دلکم برد بغارت ز برم دلبرکي شاعر : خواجوي کرماني سر فرو کرده پري پيکرک از منظرکي دلکم برد بغارت ز برم دلبرکي سنبل زنگيک پستک او کافرکي نرگس هندوک مستک او جادوکي سخنش تلخک و شيرين لبکش شکرکي بختکم شورک از آن زلفک شورانگيزک ليکن از منطقکش هر سخني گوهرکي چشمم از لعلک در پوشک او در پاشک تا جدا ماند کنارم ز ميان لاغرکي دلکم شد سر موئي و چو موئي تنکم چه کند نيست گزيرش ز پري پيکرکي بر دلم عيب نگيريد که ديوانککيست رخکم گشت چو زر در غم سيمين...