اي روي تو چشمه‌ي خور چشم

اي روي تو چشمه‌ي خور چشم شاعر : خواجوي کرماني ابروي تو طاق اخضر چشم اي روي تو چشمه‌ي خور چشم شمشاد روان و عبهر چشم بالاي بلند و چشم مستت روي تو چراغ منظر چشم لعل تو شراب مجلس روح لعل لبت آب کوثر چشم خاک قدم تو سرمه‌ي حور نوک مژه‌ي تو نشتر چشم پيکان غم تو ناوک دل در پيکر تو دو پيکر چشم از غايت مهر گشته حيران دندان تو عقد گوهر چشم لعل تو بهاي جوهر جان رخسار تو مهر انور چشم ابروت هلال ماه خوبي دور از رخ تو شناور چشم در...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي روي تو چشمه‌ي خور چشم
اي روي تو چشمه‌ي خور چشم
اي روي تو چشمه‌ي خور چشم

شاعر : خواجوي کرماني

ابروي تو طاق اخضر چشماي روي تو چشمه‌ي خور چشم
شمشاد روان و عبهر چشمبالاي بلند و چشم مستت
روي تو چراغ منظر چشملعل تو شراب مجلس روح
لعل لبت آب کوثر چشمخاک قدم تو سرمه‌ي حور
نوک مژه‌ي تو نشتر چشمپيکان غم تو ناوک دل
در پيکر تو دو پيکر چشماز غايت مهر گشته حيران
دندان تو عقد گوهر چشملعل تو بهاي جوهر جان
رخسار تو مهر انور چشمابروت هلال ماه خوبي
دور از رخ تو شناور چشمدر ورطه‌ي خون فتاده ما را
در آب فکند دفتر چشماز شوق خط تو اين مقله
زين مردمک بد اختر چشمتا بي تو بروي ما چه آيد
هر لحظه سواد کشور چشمدريا شودم ز اشک خونين
بر باد که خاک بر سر چشماز چشم شد آب روي خواجو


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط