بيار باده که وقت گلست و موسم باغ شاعر : خواجوي کرماني ز مهر بردل پر خون لاله بنگر داغ بيار باده که وقت گلست و موسم باغ بود که بوي عفافش برون رود ز دماغ دماغ عقل معطر کن از شمامهي مي ز عکس باده چو چشم خروس کن پر زاغ گهي که زاغ شب از آشيان کند پرواز چرا که باغ برافروخت از شکوفه چراغ اگر چراغ نباشد به تيره شب شايد وز آب آينه گون زنگ ميزدايد ماغ بر آتش رخ گل آب ميفشاند ميغ بدست باد صبا ميکند بباغ ابلاغ ببين که مرغ چمن دمبدم هزار سلام...