ميل بين کان سروبالا ميکند شاعر : سعدي سرو بين کاهنگ صحرا ميکند ميل بين کان سروبالا ميکند ناخوش آن ميلست کز ما ميکند ميل از اين خوشتر نداند کرد سرو گر نگارستان تماشا ميکند حاجت صحرا نبود آيينه هست آن که صورتهاي ديبا ميکند غافلست از صورت زيباي او خون مباح و خانه يغما ميکند من هم اول روز دانستم که عشق راز پنهان آشکارا ميکند صبر هم سودي ندارد کب چشم چون مراد اوست هل تا ميکند گر مراد ما نباشد گو مباش زشت نتوان گفت زيبا ميکند...