غروب خورشید

14 خرداد، غروب خورشيدي که با طلوعش هزار چشمه ي نور در زندگي مردم جوشيد در تاريخ پرماجراي انقلاب، هيچ روزي مانند دوازدهم بهمن نبود که در آن، مردي از دودمان پيامبران و بر شيوه ي آنان، با دستي پرمعجزه و دلي به عمق و وسعت دريا، در ميان
چهارشنبه، 24 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
غروب خورشید

غروب خورشید
غروب خورشید


 





 
14 خرداد، غروب خورشيدي که با طلوعش هزار چشمه ي نور در زندگي مردم جوشيد
در تاريخ پرماجراي انقلاب، هيچ روزي مانند دوازدهم بهمن نبود که در آن، مردي از دودمان پيامبران و بر شيوه ي آنان، با دستي پرمعجزه و دلي به عمق و وسعت دريا، در ميان مردمي شايسته و چشم به راه، چون آيه ي رحمت فرود آمد و آنان را بر بال فرشتگان قدرت حق نشانيد و تا عرش عزت و عظمت برکشيد. و هيچ روزي چون چهاردهم خرداد نبود که در آن، طوفان مصيبت و عزا، بر اين مردم تازيانه ي غم و اندوه فرود آورد. ايران يک دل شد و آن دل در حسرتي گدازنده سوخت، و يک چشم شد و آن چشم در مصيبتي عظيم گريست . در آن روز، خورشيدي غروب کرد که با طلوع آن، هزار چشمه ي نور در زندگي ملت ايران جوشيده بود؛ روحي عروج کرد که با نفس روح اللهي اش، پيکر ملت را جان بخشيده بود؛ حنجره يي خاموش شد که نفس گرمش، سردي و افسردگي از جهان اسلام زدوده بود؛ لباني بسته شد که آيات الهي عزت و کرامت را بر مسلمين فروخوانده و افسون يأس و ذلت را در روح آنان باطل ساخته بود.
آن روز، روز عزاي بزرگ عالم اسلام شد. سوزش آن غم، به ملت ايران منحصر نماند . در سراسر جهان، هر جا دل روشن و جان بيداري بود، مصيبت زده شد . هر جا مسلماني آگاه از انقلاب و مسايل آن بود، خود را صاحب عزا شمرد. پس، در روي زمين جايي نماند که در آن، دلهايي از اين حادثه ي عظيم، از اندوه لبريز نشود و انسانهايي از اين فقدان بي جبران، به عزا ننشينند.
و اما ايران، يکسر عزاخانه يي شد که در هر شهر و روستايش، شيون حسرتبار از يکايک خانه ها سرريز شد و کوي و ميدان و خيابان را پر کرد. هيچ کس نتوانست اين جرعه ي درد را خاموش فروبرد؛ از دلاوران ميدانهاي نبرد، تا مادران و پدراني که غم شهادت جوانانشان نتوانسته بود گره ي عجز و اندوه بر جبينشان بيفکند، تا بزرگمردان عرصه ي علم و عرفان و سياست و تا يکايک آحاد اين ملت عظيم القدر، همه و همه در اين مصيبت عظمي زار زار گريستند، يا صدا به فغان بلند کردند، يا بي صبرانه بر سر و سينه زدند. مصيبت فقدان امام، همان به بزرگي امام بود و جز خدا و اوليايش کيست که حد و مرز اين عظمت را بشناسد؟ آن جا که دلهاي بزرگ بي تاب مي شوند، آن جا که انسانهاي بزرگ دست و پا گم مي کنند، آن جا که صحنه، از بي قراري ميليونها و ميليونها انسان پر است، کدام زبان و قلم انساني است که بتواند نمايشگر و صحنه پرداز گردد؟ من که خود قطره ي بي تابي در اقيانوس متلاطم آن روز - و آن روزها - بوده ام، چگونه خواهم توانست آن را شرح کنم؟!
و اما روي ديگر صحنه، يعني فضاي ملکوت جهان در آن روز، تنها براي اصحاب بصيرت و معرفت مشهود بوده است. شايد چشمهاي نافذي که حجاب ملک را مي گشايند و مرغ نگاه را تا ملکوت پرواز مي دهند، شگفتيهاي بيشتر و صحنه هاي تماشايي تري را آن روز در آن عاشوراي خميني ديده باشند: عروج نفس مطمئنه يي را به قرارگاه لطف و رحمت خدا، صعود کلمه ي طيبه يي و نفس راضيه و مرضيه يي را به سوي حق، رجوع جويباري را به دريا و وصال عاشقي را به معشوق، استقبال خيل عظيم شهدا را از آن روح مطهر و خيرمقدم ارواح طيبه ي اوليا را به آن ميهمان تازه وارد، فوز و فلاح جان مزکايي را که بر بال ملايک رحمت نشسته و شميم حسنات بي شمارش، مشام فرشتگان و خزنه ي بهشت نعيم حق را معطر ساخته، عمل صالحي را که ردايي از نور گشته و بر پيکر ملکوتي آن روح مجرد پوشانيده شده و باران غفران و فضل خداوندي گشته و بر سراپاي آن عبد صالح فروريخته و دارالسلام ابدي شده و آن مشتاق رضوان حق را در خود جاي داده است.
افسوس که براي ما خاکيان، از آن آيينه بندان جشن ملکوتي، بارقه ي تسلايي نمي درخشيد و جز اشک ديدگان، نمي بر آتش هجران آن قبله ي دلها افشانده نمي شد. شور عزا در غم پدر مهربان، معلم دلسوز و مرشد حکيم و ديدبان هميشه بيدار و طبيب درد و درمان شناس و سروش رحمت خدا بر امت و يادگار انبيا و اوليا در زمين؛ اهل زمين را مي گداخت و غمي بي تسلا بر آنان فرومي ريخت . زمان، يگانه ي خود را از دست داد و زمين، گوهري يکدانه را در خود گرفت. پرچمدار بزرگ اسلام، پس از عمري مبارک که در راه اعتلاي اسلام سپري شده بود، دنيا را وداع کرد و قطب عالم امکان و ولي الله الاعظم (اروحناه فداه) در مصيبت خليفه ي خود سوگوار شد .
منبع: حديث ولايت، مجموعه رهنمودهاي مقام معظم رهبري، جلد چهارم، صص 239-237.




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط