انصاف بده که نيک ياري شاعر : سنايي غزنوي زو هيچ مگو که خوش نگاري انصاف بده که نيک ياري در گوي زدن شکر سواري در رود زدن شکر سماعي زهره دل و مشتري عذاري مه جبهت و آفتاب رويي در جانت کتاب بردباري بنوشت زمانه گويي آنجا در ديدهت نقش حقگزاري بنگاشت خداي گويي اينجا يک نوش و هزار گونه خاري از لعل تو هست عاقلان را يک غمزه و صد هزار خاري در جزع تو هست عاشقان را يک ناوک و صد جهان حصاري جز غمزهي تو که ديد هرگز يک شکر و نه فلک شکاري...