اي باد سحرگاهي زينجا گذري کن

اي باد سحرگاهي زينجا گذري کن شاعر : خواجوي کرماني وز بهر من دلشده عزم سفري کن اي باد سحرگاهي زينجا گذري کن چون طوطي شوريده هواي شکري کن چون بلبل سودازده راه چمني گير از کوه برآور سر و ياد کمري کن فرهاد صفت روي بصحرا نه و چون سيل با قافله چين بخراسان گذري کن چون کار تو در هر طرفي مشک فروشيست وانگه چو ببيني مه رويش سحري کن شب در شکن سنبل يارم بسر آور وز دور در آن منظر زيبا نظري کن برکش علم از پاي سهي سرو روانش تقرير شب تيره‌ي ما با قمري...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي باد سحرگاهي زينجا گذري کن
اي باد سحرگاهي زينجا گذري کن
اي باد سحرگاهي زينجا گذري کن

شاعر : خواجوي کرماني

وز بهر من دلشده عزم سفري کناي باد سحرگاهي زينجا گذري کن
چون طوطي شوريده هواي شکري کنچون بلبل سودازده راه چمني گير
از کوه برآور سر و ياد کمري کنفرهاد صفت روي بصحرا نه و چون سيل
با قافله چين بخراسان گذري کنچون کار تو در هر طرفي مشک فروشيست
وانگه چو ببيني مه رويش سحري کنشب در شکن سنبل يارم بسر آور
وز دور در آن منظر زيبا نظري کنبرکش علم از پاي سهي سرو روانش
تقرير شب تيره‌ي ما با قمري کناحوال دل ريش گدا پيش شهي گوي
لطفي بکن و کار مرا به بتري کنهر چند که دانم که مرا روي بهي نيست
از حال دل خسته‌ي خواجو خبري کنگر دست دهد آن مه بي مهر و وفا را


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط