شنيدم که مستي ز تاب نبيد

شنيدم که مستي ز تاب نبيد شاعر : سعدي به مقصوره‌ي مسجدي در دويد شنيدم که مستي ز تاب نبيد که يارب به فردوس اعلي برم بناليد بر آستان کرم سگ و مسجد! اي فارغ از عقل و دين موذن گريبان گرفتش که هين نمي‌زيبدت ناز با روي زشت چه شايسته کردي که خواهي بهشت؟ که مستم بدار از من اي خواجه دست بگفت اين سخن پير و بگريست مست که باشد گنهکاري اميدوار؟ عجب داري از لطف پروردگار در توبه بازست و حق دستگير تو را مي‌نگويم که عذرم پذير که خوانم گنه پيش...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شنيدم که مستي ز تاب نبيد
شنيدم که مستي ز تاب نبيد
شنيدم که مستي ز تاب نبيد

شاعر : سعدي

به مقصوره‌ي مسجدي در دويدشنيدم که مستي ز تاب نبيد
که يارب به فردوس اعلي برمبناليد بر آستان کرم
سگ و مسجد! اي فارغ از عقل و دينموذن گريبان گرفتش که هين
نمي‌زيبدت ناز با روي زشتچه شايسته کردي که خواهي بهشت؟
که مستم بدار از من اي خواجه دستبگفت اين سخن پير و بگريست مست
که باشد گنهکاري اميدوار؟عجب داري از لطف پروردگار
در توبه بازست و حق دستگيرتو را مي‌نگويم که عذرم پذير
که خوانم گنه پيش عفوش عظيمهمي شرم دارم ز لطف کريم
چو دستش نگيري نخيزد ز جايکسي را که پيري درآرد ز پاي
خدايا به فضل توام دست گيرمن آنم ز پاي اندر افتاده پير
فروماندگي و گناهم ببخشنگويم بزرگي و جاهم ببخش
به نابخردي شهره گرداندماگر ياري اندک زلل داندم
که تو پرده پوشي و ما پرده درتو بينا و ما خائف از يکدگر
تو با بنده در پرده و پرده پوشبرآورده مردم ز بيرون خروش
خداوندگاران قلم در کشندبه ناداني ار بندگان سرکشند
نماند گنهکاري اندر وجوداگر جرم بخشي به مقدار جود
به دوزخ فرست و ترازو مخواهوگر خشم گيري به قدر گناه
وگر بفگني بر نگيرد کسمگرم دست گيري به جايي رسم
که گيرد چو تو رستگاري دهي؟که زور آورد گر تو ياري دهي؟
ندانم کدامان دهندم طريقدو خواهند بودن به محشر فريق
که از دست من جز کژي برنخاستعجب گر بود راهم از دست راست
که حق شرم دارد ز موي سفيددلم مي‌دهد وقت وقت اين اميد
که شرمم نمي‌آيد از خويشتنعجب دارم ار شرم دارد ز من
چو حکمش روان گشت و قدرش بلندنه يوسف که چندان بلا ديد و بند
که معني بود صورت خوب راگنه عفو کرد آل يعقوب را؟
بضاعات مزجاتشان رد نکردبه کردار بدشان مقيد نکرد
بر اين بي‌بضاعت ببخش اي عزيزز لطفت همين چشم داريم نيز
که هيچم فعال پسنديده نيستکس از من سيه نامه تر ديده نيست
اميدم به آمرزگاري تستجز اين کاعتمادم به ياري تست
خدايا ز عفوم مکن نااميدبضاعت نياوردم الا اميد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط