جانا اگر چه يار دگر ميکني مکن جانا اگر چه يار دگر ميکني مکنشاعر : سنايي غزنوي اسباب عشق زير و زبر ميکني مکنجانا اگر چه يار دگر ميکني مکنحقا که کار خويش بتر ميکني مکنگويي دگر کنم مگرم کار به شودخود را بگرد شهر سمر ميکني مکنمنماي روي خويش بهر ناسزا از آنکهر مشک را نقاب قمر ميکني مکنبر گل ز مشک ناب رقم ميکشي مکشرخسارهي مرا تو چو زر ميکني مکناي سيمتن ز عشق لب چون عقيق خود