نشان روي تو جستم به هر کجا که رسيدم

نشان روي تو جستم به هر کجا که رسيدم شاعر : خواجوي کرماني ز مهر در تو نشاني نديدم و نشنيدم نشان روي تو جستم به هر کجا که رسيدم چه جورها که ز دست تو در جهان نکشيدم چه رنجها که نيامد برويم از غم رويت هزار تير بلا از تو خوردم و نرميدم هزار نيش جفا از تو نوش کردم و رفتم کدام شربت خونابه کز غمت نچشيدم کدام يار جفا کز تو احتمال نکردم ولي چه سود که يک ذره مهر از تو نديدم ترا بديدم و گفتم که مهر روز فروزي بدوستي که بجاي تو ديگري نگزيدم بجاي من...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نشان روي تو جستم به هر کجا که رسيدم
نشان روي تو جستم به هر کجا که رسيدم
نشان روي تو جستم به هر کجا که رسيدم

شاعر : خواجوي کرماني

ز مهر در تو نشاني نديدم و نشنيدمنشان روي تو جستم به هر کجا که رسيدم
چه جورها که ز دست تو در جهان نکشيدمچه رنجها که نيامد برويم از غم رويت
هزار تير بلا از تو خوردم و نرميدمهزار نيش جفا از تو نوش کردم و رفتم
کدام شربت خونابه کز غمت نچشيدمکدام يار جفا کز تو احتمال نکردم
ولي چه سود که يک ذره مهر از تو نديدمترا بديدم و گفتم که مهر روز فروزي
بدوستي که بجاي تو ديگري نگزيدمبجاي من تو اگر صد هزار دوست گزيدي
وفا و مهر نديدم چو نيک در نگرديدمجهان بروي تو مي‌ديدم ار چه همچو جهانت
بسي تو مهر بريدي که از تو من نبريدمبسي تو عهد شکستي که من رضاي تو جستم
بجان رسيدم و هرگز بکام دل نرسيدماز آن زمان که چو خواجو عنان دل بتو دادم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط