بيا بيا که مرا با تو ماجرايي هست شاعر : سعدي بگوي اگر گنهي رفت و گر خطايي هست بيا بيا که مرا با تو ماجرايي هست مکن که مظلمه خلق را جزايي هست روا بود که چنين بيحساب دل ببري نظر کنند که در کوي ما گدايي هست توانگران را عيبي نباشد ار وقتي ز دوستان نشنيدم که آشنايي هست به کام دشمن و بيگانه رفت چندين روز کسي نگفت که بيرون از اين دوايي هست کسي نماند که بر درد من نبخشايد از اين طرف که منم همچنان صفايي هست هزار نوبت اگر خاطرم بشوراني هنوز...