پيوسته سنايي ز پي ديدن رويت پيوسته سنايي ز پي ديدن رويتشاعر : سنايي غزنوي هم گوش بدر کرده و هم ديده نهادهپيوسته سنايي ز پي ديدن رويتاي عشق تو از ديدهي من آب گشادهاي مهر تو بر سينهي من مهر نهادهاز سر کله خواجگي و کبر نهادهبسته کمر بندگي تو همه احرارآوازهي آواز تو در شهر فتادهدستان دو دست تو به عيوق رسيدهزهاد گرفته همه بر ياد تو بادهابدال شکسته همه در راه تو توبهاي داد تو ايزد ز ملاحت همه دادهمسپر ره بيداد و ز غم کن دلم آزاد