خطا کردم گوش
گفتم اين فتنه ندارد دل مسکينان گوشمن همان لحظه که بر طلعتش افکندم چشم
نتواند که شود بلبل بيچاره خموشچون ننالم که چو از پرده برون آيد گل
خاصه کشتي خلل آورده و دريا در جوشبا چنين شرطه ازين ورطه برون نتوان شد
تا کنم دلق مرقع گروه باده فروشآخر اي باده پرستان ره ميخانه کجاست
که چنان مست ببردند مرا دوش بدوشيا رب آن مي ز کجا بود که دوش آوردند
چون دهم شرح جفاي تو بدين دانش و هوشچون کشم بار فراق تو بدين طاقت وصبر
شد دل خسته سرگشته‌ي من حلقه بگوشحلقه‌ي زلف رسن تاب گرهگير ترا
دامن يار بدست آر و ز اغيار بپوشاگرت پيرهن صبر قبا شد خواجو


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما