ميخواهم كارآفرين شوم
نويسنده:يوسف بهمنآبادي
از خيلي وقت پيش احساساتي درونم را به چالش وا داشته است. وضعيت موجود را رضايتبخش نميبينم و مدام اين فكر مرا به اين امر وا ميدارد كه تغييراتي در كارم ايجاد كنم. احساس ميكنم نيرويي در وجودم است كه ميتوانم تحولاتي جدي در شغلم ايجاد كنم و در نتيجه خودم دست به كاري بزنم كه دلخواهم است. فكر ميكنم ميتوانم كارآفرين شوم، اما نميدانم به لحاظ علمي و تجربي شرايطش را دارم يا نه و اگر هم داشته باشم نميدانم چه بايد بكنم.
در كتابهاي كارآفريني، كارآفرين بودن به معناي در هم آميختن ويژگيهاي شخصي، ابزار مالي و منابع موجود در محيط كاراست. دانشمندان علوم از انساني معتقدند بسياري از ويژگيهاي شخصي را ميتوان پرورش داد و به كمك آن در كسبوكار به موفقيت دست يافت. كارآفرين بودن يعني، توانا بودن در كشف و ارزيابي فرصتها، جمعآوري منابع لازم و عمل كردن به گونهاي كه از فرصت بهرهبرداري شود. كارآفرين هدايتكننده است و بايد در اجراي اكثر فعاليتهاي خود از صفت رهبري برخوردار باشد. او به طرزي حساب شده ريسك ميكند و از دست زدن به كارهاي بزرگ و كمخطر لذت ميبرد ولي هيچگاه بيگدار به آب نميزند
اغلب كتابهاي مربوط به كارآفريني، 10مورد زير را از ويژگيهاي دروني يك كارآفرين تلقي ميكنند: مركز كنترل دروني، استقلالطلبي، نياز به كاميابي، مخاطرهپذيري، آيندهنگري، خلاقيت و نوآوري، خوشبيني، تحمل ابهام، تحمل شكست و توانايي ساخت تيمهاي كاري كه در زير به هريك از آنها پرداخته ميشود:
1 - مركز كنترل دروني: نگراني مهمي كه اكثر مردم هنگام تشكيل يك فعاليت كارآفرينانه نوپا با آن مواجه ميشوند اين است كه آيا انگيزه و توان لازم را نه تنها براي شكل دادن اوليه سازمان جديد، بلكه براي اداره و رشد آن دارا هستند يا خير؟ افراد با مركز كنترل بيروني معتقدند كه وقايع بيروني كه خارج از كنترل آنها است سرنوشت شان را تعيين ميكند. به عبارت ديگر، كارآفرينان موفق به خود ايمان دارند و موفقيت يا شكست را به سرنوشت، اقبال يا نيروهاي مشابه نسبت نميدهند. به عقيده آنها شكستها و پيشرفتها تحت كنترل و نفوذ آنها بوده و خود را در نتايج عملكردهايشان موثر ميدانند.
2 - استقلالطلبي: رييس خود بودن يكي از قويترين نيازهاي فرد كارآفرين است. او ميخواهد كارها را به شيوه خود و براي خود انجام دهد و كاركردن براي ديگران براي او سخت است. در واقع نياز به استقلال، عاملي است كه سبب ميشود تا كارآفرينان به اهداف و روياهاي خود دست يابند. بيزاري آنها از نظام خشك ديوانسالاري با تعهد خالصانه در قبال ايجاد تغيير، به شخصيت استقلالطلب آنها كه ميخواهند همهچيز را به شيوه خود انجام دهند، اضافه ميشود.
3 - نياز به كاميابي: كارآفرينان با انگيزه و مهارت خود دست به رقابت ميزنند و سعي ميكنند از عهده كاري كه بر روي آن وقت و انرژي خود را متمركز كردهاند به درستي برآيند. تمايل به انجام كار در استانداردهاي مالي جهت پيشي گرفتن از رقبا را دارند و حتي ميكوشند كه استانداردها را خود تعيين كنند. زيرا افرادي كه استانداردها را در هر حرفهاي تعيين ميكنند هميشه بر بازار حاكم و مسلط هستند.
4 - مخاطرهپذيري: از ويژگيهاي بارز كارآفرين خطر كردن و ريسكپذيري است. خطري كه ممكن است مالي، رواني و حتي اجتماعي باشد. البته برخلاف مردم عادي، كارآفرين خطر قمارگونه نميكند، بلكه با ارزيابي دقيق و حساب شده از ميزان مخاطره تصميم ميگيرد و پس از آن براي دستيابي به نتيجه مطلوب از هيچ كاري فروگذار نميكند. افراد كارآفرين با اختصاص انرژي و زمان زياد هميشه از موضوع بزرگ بعدي حمايت و پشتيباني ميكنند، در صورتي كه افراد ديگر از باقي ماندن در شهرت و افتخار خرسند ميشوند. « هاينر» در سال 1990 نشان داد كه كارآفرينان موفق كمتر از مديران از مخاطره پرهيز ميكنند، فرق آنها با مديران در اين است كه مديران خانهاي ميسازند و سعي در نگهداري آن خانه دارند و به همين دليل تهديدگرا و محافظهكارند و تلاش ميكنند وضعيت موجود را حفظ كنند، اما كارآفرينان همواره در پي ساختن خانهاي جديد هستند و به همين جهت فرصتگرا، انعطافپذير و اهل ريسك هستند.
5 -آيندهنگري: كارآفرينان ميدانند به كجا ميخواهند بروند. آنها تصور و ديدگاهي از آينده سازمان خود دارند. البته بسياري اوقات اين تصور از ابتدا وجود ندارد و در طي زمان شكل ميگيرد كه شركت چه است و چه ميتواند باشد، گرچه كارآفرين ممكن است مجبور به برنامهريزيهاي كوتاهمدت و مقطعي باشد، ولي داشتن چنين ديدگاهي ميتواند اين برنامه هاي كوتاهمدت را در يك جهت براي رسيدن به هدف هماهنگ سازد.
6 -خلاقيت و نوآوري: بدون شك نوآوري مهمترين ويژگي كارآفرين است. خلاقيت، توانايي گسترش ايدههاي جديد و كشف راههاي جديد با نگاه به مسائل و مشكلات و فرصتها است. خلاقيت اغلب قرار دادن چيزهاي قديمي در كنار يكديگر براي راههاي جديد و حذف زوايد نظر و خلق چيزي سادهتر و بهتر است. نوآوري توانايي به كار بردن راهحلهاي خلاق براي مسائل، مشكلات و فرصتها است. به تعبيري ديگر نوآوري، عملي ساختن محصول يا خدمت از ايدهاي خلاق است. كارآفريني نتيجه فرآيند سازمان يافته و منظمي است كه خلاقيت و نوآوري را به نيازمنديها و فرصتها در بازار پيوند ميدهد يا به عبارت ديگر با بهكارگيري استراتژي متمركز براي يك ايده جديد، سعي ميكند كه يك محصول يا يك سري خدمات را خلق كند كه هدفي جز رضايت مشتريان ندارد و درنهايت به سوددهي ميرسد.
7. خوشبيني: كارآفرين اغلب با مشكلاتي روبهرو ميشود و ممكن است كه در ادامه كار خود دچار ترديد و تزلزل شود، ولي در طول اين دوره آنان با اعتمادي كه به خود دارد در حل اين مشكل تلاش ميكند. اين حس باعث ميشود كه ديگران نسبت به خلاقيت و نوآوري خوشبين باشند و حس اطمينان در گروه پديد آيد.
8. تحمل ابهام: قدرت تحمل ابهام يعني پذيرفتن عدم قطعيت به عنوان بخشي از زندگي. كارآفرينان بدون اينكه احساس تهديد يا ناراحتي كنند، قادرند به طور اثربخش با شرايط و اطلاعات مبهم، ناقص و غيرقطعي، سازمان نيافته و غيرشفاف روبهرو شوند و ضمن رفع ابهامات، آنها را به نفع خود تغيير دهند.
9. تحمل شكست: براي كارآفرين، شكست يك تجربه جديد است. اشتباه و تكرار آزمايش، انسان را به موفقيتهاي بزرگ نزديكتر ميكند. فرد كارآفرين، با واقعبيني شكست را تحمل ميكند، نااميد، دلسرد و افسرده نميشود. اغلب كارآفرينان معتقدند كه از شكستهاي خود بيشتر از موفقيتهاي خود درس آموختهاند.
10. توانايي ساخت تيمهاي كاري: ميل به استقلال، رغبت كارآفرين را نسبت به ايجاد ساختار كارگروهي مسدود نميكند. بسياري از كارآفرينان توانايي بالايي دارند. آنها ميتوانند انگيزه تيم را به شدت قوي كرده تا به خوبي رشد كند و افراد تيم بتوانند افكار خود را توسعه دهند. روح يگانگي، ارزشها، باورهاي مشترك و اميدي كه كارآفرين در تيم ايجاد ميكند، باعث ميشود، تيم توانايي آن را پيدا كند كه بتواند به تنهايي وارد چالشهاي كاري شود.
2- از اشتباههاي خود درس بگيريد و سعي كنيد در عرصههاي شكست خورده، وضعيت خود را بهبود بخشيد و چنانچه در اين وضعيت نتايج مطلوبي به دست نياوريد، به آغاز برگرديد و اهداف خود را مورد مطالعه قرار دهيد و سعي كنيد، در عقايد خود واقعبينتر باشيد. 3- اگر بهرهوري نداريد، تغييرات را قبول كنيد. از تغييرات نترسيد و از آن براي رسيدن به اهداف مشخصتر استفاده كنيد. 4- اگر محيط اطراف را عامل موفق نبودن خود ميدانيد، آن را تغيير دهيد و اگر قابل تعويض نيست، سعي كنيد محيطي را انتخاب كنيد كه مطلوبتر باشد.
الف: خود را دقيقتر بشناسيد و نقاط قوت و ضعف خود را ارزيابي كنيد.
ب: به طور واقعبينانه ويژگيهاي خود را بنگريد. تواناييهاي خود را دست كم نگيريد و نظرتان را با ديگران مقايسه كنيد.
پ:از دوستان و آشنايان نظرخواهي كنيد و جويا شويد، چرا برخي از افراد تمايل به دوستي و كار با شما ندارند. نقاط قوت خود را مشخص كرده و با انتخاب فعاليتها و اهدافي كه به سود شما باشند نقاط ضعف خود را پنهان كنيد. شما ميتوانيد پروژههايي را انتخاب كنيد كه براي خلاقيت به شما آزادي عمل ميدهند. از ظرفيت خود تا جاي امكان استفاده كنيد.
از نظر جسماني مراقب خود باشيد تا در انظار خوب ديده شويد. اگر ظاهر خوبي داشته باشيد درباره خودتان احساس خوبي خواهيد داشت. يكي از لازمههاي اعتماد به نفس در رسيدن به اهداف، همين است.
1 - كار و زمان را تجزيه و تحليل كنيد. به مدت يك هفته چگونگي استفاده از وقت خود را ثبت كنيد. با پركردن يك جدول ساده ميتوانيد زماني را كه صرف فعاليتهاي خود نظير مطالعه، استحمام، گفتوگوي تلفني يا تماشاي تلويزيون كنيد.
2 - اولويتها را بشناسيد و بدانيد چه كاري ميخواهيد انجام دهيد از اين رو، وقتتان صرف فعاليتهاي غيرضروري نخواهد شد.
3 - كار خود را طبق يك برنامه تنظيم شده روزانه انجام دهيد و برنامههاي هر روز را مشخص كنيد. بهترين زمان براي انجام اين كار، قبل از خواب است.
4 - درباره كارهايتان از قبل فكر كنيد تا سر موقع از خواب بيدار شده و كارهاي خود را روي برنامه انجام دهيد.
5 - كارهايي كه بايد انجام شود در سررسيد خود يادداشت كنيد. كارها را يكي يكي انجام داده و روي آن تمركز كنيد. وقت خود را تلف نكنيد و سعي كنيد وقفهاي در كارتان ايجاد نشود.
6 - متكي بر خود باشيد. هيچ كس جز شما براي اتفاقاتي كه در زندگي شما ميافتد، مسوول نيست.كار را به خاطر لذت بردن از آن انجام ندهيد، بلكه سعي كنيد لذت بردن از كار را در خود تقويت كنيد هر كاري كه ميخواهد باشد انجام دهيد.
7 - اول كارهاي مشكل را انجام دهيد. چرا كه توانايي شما در آغاز بيشتر است.
8 - اهل عمل باشيد و تا ميتوانيد به ميزان زيادي از فشار روحي موجود بكاهيد و تمركز خود را بر كارهايي كه در حال انجام است هدايت كنيد. مشاهده نتايجي كه از تلاش خود به دست آوردهايد. نيروي مضاعفي براي اتمام كار به شما ميدهد.
9 - ميز تحرير خود را منظم نگه داريد، همه چيز را در پروندههاي مرتب قرار داده و وسايل اضافه را دور بريزيد.
10 - وقت خود را بيش از اندازه در جلسات و ملاقاتها و با دوستان هدر ندهيد. از شايعه پراكني و گفتوگوهاي بيهوده خودداري كنيد.
11 - يك پايان دهنده باشيد. شروع كردن كارها خيلي ساده است اما پايان دادن آنها نيازمند تلاش زيادي است.
12 - در موقع كار آرامش داشته باشيد، با سرعتي مناسب كار كنيد تا مجبور نباشيد با انفجار و پرشهاي ناگهاني انرژي كار خود را انجام دهيد.
اگر ميخواهيد خود كارآفرين باشيد و در واقع دوست داشته باشيد خودتان شغلي را رهبري كنيد و از به اصطلاح «آقا بالاسر» رهايي يابيد، از اين رو بهتر است با آگاهي كامل از شرايط و ضرورتهاي كارآفريني، دست به اين اقدام بزنيد.
منبع:روزنامه دنياي اقتصاد،برگرفته از كتاب «كارآفريني» نوشته دكتر علي شاهحسيني
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :Alirezarajabipoor
در كتابهاي كارآفريني، كارآفرين بودن به معناي در هم آميختن ويژگيهاي شخصي، ابزار مالي و منابع موجود در محيط كاراست. دانشمندان علوم از انساني معتقدند بسياري از ويژگيهاي شخصي را ميتوان پرورش داد و به كمك آن در كسبوكار به موفقيت دست يافت. كارآفرين بودن يعني، توانا بودن در كشف و ارزيابي فرصتها، جمعآوري منابع لازم و عمل كردن به گونهاي كه از فرصت بهرهبرداري شود. كارآفرين هدايتكننده است و بايد در اجراي اكثر فعاليتهاي خود از صفت رهبري برخوردار باشد. او به طرزي حساب شده ريسك ميكند و از دست زدن به كارهاي بزرگ و كمخطر لذت ميبرد ولي هيچگاه بيگدار به آب نميزند
اغلب كتابهاي مربوط به كارآفريني، 10مورد زير را از ويژگيهاي دروني يك كارآفرين تلقي ميكنند: مركز كنترل دروني، استقلالطلبي، نياز به كاميابي، مخاطرهپذيري، آيندهنگري، خلاقيت و نوآوري، خوشبيني، تحمل ابهام، تحمل شكست و توانايي ساخت تيمهاي كاري كه در زير به هريك از آنها پرداخته ميشود:
1 - مركز كنترل دروني: نگراني مهمي كه اكثر مردم هنگام تشكيل يك فعاليت كارآفرينانه نوپا با آن مواجه ميشوند اين است كه آيا انگيزه و توان لازم را نه تنها براي شكل دادن اوليه سازمان جديد، بلكه براي اداره و رشد آن دارا هستند يا خير؟ افراد با مركز كنترل بيروني معتقدند كه وقايع بيروني كه خارج از كنترل آنها است سرنوشت شان را تعيين ميكند. به عبارت ديگر، كارآفرينان موفق به خود ايمان دارند و موفقيت يا شكست را به سرنوشت، اقبال يا نيروهاي مشابه نسبت نميدهند. به عقيده آنها شكستها و پيشرفتها تحت كنترل و نفوذ آنها بوده و خود را در نتايج عملكردهايشان موثر ميدانند.
2 - استقلالطلبي: رييس خود بودن يكي از قويترين نيازهاي فرد كارآفرين است. او ميخواهد كارها را به شيوه خود و براي خود انجام دهد و كاركردن براي ديگران براي او سخت است. در واقع نياز به استقلال، عاملي است كه سبب ميشود تا كارآفرينان به اهداف و روياهاي خود دست يابند. بيزاري آنها از نظام خشك ديوانسالاري با تعهد خالصانه در قبال ايجاد تغيير، به شخصيت استقلالطلب آنها كه ميخواهند همهچيز را به شيوه خود انجام دهند، اضافه ميشود.
3 - نياز به كاميابي: كارآفرينان با انگيزه و مهارت خود دست به رقابت ميزنند و سعي ميكنند از عهده كاري كه بر روي آن وقت و انرژي خود را متمركز كردهاند به درستي برآيند. تمايل به انجام كار در استانداردهاي مالي جهت پيشي گرفتن از رقبا را دارند و حتي ميكوشند كه استانداردها را خود تعيين كنند. زيرا افرادي كه استانداردها را در هر حرفهاي تعيين ميكنند هميشه بر بازار حاكم و مسلط هستند.
4 - مخاطرهپذيري: از ويژگيهاي بارز كارآفرين خطر كردن و ريسكپذيري است. خطري كه ممكن است مالي، رواني و حتي اجتماعي باشد. البته برخلاف مردم عادي، كارآفرين خطر قمارگونه نميكند، بلكه با ارزيابي دقيق و حساب شده از ميزان مخاطره تصميم ميگيرد و پس از آن براي دستيابي به نتيجه مطلوب از هيچ كاري فروگذار نميكند. افراد كارآفرين با اختصاص انرژي و زمان زياد هميشه از موضوع بزرگ بعدي حمايت و پشتيباني ميكنند، در صورتي كه افراد ديگر از باقي ماندن در شهرت و افتخار خرسند ميشوند. « هاينر» در سال 1990 نشان داد كه كارآفرينان موفق كمتر از مديران از مخاطره پرهيز ميكنند، فرق آنها با مديران در اين است كه مديران خانهاي ميسازند و سعي در نگهداري آن خانه دارند و به همين دليل تهديدگرا و محافظهكارند و تلاش ميكنند وضعيت موجود را حفظ كنند، اما كارآفرينان همواره در پي ساختن خانهاي جديد هستند و به همين جهت فرصتگرا، انعطافپذير و اهل ريسك هستند.
5 -آيندهنگري: كارآفرينان ميدانند به كجا ميخواهند بروند. آنها تصور و ديدگاهي از آينده سازمان خود دارند. البته بسياري اوقات اين تصور از ابتدا وجود ندارد و در طي زمان شكل ميگيرد كه شركت چه است و چه ميتواند باشد، گرچه كارآفرين ممكن است مجبور به برنامهريزيهاي كوتاهمدت و مقطعي باشد، ولي داشتن چنين ديدگاهي ميتواند اين برنامه هاي كوتاهمدت را در يك جهت براي رسيدن به هدف هماهنگ سازد.
6 -خلاقيت و نوآوري: بدون شك نوآوري مهمترين ويژگي كارآفرين است. خلاقيت، توانايي گسترش ايدههاي جديد و كشف راههاي جديد با نگاه به مسائل و مشكلات و فرصتها است. خلاقيت اغلب قرار دادن چيزهاي قديمي در كنار يكديگر براي راههاي جديد و حذف زوايد نظر و خلق چيزي سادهتر و بهتر است. نوآوري توانايي به كار بردن راهحلهاي خلاق براي مسائل، مشكلات و فرصتها است. به تعبيري ديگر نوآوري، عملي ساختن محصول يا خدمت از ايدهاي خلاق است. كارآفريني نتيجه فرآيند سازمان يافته و منظمي است كه خلاقيت و نوآوري را به نيازمنديها و فرصتها در بازار پيوند ميدهد يا به عبارت ديگر با بهكارگيري استراتژي متمركز براي يك ايده جديد، سعي ميكند كه يك محصول يا يك سري خدمات را خلق كند كه هدفي جز رضايت مشتريان ندارد و درنهايت به سوددهي ميرسد.
7. خوشبيني: كارآفرين اغلب با مشكلاتي روبهرو ميشود و ممكن است كه در ادامه كار خود دچار ترديد و تزلزل شود، ولي در طول اين دوره آنان با اعتمادي كه به خود دارد در حل اين مشكل تلاش ميكند. اين حس باعث ميشود كه ديگران نسبت به خلاقيت و نوآوري خوشبين باشند و حس اطمينان در گروه پديد آيد.
8. تحمل ابهام: قدرت تحمل ابهام يعني پذيرفتن عدم قطعيت به عنوان بخشي از زندگي. كارآفرينان بدون اينكه احساس تهديد يا ناراحتي كنند، قادرند به طور اثربخش با شرايط و اطلاعات مبهم، ناقص و غيرقطعي، سازمان نيافته و غيرشفاف روبهرو شوند و ضمن رفع ابهامات، آنها را به نفع خود تغيير دهند.
9. تحمل شكست: براي كارآفرين، شكست يك تجربه جديد است. اشتباه و تكرار آزمايش، انسان را به موفقيتهاي بزرگ نزديكتر ميكند. فرد كارآفرين، با واقعبيني شكست را تحمل ميكند، نااميد، دلسرد و افسرده نميشود. اغلب كارآفرينان معتقدند كه از شكستهاي خود بيشتر از موفقيتهاي خود درس آموختهاند.
10. توانايي ساخت تيمهاي كاري: ميل به استقلال، رغبت كارآفرين را نسبت به ايجاد ساختار كارگروهي مسدود نميكند. بسياري از كارآفرينان توانايي بالايي دارند. آنها ميتوانند انگيزه تيم را به شدت قوي كرده تا به خوبي رشد كند و افراد تيم بتوانند افكار خود را توسعه دهند. روح يگانگي، ارزشها، باورهاي مشترك و اميدي كه كارآفرين در تيم ايجاد ميكند، باعث ميشود، تيم توانايي آن را پيدا كند كه بتواند به تنهايي وارد چالشهاي كاري شود.
راهكارهاي موفقيت در كارآفريني
اهداف خود را تعيين كنيد
پس از تعيين اهداف اين نكات را به ياد داشته باشيد:
2- از اشتباههاي خود درس بگيريد و سعي كنيد در عرصههاي شكست خورده، وضعيت خود را بهبود بخشيد و چنانچه در اين وضعيت نتايج مطلوبي به دست نياوريد، به آغاز برگرديد و اهداف خود را مورد مطالعه قرار دهيد و سعي كنيد، در عقايد خود واقعبينتر باشيد. 3- اگر بهرهوري نداريد، تغييرات را قبول كنيد. از تغييرات نترسيد و از آن براي رسيدن به اهداف مشخصتر استفاده كنيد. 4- اگر محيط اطراف را عامل موفق نبودن خود ميدانيد، آن را تغيير دهيد و اگر قابل تعويض نيست، سعي كنيد محيطي را انتخاب كنيد كه مطلوبتر باشد.
به خود ايمان داشته باشيد
الف: خود را دقيقتر بشناسيد و نقاط قوت و ضعف خود را ارزيابي كنيد.
ب: به طور واقعبينانه ويژگيهاي خود را بنگريد. تواناييهاي خود را دست كم نگيريد و نظرتان را با ديگران مقايسه كنيد.
پ:از دوستان و آشنايان نظرخواهي كنيد و جويا شويد، چرا برخي از افراد تمايل به دوستي و كار با شما ندارند. نقاط قوت خود را مشخص كرده و با انتخاب فعاليتها و اهدافي كه به سود شما باشند نقاط ضعف خود را پنهان كنيد. شما ميتوانيد پروژههايي را انتخاب كنيد كه براي خلاقيت به شما آزادي عمل ميدهند. از ظرفيت خود تا جاي امكان استفاده كنيد.
از نظر جسماني مراقب خود باشيد تا در انظار خوب ديده شويد. اگر ظاهر خوبي داشته باشيد درباره خودتان احساس خوبي خواهيد داشت. يكي از لازمههاي اعتماد به نفس در رسيدن به اهداف، همين است.
از وقت خود خوب استفاده كنيد
1 - كار و زمان را تجزيه و تحليل كنيد. به مدت يك هفته چگونگي استفاده از وقت خود را ثبت كنيد. با پركردن يك جدول ساده ميتوانيد زماني را كه صرف فعاليتهاي خود نظير مطالعه، استحمام، گفتوگوي تلفني يا تماشاي تلويزيون كنيد.
2 - اولويتها را بشناسيد و بدانيد چه كاري ميخواهيد انجام دهيد از اين رو، وقتتان صرف فعاليتهاي غيرضروري نخواهد شد.
3 - كار خود را طبق يك برنامه تنظيم شده روزانه انجام دهيد و برنامههاي هر روز را مشخص كنيد. بهترين زمان براي انجام اين كار، قبل از خواب است.
4 - درباره كارهايتان از قبل فكر كنيد تا سر موقع از خواب بيدار شده و كارهاي خود را روي برنامه انجام دهيد.
5 - كارهايي كه بايد انجام شود در سررسيد خود يادداشت كنيد. كارها را يكي يكي انجام داده و روي آن تمركز كنيد. وقت خود را تلف نكنيد و سعي كنيد وقفهاي در كارتان ايجاد نشود.
6 - متكي بر خود باشيد. هيچ كس جز شما براي اتفاقاتي كه در زندگي شما ميافتد، مسوول نيست.كار را به خاطر لذت بردن از آن انجام ندهيد، بلكه سعي كنيد لذت بردن از كار را در خود تقويت كنيد هر كاري كه ميخواهد باشد انجام دهيد.
7 - اول كارهاي مشكل را انجام دهيد. چرا كه توانايي شما در آغاز بيشتر است.
8 - اهل عمل باشيد و تا ميتوانيد به ميزان زيادي از فشار روحي موجود بكاهيد و تمركز خود را بر كارهايي كه در حال انجام است هدايت كنيد. مشاهده نتايجي كه از تلاش خود به دست آوردهايد. نيروي مضاعفي براي اتمام كار به شما ميدهد.
9 - ميز تحرير خود را منظم نگه داريد، همه چيز را در پروندههاي مرتب قرار داده و وسايل اضافه را دور بريزيد.
10 - وقت خود را بيش از اندازه در جلسات و ملاقاتها و با دوستان هدر ندهيد. از شايعه پراكني و گفتوگوهاي بيهوده خودداري كنيد.
11 - يك پايان دهنده باشيد. شروع كردن كارها خيلي ساده است اما پايان دادن آنها نيازمند تلاش زيادي است.
12 - در موقع كار آرامش داشته باشيد، با سرعتي مناسب كار كنيد تا مجبور نباشيد با انفجار و پرشهاي ناگهاني انرژي كار خود را انجام دهيد.
يك برنده باشيد
يك رهبر باشيد
خلاق باشيد
اگر ميخواهيد خود كارآفرين باشيد و در واقع دوست داشته باشيد خودتان شغلي را رهبري كنيد و از به اصطلاح «آقا بالاسر» رهايي يابيد، از اين رو بهتر است با آگاهي كامل از شرايط و ضرورتهاي كارآفريني، دست به اين اقدام بزنيد.
منبع:روزنامه دنياي اقتصاد،برگرفته از كتاب «كارآفريني» نوشته دكتر علي شاهحسيني
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :Alirezarajabipoor