اي آينه قدرت بيچون الهي

اي آينه قدرت بيچون الهي شاعر : خواجوي کرماني نور رخت از طره شب برده سياهي اي آينه قدرت بيچون الهي رخسار و سر زلف تو شرعست و مناهي خط بر رخ زيباي تو کفرست بر اسلام وان روي نه رويست که سريست الهي آن جسم نه جسمست که روحيست مجسم زان در تو نگيرد که نداري رخ کاهي در خرمن خورشيد زند آه من آتش صد دل برود درعقبت همچو سپاهي هر گه که خرامان شوي اي خسرو خوبان لايق نبود بر کتفش خلعت شاهي خواجو سخن وصل مگو بيش که درويش
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي آينه قدرت بيچون الهي
اي آينه قدرت بيچون الهي
اي آينه قدرت بيچون الهي

شاعر : خواجوي کرماني

نور رخت از طره شب برده سياهياي آينه قدرت بيچون الهي
رخسار و سر زلف تو شرعست و مناهيخط بر رخ زيباي تو کفرست بر اسلام
وان روي نه رويست که سريست الهيآن جسم نه جسمست که روحيست مجسم
زان در تو نگيرد که نداري رخ کاهيدر خرمن خورشيد زند آه من آتش
صد دل برود درعقبت همچو سپاهيهر گه که خرامان شوي اي خسرو خوبان
لايق نبود بر کتفش خلعت شاهيخواجو سخن وصل مگو بيش که درويش


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط