چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران ( 2 )

به خاطر همین ضعفها بود که در انقلاب فرانسه نظام سیاسى حاکم نه به علت مخالفت نیروهاى مردمى‏بلکه تنها به علت استیصال کامل در حل معضلات اقتصادى و سیاسى - اجتماعى کشور به مجلس طبقات سه‏گانه روى آورد و خود را تسلیم آنها کرد و آنگاه بود که حرکتهاى مردمى و ترکیب گروههاى اجتماعى شکل‏گرفت و به روند انقلاب شتاب فزاینده‏اى داد.
دوشنبه، 8 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران ( 2 )

چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران ( 2 )
چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران ( 2 )


 






 
به خاطر همین ضعفها بود که در انقلاب فرانسه نظام سیاسى حاکم نه به علت مخالفت نیروهاى مردمى‏بلکه تنها به علت استیصال کامل در حل معضلات اقتصادى و سیاسى - اجتماعى کشور به مجلس طبقات سه‏گانه روى آورد و خود را تسلیم آنها کرد و آنگاه بود که حرکتهاى مردمى و ترکیب گروههاى اجتماعى شکل‏گرفت و به روند انقلاب شتاب فزاینده‏اى داد.
و همین طور در انقلاب روسیه نیز اگرچه نیروهاى مخالف وجود داشتند، دسته‏بندیها و احزاب سیاسى‏مختلف که با آرمانها و اهداف خاص و متفاوت خود از اوائل قرن بیستم شکل گرفته بودند، نه تنها هیچگونه‏نقشى در سقوط نظام رومانوفها نداشتند بلکه تصور هم نمى‏کردند که بدین سادگى نظام امپراتورى روسیه‏سقوط کند. البته دولت تزار روسیه علیرغم استیصال و فشار زیادى که تحمل مى‏کرد داوطلبانه و راسا خود را تسلیم ملت نکرد ولى در مقابل اولین حرکت و شورش مردمى که ناشى از انفجار و وجود بحران اقتصادى بود وبه صورت تظاهرات و اعتصابات کارخانجات و صنایع در شهر پتروگراد متبلور شد، تسلیم گردیده و همچون‏کوه یخى ذوب گردید.
در حالیکه انقلاب ایران در شرایطى پیروز شد که نظام شاهنشاهى خود را در اوج قدرت و استحکام وتثبیت‏شده مى‏دید و در مقابل مخالفتها و معارضه‏ها تا آخرین حد توان خود مقاومت مى‏کرد و گروههاى‏اجتماعى براى به زانو درآوردن چنین نظامى مى‏بایست‏بر اساس برنامه‏ریزى و بسیج تمام نیروها و قربانى‏کردن بسیارى از انسانها نظام قدرتمند حاکم را سرنگون سازد.
4 - قدرت اجتماعى
قدرت اجتماعى متشکل از گروههاى اجتماعى فعالى است که بر پایه ارزشها و باورهاى مسلط و مشترک به‏هم نزدیک شده‏اند و زمانى که قدرت سیاسى توانایى تامین ارزشها و خواسته‏هاى آنها را نداشته باشد یانخواهد این ارزشها و خواسته‏ها را تامین کند گروههاى اجتماعى مایوس شده به دنبال رهبر یا رهبرانى که‏مى‏توانند خواسته‏ها و نظرات آنها را تعقیب و تامین نمایند حرکت‏خواهند کرد در ایجاد و تشکل قدرت‏اجتماعى سه رکن اساسى قابل تفکیک هستند: مردم، رهبرى و ایدئولوژى.

مشارکت مردمى
 

در حالى که در فرانسه و روسیه میزان مشارکت مردم در براندازى رژیمهاى مستبده حاکم بسیار اندک‏بوده و حتى در فرانسه همانطور که گفته شد، نقشى نداشته‏اند و رژیم فرانسه به خاطر ضعفهاى خود الزاماتسلیم شده و در روسیه تعداد محدودى از کارگران کارخانجات پطرزبورگ و سربازان پادگان همان شهر سر به‏شورش برداشته و موجبات سقوط خانواده رومانوفها را فراهم کردند.
در انقلاب اسلامى ایران به استثناى‏اقلیت محدودى و بخش اعظم ارتش که وابسته به نظام بودند همه اقشار مردم از همه طبقات و گروههاى‏اجتماعى و در سراسر کشور اعم از شهرها و روستاها، کارگران، کارمندان، کشاورزان، اصناف و ... همه و همه‏چرخهاى اقتصادى و ادارى کشور را از کار انداخته و در مقابل رژیم تا دندان مسلح آن هم با دست‏خالى‏ایستادند و آن را ساقط کردند.
مطالعات بعدى هم نشان داد که حتى بعد از پیروزى انقلاب که زنجیرهاى استبداد و دیکتاتورى گسسته‏شده و زمینه مناسب براى ایجاد آگاهى سیاسى و مشارکت توده‏هاى مردم فراهم شده بود به تدریج و به علت‏بى‏میلى حاکمیتهاى بعد از انقلاب اعم از میانه‏روها و رادیکالها در دو انقلاب فرانسه و روسیه، این مشارکت روبه کاهش نهاده است. تاریخ و آمار مشارکت مردم در انتخابات بعد از انقلاب این نظریه را ثابت مى‏کند.
در مقابل توده‏هاى ملت ایران بعد از پیروزى انقلاب اسلامى در انتخابات‏هاى مکرر و پى در پى شرکت‏کرده‏اند و حتى در شرایط بحرانى و بمباران شهرها هیچیک از انتخابات لازم براى تداوم فعالیتهاى سیاسى‏نظام جمهورى اسلامى متوقف نشده یا به تاخیر نیافتاد. در طول ده سال گذشته مردم کشور ما در بیش ازبیست انتخابات (هشت انتخاب ریاست جمهورى، پنج انتخاب مجلس شوراى اسلامى، سه انتخاب مجلس‏خبرگان، یک انتخابات نوع حکومت، و دو انتخابات رفراندوم قانون اساسى و دو انتخابات شوراهاى اسلامى)شرکت کرده‏اند. آمار مشارکت روزافزون مردم در این انتخابات چشمگیر و جالب توجه است. و از همه مهمترحضور همه ساله مردم در اجتماعات و تظاهرات میلیونى که به خاطر سالگرد انقلاب صورت مى‏گیرد نشانه‏حضور، بیدارى و حمایت مردم از انقلابشان مى‏باشد.

رهبرى
 

نقش و شخصیت رهبر به ویژه زمانى روشن‏تر و برجسته‏تر مى‏شود که توسلات ایدوئولوژیکى گروههاى‏انقلابى پراکنده و غیر منسجم باشد یا سازماندهى آن ضعیف باشد در این صورت نقش و اهمیت رهبرى درپروسه انقلابى و در طول زمان توسعه مى‏یابد. از طرف دیگر نقش رهبران انقلاب را در سه بعد مهم مى‏توان‏مشاهده کرد که عبارت است از رهبر بعنوان ایده‏ئولوگ انقلاب، رهبر بعنوان فرمانده و نهایتا رهبر بعنوان‏معمار نظام بعد از پیروزى انقلاب.
در بررسى و مقایسه اجمالى میان نقش رهبران در سه انقلاب مورد بحث مشاهده خواهیم کرد که در این‏رکن از انقلاب نیز مانند رکن مردم انقلاب اسلامى داراى قدرت، امتیازات و ویژگیهایى فوق‏العاده و استثنایى‏بوده است که دو انقلاب فرانسه و روسیه از آن بى‏بهره بوده‏اند.
1- در انقلابهاى فرانسه و روسیه رهبران انقلاب از طبقات متوسط و بالاى جامعه بوده‏اند در حالیکه درانقلاب اسلامى ایران رهبران انقلاب وابسته و متعلق به طبقات محروم و فقیر جامعه بوده‏اند.
2- در انقلابهاى فرانسه و روسیه به ویژه در انقلاب روسیه رهبران مدافع و نماینده طبقه‏اى بودند که خودمتعلق به آن طبقه نبودند در حالیکه در انقلاب اسلامى رهبران انقلاب دقیقا مدافع طبقه‏اى بودند که از آن‏طبقه برخاسته بودند.
3- در انقلاب هاى فرانسه و روسیه طبقه روشنفکر و تحصیل کرده رهبرى انقلاب را بر عهده داشته و اشراف‏و روحانیون نقش ضد انقلاب را داشتند در حالیکه در انقلاب اسلامى رهبرى ضد انقلاب را روشنفکران وابسته‏به چپ و راست‏بر عهده داشتند.
4- در انقلاب فرانسه و روسیه ما به چهره شاخصى که همه ویژگیهاى سه گانه رهبرى را در خود جمع‏داشته و از نظر ارائه ایدئولوژى، فرماندهى انقلاب و سازندگى بعد از انقلاب داراى استعداد، نبوغ و قدرتى‏همچون رهبرى در انقلاب اسلامى باشد برخورد نمى‏کنیم. در انقلاب فرانسه چهره‏هایى مانند لافایت،روبسپیر، دوک د. اورلئان مطرح هستند که هیچکدام رهبرى انقلاب را در تمام دوران شکل‏گیرى و پیروزى آن‏بطور جامع در دست نداشتند.
در انقلاب روسیه چهره لنین از چهره‏هاى شاخص و برجسته تاریخ این انقلاب مى‏باشد وى در واقع داراى ‏امتیازات و استعدادها و نبوغ مشخصى بود که در جهت‏به مرحله عمل درآوردن آنچه را که به انقلاب اکتبر1917 معروف است نقش اصلى و محورى داشت. در حالیکه در سقوط رژیم رومانوفها در فوریه همان سال‏مطلقا نقشى نداشت چهره‏هایى مانند زینوویف، کامنف، استالین، تروتسکى و کرنسکى هم از شهرت ویژه‏اى‏برخوردار هستند ولى آنها هم دخالتى در سقوط رژیم نداشتند. در حقیقت‏سقوط رژیم تزارى در اثر یک‏حرکت‏خودجوش و بدون رهبرى صورت گرفت.
بطور خلاصه مطالعات ما نشان مى‏دهد نه در انقلاب فرانسه و نه در انقلاب روسیه به چهره‏اى با ویژگیهاى‏ایدئولوگ و فرمانده انقلاب برخورد نمى‏کنیم آنهایى را که نام بردیم هیچکدام نه ایدئولوگ انقلاب بودند و نه‏فرمانده آن بلکه سازندگان و معماران دولتهاى بعد از انقلاب بودند. آنها اشخاصى بودند که بر اسب سرکش‏تحولات بعد از سقوط نظام سوار شده و در سیر تحولات بعدى اثر گذاردند. در حالیکه در انقلاب اسلامى رهبرانقلاب حضرت امام خمینى(ره) بویژه با برخوردارى از جایگاه مرجعیت دینى و با نبوغ، قدرت و ویژگیهاى‏خاصى که داشتند که در نوع خود بى‏نظیر بود نقش ایدئولوگ، فرمانده و معمارى انقلاب را به نحو احسن و درطول ربع قرن از حیات پربرکت‏خود بر عهده گرفته و ایفاء کردند.

ایدئولوژى
 

با توجه به اینکه تنها عامل مشروعیت و انسجام در جامعه و نظام قبلى در هر سه کشور نهادهاى پادشاهى‏بوده که در موقعیت انقلابى بى‏اعتبار شده بودند
نقش اسلام درتکوین و پیروزى‏انقلاب ایران
اسلام در شکل‏گیرى و تکوین انقلاب نقش اساسى و تعیین کننده داشته است. منظور از اسلام در این فیش «مکتب تشیع‏» است که مذهب رسمى جامعه ایران قلمداد مى‏شود و مشتمل بر جهان‏بینى و نظام فقهى، حقوقى، سیاسى و اخلاقى خاص خود مى‏باشد. با توجه به آنچه گفته شد، به منظور تبیین فرضیه فوق، بحث را در محورهاى ذیل پى مى‏گیریم:
1 - سرشت دین و انقلاب
2 - خطوط کلى اسلام و انقلاب اسلامى
‏3 - اسلام ‏زدایى ‏رژیم ‏گذشته‏ و واکنش ‏نیروهاى‏ مذهبى
4 - رهبرى
5 - نقش مساجد
6 - نمادهاى اسلامى
7 - روحیه شهادت‏طلبى و ایثار

1 - سرشت دین و انقلاب
 

گفتگو پیرامون موضوع این نوشتار مبتنى بر یک سلسله فرض‏هاست; از جمله پذیرش این مطلب که اسلام با سیاست آمیخته است و این دو یکى هستند. مساله دیگر بحث قلمرو دین است. بحث در این است که سرشت و ماهیت دین نسبت‏به تغییرات اجتماعى و انقلاب چیست‏به دیگر سخن، آیا قلمرو و گستره دین شامل پدیده‏هایى چون انقلاب نیز مى‏شود؟ و آیا دین مانع انقلاب است‏یا برانگیزاننده آن؟
دیدگاه‏هاى متعددى پیرامون این مساله وجود دارد. برخى مذهب را صرفا براى پاسخگویى به نیازهاى روحى و فردى قلمداد مى‏کنند. بر اساس این پندار، دین یک سلسله تعالیم اخلاقى و پند و اندرز است. در این رویکرد، دین نظامى از باورها و ایده‏هاى مجزا و فارغ از موقعیت‏هاى اجتماعى و سیاسى جامعه است. این تلقى بیشتر با آیین تحریف شده مسیحیت و تحولات پس از رنسانس، که منجر به جدایى دین از سیاست ‏شد، منطبق است. اسلام با این نگرش به شدت مخالف مى‏باشد.
دیدگاه دیگر نسبت‏به دین نگرش محافظه‏کارانه دارد. تحلیل مارکسیستى از دین در این چارچوب قابل ارزیابى است. بر اساس این رویکرد، دین تنها در خدمت‏برخى از اقشار جامعه مى‏باشد. یکى دیگر از دیدگاه‏ها نگرش مثبت و خلاق نسبت‏ به دین است.
بر اساس این رهیافت، دین کارکردهاى مؤثرى از خود در عرصه اجتماع باقى مى‏گذارد و دربردارنده راهبردهایى به منظور تاثیرگذارى بر همبستگى و یکپارچگى اجتماعى و تنظیم زندگى انسان در عرصه اجتماع است. بر اساس این دیدگاه، مذهب مى‏تواند میزان خشونت در جریان انقلاب را افزایش دهد. انقلاب فرانسه با هدف جدایى دین از سیاست صورت گرفت. لذا، در تکوین این انقلاب، آیین مسیحیت نقشى نداشت و رهبران این انقلاب نه تنها دخالت مذهب را در امور سیاسى منع مى‏کردند، بلکه بر اساس فرهنگ منتج از تحولات پس از عصر نوزایى، مذهب را صرفا در قلمرو مسائل شخصى قلمداد کردند.
همچنین در صدد تبیین این مساله هستیم که انقلاب اسلامی نقطه مقابل انقلاب فرانسه است. ریشه این انقلاب از اسلام است و با هدف احیاى دین و حاکمیت ارزش‏هاى دینى در عرصه اجتماع شکل گرفت.

2 - خطوط کلى اسلام و انقلاب اسلامى
 

اسلام مبتنى بر یک نظام ارزشى است. در این نظام ارزشى، ویژگى‏ها و مشخصه‏هاى جامعه سیاسى آرمانى عرضه شده است. رهبران دینى بر اساس نظام ارزشى، شیوه‏ها و راهکارهاى عملى دگرگون‏سازى جامعه در جهت دستیابى به جامعه آرمانى را ارائه مى‏دهند. اسلام در کارپردازى روش‏ها و شیوه‏ها، در مقایسه با سایر مکاتب، ملاک‏ها و معیارهاى ویژه‏اى دارد که با آنچه امروزه در جهان متداول است، متفاوت مى‏باشد. حرکت در چارچوب اسلام و حاکمیت اخلاق و اینکه اسلام استفاده از هر وسیله در جهت دستیابى به هدف را مجاز نمى‏شمرد، از خطوط کلى حاکم بر این شیوه‏هاست.
قرآن کریم بسیارى از ابعاد نظام آرمانى اسلام را مشخص کرده است. تاریخ سراسر مبارزه شیعه نیز الهام‏بخش جامعه ایرانى در خلق انقلاب اسلامى بود. ارائه درک صحیح، دقیق و سازنده از تاریخ اسلام و تحول، موجب دگرگونى فکر و اندیشه مردم است. به اعتقاد برخى از محققان، محرک اصلى ایجاد انقلاب در ایران روح حاکم بر تفکر و جهان‏بینى اسلامى بود. پیش از ایجاد انقلاب جمعى در عرصه اجتماع، انقلاب فردى در درون رخ مى‏دهد.
قرآن کریم مى‏فرماید: مردم و جامعه تغییر نمى‏کنند، مگر آنکه خود افراد یکایک تغییر و تحول یابند.
ازآنجا که در جهت ایجاد انقلاب در اندیشه، باید در جهان‏بینى و وضعیت روحى جامعه تحول ایجاد شود، از رسالت‏هاى مهم پیامبران و رهبران الهى‏علیهم‏السلام دگرگونى فکر و اندیشه است.
نظام اعتقادى اسلام نقش مهمى در موضع‏گیرى انسان در عرصه اجتماع دارد. هر چه اعتقادات و باورهاى جامعه از استحکام منطقى بیشترى برخوردار باشد نقش فعال‏ترى در مواجهه با مشکلات و مصایب ایفا مى‏کند، روح حقیقى توحید نفى فراعنه و طواغیت را در پى دارد و در رویارویى و مبارزه با شرک و ظلم قدرت مقاومت و پایدارى مى‏دهد. یکى از نویسندگان خارجى معتقد است که عقاید تشیع به‏گونه‏اى است که عناصر مبارزاتى و نیروى انقلابى به نحو چشمگیرى در آن وجود دارد و مقاومت علیه‏مقتدرترین‏ظالم‏هاراتوجیه‏مى‏کند.
اعتقاد به حیات اخروى، الهام‏بخش مبارزه در چارچوب آرمان شهادت‏ طلبى و رسیدن به فوز عظیم و یا پیروزى و اجراى حدود الهى در جهان است. نبوت و امامت نیز گویاى سیره رفتارى و گفتارى رهبران دینى به عنوان اسوه و راهنماى مردم به شمار مى‏رود. زندگى سراسر مبارزه و جهاد ائمه اطهارعلیهم‏السلام در تاریخ پرافتخار تشیع، درس بزرگى براى پیروان آنان در طول تاریخ است. از این‏رو، تحولات انقلاب در طول تاریخ پس از عصر غیبت ریشه در قیام عاشورا و موضع‏گیرى سیاسى - مبارزاتى ائمه‏علیهم‏السلام دارد.
نظام حقوقى اسلام، ضرورت حاکمیت الهى در جامعه و ایجاد حکومت، عنصر اجتهاد و نهاد مرجعیت، ابوابى چون جهاد، امر به معروف و نهى از منکر نقش مهمى در اتخاذ روش‏هاى انقلابى در مواجهه با حکام غیردینى دارد. در نظام تربیتى اسلام نیز عناصر مهمى براى مواجهه با طواغیت وجود دارد. استاد شهید مطهرى‏رحمه الله معتقد است که نفى روحیه تمکین و سازش و در مقابل، واجد روحیه پرخاشگرى بودن، طرد و انکار از زمینه‏هاى مهم عصیان و مقاومت علیه رژیم‏هاى ضد دینى به شمار مى‏رود.
شعارهاى آرمانى اسلام از قبیل آزادى، برابرى، برادرى و عدالت ‏خواهى از ملاک‏هاى مهم نظام تربیتى اسلام است که با اهداف مشخص، افراد جامعه را در گسستن زنجیرهاى اسارت و بردگى یارى مى‏دهد.
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :mashhadizadeh



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.