هرنفس کز دهن تنگ تو مي‌کردم ياد

هرنفس کز دهن تنگ تو مي‌کردم ياد شاعر : خواجوي کرماني ملک هستي ز دل تنگ بدر مي‌کردم هرنفس کز دهن تنگ تو مي‌کردم ياد ياد آن پسته‌ي چون تنگ شکر مي‌کردم دهن غنچه‌ي سيراب چو خندان مي‌شد دهن چشمه پر از للي تر مي‌کردم چهره‌ي باغ بخونابه فرو مي‌شستم جام خواجو همه پرخون جگر مي‌کردم چون بياد لب ميگون تو مي‌خورد شراب خاک پايت همه برتارک سر مي‌کردم مي‌گذشتي و من از دور نظر مي‌کردم دامن کوه پر از لعل و گهر مي‌کردم خرقه‌ي ابر بخونابه فرو مي‌بردم ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هرنفس کز دهن تنگ تو مي‌کردم ياد
هرنفس کز دهن تنگ تو مي‌کردم ياد
هرنفس کز دهن تنگ تو مي‌کردم ياد

شاعر : خواجوي کرماني

ملک هستي ز دل تنگ بدر مي‌کردمهرنفس کز دهن تنگ تو مي‌کردم ياد
ياد آن پسته‌ي چون تنگ شکر مي‌کردمدهن غنچه‌ي سيراب چو خندان مي‌شد
دهن چشمه پر از للي تر مي‌کردمچهره‌ي باغ بخونابه فرو مي‌شستم
جام خواجو همه پرخون جگر مي‌کردمچون بياد لب ميگون تو مي‌خورد شراب
خاک پايت همه برتارک سر مي‌کردممي‌گذشتي و من از دور نظر مي‌کردم
دامن کوه پر از لعل و گهر مي‌کردمخرقه‌ي ابر بخونابه فرو مي‌بردم
نسبت روي تو زانرو بقمر مي‌کردمچون بجز ماه نديدم که برويت مانست
مس رخسار ز سوداي تو زر مي‌کردمتا مگر با تو بزر وصل مهيا گردد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما