خواب خوش من اي پسر دستخوش خيال شد خواب خوش من اي پسر دستخوش خيال شدشاعر : سعدي نقد اميد عمر من در طلب وصل شدخواب خوش من اي پسر دستخوش خيال شداين به چه زيردست گشت آن به چه پايمال شدگر نشد اشتياق او غالب صبر و عقل منبوالعجب آن که خون من بر تو چرا حلال شدبر من اگر حرام شد وصل تو نيست بوالعجببدر وجود من چرا در نظرت هلال شدپرتو آفتاب اگر بدر کند هلال راآن که هزار يوسفش بنده جاه و مال شدزيبد اگر طلب کند عزت ملک مصر دلکتش دل چو شعله زد صبر در او محال شدطرفه مدار اگر ز دل نعره بيخودي زنمکو نه به رسم ديگران بنده زلف و خال شدسعدي اگر نظر کند تا نه غلط گمان بري