اي صوفي سرگردان، در بند نکونامي

اي صوفي سرگردان، در بند نکونامي شاعر : سعدي تا درد نياشامي، زين درد نيارامي اي صوفي سرگردان، در بند نکونامي گر حافظ قرآني، يا عابد اصنامي ملک صمديت را، چه سود و زيان دارد کفرت چه زيان دارد، گر نيک سرانجامي زهدت به چه کار آيد، گر رانده‌ي درگاهي؟ درمانده‌ي تقديرند، هم عارف و هم عاملي بيچاره‌ي توفيقند، هم صالح و هم طالح سودت نکند پرواز، اي مرغ که در دامي جهدت نکند آزاد، اي صيد که در بندي دور فلک آن سنگست، اي خواجه تو آن جامي جامي چه بقا...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي صوفي سرگردان، در بند نکونامي
اي صوفي سرگردان، در بند نکونامي
اي صوفي سرگردان، در بند نکونامي

شاعر : سعدي

تا درد نياشامي، زين درد نيارامياي صوفي سرگردان، در بند نکونامي
گر حافظ قرآني، يا عابد اصناميملک صمديت را، چه سود و زيان دارد
کفرت چه زيان دارد، گر نيک سرانجاميزهدت به چه کار آيد، گر رانده‌ي درگاهي؟
درمانده‌ي تقديرند، هم عارف و هم عامليبيچاره‌ي توفيقند، هم صالح و هم طالح
سودت نکند پرواز، اي مرغ که در داميجهدت نکند آزاد، اي صيد که در بندي
دور فلک آن سنگست، اي خواجه تو آن جاميجامي چه بقا دارد، در رهگذر سنگي؟
وين روز به شام آيد، گر پادشه شامياين ملک خلل گيرد، گر خود ملک رومي
چون با دگري بايد، پرداخت به ناکاميکام همه دنيا را، بر هيچ منه سعدي
تا آدميت خوانند، ورنه کم از انعاميگر عاقل و هشياري، وز دل خبري داري


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط