چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران ( 10)
انقلاب عراق با پایمردی روحانیت شیعه به ثمر رسید ، اما روحانیت از ثمره آن بهره برداری نکرد و نتیجهاش را امروزمیبینیم .مشروطیت ایران را روحانیت به ثمر رسانید ، اما آن را ادامه نداد و بهرهبرداری نکرد و لهذا طولی نکشید که یک دیکتاتوری خشن روی کار آمد ، و ازمشروطیت جز نام باقی نماند ، بلکه تدریجا در مردم سوء ظن پدید آمد کهاساسا رژیم استبداد از رژیم مشروطه بهتر بوده است و مشروطیت گناه است. حتی در جنبش تنباکو اظهار تأسف میشود که روحانیت با لغو امتیاز رژی کار خود را تمام شده تلقی کرد در صورتی که میتوانست پس از آن آمادگی مردم ، یک نظام واقعا اسلامی به وجود آورد .
نهضت اسلامی ایران در حال حاضر در مرحله نفی و انکار است . مردم ایرانیکدست علیه استبداد و استعمار قیام کردهاند . مرحله نفی و انکار ، بهدنبال خود مرحله سازندگی و اثبات دارد به دنبال " لا اله " باید " الاالله " بیاید . در هر نهضت مرحله سازندگی و اثبات از مرحله نفی وانکار دشوارتر است . اکنون این نگرانی در مردم هوشمند پدید آمده است کهآیا باز هم روحانیت کار خود را نیمه تمام خواهد گذاشت ؟
این جریان تا آنجا کلیت پیدا کرده که میگویند : " انقلاب فرزند خوراست " گوئی خاصیت انقلاب اینست که همینکه به نتیجه رسید فرزندان خودرا یک یک نابود سازد . ولی انقلاب فرزند خور نیست ، غفلت از نفوذ ورخنه فرصت طلبان است که فاجعه به بار میآورد .جای دوری نمیرویم . انقلاب مشروطیت ایران را چه کسانی به ثمر رساندند؟ و پس از به ثمر رسانیدن چه چهرههائی پستها و مقامات را اشغال کردند ؟و نتیجه نهائی چه شد ؟سردار ملیها و سالار ملیها و سایر قهرمانان آزادیخواه ، همه به گوشهایپرتاب شدند و به فراموشی سپرده شدند و عاقبت با گرسنگی و در گمنامیمردند ، اما فلان الدولهها که تا دیروز زیر پرچم استبداد با انقلابیون میجنگیدند و طناب به گردن مشروطه چیان میانداختند ، به مقام صدارت عظمی رسیدند ، و نتیجه نهائی ، استبدادی شد به صورت مشروطیت .فرصت طلبی تأثیر شوم خود را در تاریخ صدر اسلام نشان داد در دوره عثمان، فرصت طلبان جای شخصیتهای مؤمن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند ،طریدها وزیر شدند و کعب الاحبارها مشاور ، و اما ابوذرها و عمارها بهتبعیدگاه فرستاده شدند و یا در زیر لگد مچاله شدند .چرا قرآن کریم میان انفاق و جهاد قبل از فتح مکه و انفاق و جهاد بعد از فتح مکه ، و در حقیقت میان مؤمن منفق مجاهد قبل از فتح ومؤمن منفق مجاهد بعد از فتح فرق میگذارد : « لا یستوی منکم من انفق من قبلالفتح و قاتل ، اولئک اعظم درجة من الذین انفقوا من بعد و قاتلوا و کلاوعد الله الحسنی والله بما تعملون خبیر »
آنانکه پیش از فتح انفاقو جهاد کردند ( با دیگران ) همانند نیستند . آنان از نظر درجه بزرگترنداز کسانی که بعد از فتح انفاق و جهاد کردند . و خداوند به همه وعده نیکی داده و خداوند به آنچه میکنید آگاه است .سر مطلب واضح است . پیش از فتح مکه هر چه بود دشواری و تحمل مشقتبود ، ایمانها خالص تر و انفاقها و جهادها بیشائبه تر و از روحیه فرصت طلبی دورتر بود ، بر خلاف انفاق و جهاد بعد از فتح که در آن حد ازبیشائبگی نبود .
همچنین قرآن در باره مجاهدین اولین میفرماید : بیست نفر شما برابر بادویست نفر از کافران است . ولی همینکه عناصر دیگر که هنوز روح اسلامیکاملا در آنها دمیده نشده بود و دقیقا مؤمن به اهداف انقلاب اسلامی نبودندوارد شدند - و در آن هنگام میشد اسلام را یک فرصت تلقی کرد - میگوید صدنفر شما با دویست نفر دشمن برابری میکند .
نهضت را اصلاح طلب آغاز میکند نه فرصت طلب ، و همچنین آنرا اصلاحطلب مؤمن به اهداف نهضت میتواند ادامه دهد نه فرصت طلب که در پی منافع خویش است .
به هر حال مبارزه با رخنه و نفوذ فرصت طلبان علی رغم تظاهرات فریبندهشان یکی از شرائط اصلی ادامه یک نهضت در مسیر اصلی است .
نیاز زیادینیست که ضرورت تخریب آن برای ما توضیح داده شود ، زیرا عملاناراحتیهارا لمس میکنیم . اما از نظر احساس مثبت اگر طرحی و نقشه ای مشخص جلو ما بگذارند ، یا ماکتی تهیه کنند و جلو ما بگذارند که ساختمان آینده اینست با این مزایا و محاسن و ما در مجموع نقصی نتوانیم پیدا کنیم قطعاتسلیم میشویم و قبول میکنیم . ولی اگر طرحی ارائه نشود ، و از طرفمتخصصان مورد اعتماد به طور اجمال گفته شود بعد از خراب کردن ، ساختمانیبسیار عالی به جای آن خواهیم ساخت ، بدیهی است که شوق ما تحریک میشوداما نوعی دلهره هم در ته دل خواهیم داشت .حالا اگر دو گروه مهندس پیشنهاد ساختمان جدید بدهند . یک گروه نقشه ایمعین از هم اکنون ارائه میدهد که مثلا در ورودی کجاست ، آشپزخانه به چه شکل و در کجاست ، سالن پذیرائی چهابعادی دارد و در کجاست ، حمام و دستشوئی کجا ، اما گروه دیگر در عیناینکه به ارزش و شخصیتشان اعتماد داریم هیچگاه نقشه و طرح خود را ارائهنمیدهند ، همین قدر وعده میدهند بهترین ساختمانها خواهیم ساخت . اینجااست که ابهام و روشن نبودن طرح این گروه ممکن است ما را به سوی آن گروهدیگر بکشاند .
روحانیت آن گروه مهندس اجتماعی مورد اعتماد جامعه است که به عللخاصی در ارائه طرح آینده کوتاهی کرده و لااقل به طور کامل و به امضاءرسیده ارائه نداده است . اما در مقابل ، گروههای دیگر هستند که طرحها ونقشههاشان مشخص است ، معلوم است جامعه ایدهآل آنها از نظر حکومت ، ازنظر قانون ، از نظر آزادی ، از نظر ثروت ، از نظر مالکیت ، از نظر اصولقضائی ، از نظر اصول اخلاقی و . . . چگونه جامعهای است .
تجربه نشان دادهکه روشن نبودن طرح آینده ضایعات اساسی به بار میآورد .قطعا نهضت باید طرحهای روشن و خالی از ابهام و مورد قبول و تأییدرهبران ارائه دهد تا جلو ضایعات گرفته شود . ما خوشوقتیم و خدا راسپاسگزار که از نظر مواد خام فرهنگی فوقالعاده غنی هستیم ، نیازی از ایننظر به هیچ منبع دیگر نداریم . تنها کاری که باید بکنیم استخراج و تصفیه
و تبدیل این مواد خام به مواد قابل استفاده است و مستلزم بیدار دلی وکار و صرف وقت است .و باز خوشوقتیم که این بیداری در حوزههای علمیه ما آغاز شده و امیدوارم که روز افزون باشد و هر چه زودتر شاهد آنچه آرزو داریم باشیم . اللهم حقق رجاء نا و لا تخیب آمالنا .
هنگامیکه گروهی از مجاهدین اسلام نبردی را پشت سر گذاشته و به مدینه برمیگشتند، رسول خدا به آنها فرمود : « مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهمالجهادالاکبر »
آفرین بر گروهی که جهاد کوچکتر را انجام داده و جهاد بزرگترشان هنوز باقی است . گفتند : « یا رسولالله و ما الجهاد الاکبر ؟ »جهاد بزرگتر چیست ؟ فرمود جهاد با هوای نفس .
پاک نگهداشتن اندیشه و نیت در مراحل نفی و انکار که همه سرگرمیها ودرگیری با دشمن بیرونی است آسانتر است . همینکه نهضت به ثمر رسد و نوبت سازندگی و اثبات که ضمنا پای تقسیم غنائم هم در میان است برسد ، حفظ اخلاص بسی مشکلتر است .
قرآن کریم در سوره مائده - که آخرین سوره یا از آخرین سورههای قرآناست و بالاخره در دو سه ماه آخر عمر رسول اکرم نازل شده است ، و زمان ،زمانی است که مشرکین یکسره به زانو در آمدهاند و خطری از ناحیه آنهااسلام را تهدید نمیکند و در همین وقت در غدیر خم تکلیف امامت روشن ، وامامت و خلافت علی علیه السلام به امر خداوند اعلام میشود - یک اعلام خطراز ناحیه خدا به همه مسلمانان مینماید ، و آن این که تاکنون از دشمنمیترسیدید که ریشه شما را برکند . اکنون نگرانی از آن ناحیه منتفی است .اکنون نگرانی از ناحیه من است .
از این پس از کافران و دشمنان خارجینترسید ، از من بترسید که در کمین شما هستم . « الیوم یئس الذین کفروامن دینکم فلا تخشوهم و اخشون » .یعنی چه ؟
یعنی جامعه اسلامی از این پس از درون خود تهدید می شود که راه انحراف از مسیر خدائی اخلاص پیش گیرد و خدا را فراموش کند . سنت لایتغیر خداست که هر ملتی که از درون و از جنبه اخلاقی تغییر کند و عوضشود ، خداوند متعال سرنوشت آنها را تغییر دهد : « ان الله لا یغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم ». خداوند وضع و سرنوشت مردمی راعوض نمیکند ، مادامی که آنها خود را و آنچه به اندیشه ها و رفتارهای خودشان مربوط است تغییر ندهند .
ما ایرانی ها در دوره عمر خودمان ، کودتاهای زیادی دیده ایم اگر چه دست اندرکاران آنها ، نام انقلاب روی عمل خود گذاشته اند در 1952 میلادی در مصر ، چند افسر که رأس آنها ژنرال نجیب و جمال عبدالناصر قرار داشتند علیه حکومت موجود کودتا کردند اما در جریان این کودتا که به انقلاب مشهور شد ، مردم مصر ، بپانخاستند و این بود که با رفتن آن افسران ، کان لم یکن شیئا مذکورا ، گوئی هیچ چیز وجود نداشتهاست در ایران خودمان ، در سال 1299 سید ضیاء و رضاخان کودتا کردند.
در نقطه مقابل انقلاب ، اصلاح قرار داد معمولا تغییراتی که در یک جامعه روی میدهد ، اگر بنیادی نباشد ، یعنی جامعه را از نظر بنیاد و ساختمان اصلی و نظامات حاکم ، دگرگون نسازد ، بلکه تنها تغییراتی در جهت بهبود اوضاع بوجود آورد اصلاح مینامند انقلاب و اصلاح تنها در مورد اجتماع صادق نیستند بلکه درباره افراد نیز صدق میکنند گاهی دیده میشود که وضع سلوک اخلاقی و رفتار اجتماعی یک فرد نسبت به گذشته بهتر میشود و اما گاهی نیز ، اساسا دگرگونی روحی در افراد پیدا میشود ، آنچنانکه گوئی این آدم امروز همان فرد سابق نیست توبه در اصطلاح بمعنی ایجاد یک انقلاب روحی و یک دگرگونی بنیادی در طرز عمل و سلوک و رفتار است.
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :mashhadizadeh
نهضت اسلامی ایران در حال حاضر در مرحله نفی و انکار است . مردم ایرانیکدست علیه استبداد و استعمار قیام کردهاند . مرحله نفی و انکار ، بهدنبال خود مرحله سازندگی و اثبات دارد به دنبال " لا اله " باید " الاالله " بیاید . در هر نهضت مرحله سازندگی و اثبات از مرحله نفی وانکار دشوارتر است . اکنون این نگرانی در مردم هوشمند پدید آمده است کهآیا باز هم روحانیت کار خود را نیمه تمام خواهد گذاشت ؟
4 - رخنه فرصت طلبان
این جریان تا آنجا کلیت پیدا کرده که میگویند : " انقلاب فرزند خوراست " گوئی خاصیت انقلاب اینست که همینکه به نتیجه رسید فرزندان خودرا یک یک نابود سازد . ولی انقلاب فرزند خور نیست ، غفلت از نفوذ ورخنه فرصت طلبان است که فاجعه به بار میآورد .جای دوری نمیرویم . انقلاب مشروطیت ایران را چه کسانی به ثمر رساندند؟ و پس از به ثمر رسانیدن چه چهرههائی پستها و مقامات را اشغال کردند ؟و نتیجه نهائی چه شد ؟سردار ملیها و سالار ملیها و سایر قهرمانان آزادیخواه ، همه به گوشهایپرتاب شدند و به فراموشی سپرده شدند و عاقبت با گرسنگی و در گمنامیمردند ، اما فلان الدولهها که تا دیروز زیر پرچم استبداد با انقلابیون میجنگیدند و طناب به گردن مشروطه چیان میانداختند ، به مقام صدارت عظمی رسیدند ، و نتیجه نهائی ، استبدادی شد به صورت مشروطیت .فرصت طلبی تأثیر شوم خود را در تاریخ صدر اسلام نشان داد در دوره عثمان، فرصت طلبان جای شخصیتهای مؤمن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند ،طریدها وزیر شدند و کعب الاحبارها مشاور ، و اما ابوذرها و عمارها بهتبعیدگاه فرستاده شدند و یا در زیر لگد مچاله شدند .چرا قرآن کریم میان انفاق و جهاد قبل از فتح مکه و انفاق و جهاد بعد از فتح مکه ، و در حقیقت میان مؤمن منفق مجاهد قبل از فتح ومؤمن منفق مجاهد بعد از فتح فرق میگذارد : « لا یستوی منکم من انفق من قبلالفتح و قاتل ، اولئک اعظم درجة من الذین انفقوا من بعد و قاتلوا و کلاوعد الله الحسنی والله بما تعملون خبیر »
آنانکه پیش از فتح انفاقو جهاد کردند ( با دیگران ) همانند نیستند . آنان از نظر درجه بزرگترنداز کسانی که بعد از فتح انفاق و جهاد کردند . و خداوند به همه وعده نیکی داده و خداوند به آنچه میکنید آگاه است .سر مطلب واضح است . پیش از فتح مکه هر چه بود دشواری و تحمل مشقتبود ، ایمانها خالص تر و انفاقها و جهادها بیشائبه تر و از روحیه فرصت طلبی دورتر بود ، بر خلاف انفاق و جهاد بعد از فتح که در آن حد ازبیشائبگی نبود .
همچنین قرآن در باره مجاهدین اولین میفرماید : بیست نفر شما برابر بادویست نفر از کافران است . ولی همینکه عناصر دیگر که هنوز روح اسلامیکاملا در آنها دمیده نشده بود و دقیقا مؤمن به اهداف انقلاب اسلامی نبودندوارد شدند - و در آن هنگام میشد اسلام را یک فرصت تلقی کرد - میگوید صدنفر شما با دویست نفر دشمن برابری میکند .
نهضت را اصلاح طلب آغاز میکند نه فرصت طلب ، و همچنین آنرا اصلاحطلب مؤمن به اهداف نهضت میتواند ادامه دهد نه فرصت طلب که در پی منافع خویش است .
به هر حال مبارزه با رخنه و نفوذ فرصت طلبان علی رغم تظاهرات فریبندهشان یکی از شرائط اصلی ادامه یک نهضت در مسیر اصلی است .
5 - ابهام طرحهای آینده
نیاز زیادینیست که ضرورت تخریب آن برای ما توضیح داده شود ، زیرا عملاناراحتیهارا لمس میکنیم . اما از نظر احساس مثبت اگر طرحی و نقشه ای مشخص جلو ما بگذارند ، یا ماکتی تهیه کنند و جلو ما بگذارند که ساختمان آینده اینست با این مزایا و محاسن و ما در مجموع نقصی نتوانیم پیدا کنیم قطعاتسلیم میشویم و قبول میکنیم . ولی اگر طرحی ارائه نشود ، و از طرفمتخصصان مورد اعتماد به طور اجمال گفته شود بعد از خراب کردن ، ساختمانیبسیار عالی به جای آن خواهیم ساخت ، بدیهی است که شوق ما تحریک میشوداما نوعی دلهره هم در ته دل خواهیم داشت .حالا اگر دو گروه مهندس پیشنهاد ساختمان جدید بدهند . یک گروه نقشه ایمعین از هم اکنون ارائه میدهد که مثلا در ورودی کجاست ، آشپزخانه به چه شکل و در کجاست ، سالن پذیرائی چهابعادی دارد و در کجاست ، حمام و دستشوئی کجا ، اما گروه دیگر در عیناینکه به ارزش و شخصیتشان اعتماد داریم هیچگاه نقشه و طرح خود را ارائهنمیدهند ، همین قدر وعده میدهند بهترین ساختمانها خواهیم ساخت . اینجااست که ابهام و روشن نبودن طرح این گروه ممکن است ما را به سوی آن گروهدیگر بکشاند .
روحانیت آن گروه مهندس اجتماعی مورد اعتماد جامعه است که به عللخاصی در ارائه طرح آینده کوتاهی کرده و لااقل به طور کامل و به امضاءرسیده ارائه نداده است . اما در مقابل ، گروههای دیگر هستند که طرحها ونقشههاشان مشخص است ، معلوم است جامعه ایدهآل آنها از نظر حکومت ، ازنظر قانون ، از نظر آزادی ، از نظر ثروت ، از نظر مالکیت ، از نظر اصولقضائی ، از نظر اصول اخلاقی و . . . چگونه جامعهای است .
تجربه نشان دادهکه روشن نبودن طرح آینده ضایعات اساسی به بار میآورد .قطعا نهضت باید طرحهای روشن و خالی از ابهام و مورد قبول و تأییدرهبران ارائه دهد تا جلو ضایعات گرفته شود . ما خوشوقتیم و خدا راسپاسگزار که از نظر مواد خام فرهنگی فوقالعاده غنی هستیم ، نیازی از ایننظر به هیچ منبع دیگر نداریم . تنها کاری که باید بکنیم استخراج و تصفیه
و تبدیل این مواد خام به مواد قابل استفاده است و مستلزم بیدار دلی وکار و صرف وقت است .و باز خوشوقتیم که این بیداری در حوزههای علمیه ما آغاز شده و امیدوارم که روز افزون باشد و هر چه زودتر شاهد آنچه آرزو داریم باشیم . اللهم حقق رجاء نا و لا تخیب آمالنا .
6 - آفتی که یک نهضت خدائی را تهدید میکند، از نوع معنی است.
هنگامیکه گروهی از مجاهدین اسلام نبردی را پشت سر گذاشته و به مدینه برمیگشتند، رسول خدا به آنها فرمود : « مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهمالجهادالاکبر »
آفرین بر گروهی که جهاد کوچکتر را انجام داده و جهاد بزرگترشان هنوز باقی است . گفتند : « یا رسولالله و ما الجهاد الاکبر ؟ »جهاد بزرگتر چیست ؟ فرمود جهاد با هوای نفس .
پاک نگهداشتن اندیشه و نیت در مراحل نفی و انکار که همه سرگرمیها ودرگیری با دشمن بیرونی است آسانتر است . همینکه نهضت به ثمر رسد و نوبت سازندگی و اثبات که ضمنا پای تقسیم غنائم هم در میان است برسد ، حفظ اخلاص بسی مشکلتر است .
قرآن کریم در سوره مائده - که آخرین سوره یا از آخرین سورههای قرآناست و بالاخره در دو سه ماه آخر عمر رسول اکرم نازل شده است ، و زمان ،زمانی است که مشرکین یکسره به زانو در آمدهاند و خطری از ناحیه آنهااسلام را تهدید نمیکند و در همین وقت در غدیر خم تکلیف امامت روشن ، وامامت و خلافت علی علیه السلام به امر خداوند اعلام میشود - یک اعلام خطراز ناحیه خدا به همه مسلمانان مینماید ، و آن این که تاکنون از دشمنمیترسیدید که ریشه شما را برکند . اکنون نگرانی از آن ناحیه منتفی است .اکنون نگرانی از ناحیه من است .
از این پس از کافران و دشمنان خارجینترسید ، از من بترسید که در کمین شما هستم . « الیوم یئس الذین کفروامن دینکم فلا تخشوهم و اخشون » .یعنی چه ؟
یعنی جامعه اسلامی از این پس از درون خود تهدید می شود که راه انحراف از مسیر خدائی اخلاص پیش گیرد و خدا را فراموش کند . سنت لایتغیر خداست که هر ملتی که از درون و از جنبه اخلاقی تغییر کند و عوضشود ، خداوند متعال سرنوشت آنها را تغییر دهد : « ان الله لا یغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم ». خداوند وضع و سرنوشت مردمی راعوض نمیکند ، مادامی که آنها خود را و آنچه به اندیشه ها و رفتارهای خودشان مربوط است تغییر ندهند .
فرق انقلاب با کودتا
ما ایرانی ها در دوره عمر خودمان ، کودتاهای زیادی دیده ایم اگر چه دست اندرکاران آنها ، نام انقلاب روی عمل خود گذاشته اند در 1952 میلادی در مصر ، چند افسر که رأس آنها ژنرال نجیب و جمال عبدالناصر قرار داشتند علیه حکومت موجود کودتا کردند اما در جریان این کودتا که به انقلاب مشهور شد ، مردم مصر ، بپانخاستند و این بود که با رفتن آن افسران ، کان لم یکن شیئا مذکورا ، گوئی هیچ چیز وجود نداشتهاست در ایران خودمان ، در سال 1299 سید ضیاء و رضاخان کودتا کردند.
یکی از خیابان های تهران در روز کودتا
در نقطه مقابل انقلاب ، اصلاح قرار داد معمولا تغییراتی که در یک جامعه روی میدهد ، اگر بنیادی نباشد ، یعنی جامعه را از نظر بنیاد و ساختمان اصلی و نظامات حاکم ، دگرگون نسازد ، بلکه تنها تغییراتی در جهت بهبود اوضاع بوجود آورد اصلاح مینامند انقلاب و اصلاح تنها در مورد اجتماع صادق نیستند بلکه درباره افراد نیز صدق میکنند گاهی دیده میشود که وضع سلوک اخلاقی و رفتار اجتماعی یک فرد نسبت به گذشته بهتر میشود و اما گاهی نیز ، اساسا دگرگونی روحی در افراد پیدا میشود ، آنچنانکه گوئی این آدم امروز همان فرد سابق نیست توبه در اصطلاح بمعنی ایجاد یک انقلاب روحی و یک دگرگونی بنیادی در طرز عمل و سلوک و رفتار است.
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :mashhadizadeh