همیشه مظلوم؛ نمايي از مظلوميّت زن در جاهليّت قديم و جاهليّت مدرن

جاهلیّت، ظهور گونه‏ای از حیات بشری است که با پس رفتن عقل و عدم حاکمیّت آن بر قلمرو وجود، حضور و سلطه می‌یابد. همان‌گونه که ظلمت، با حذف نور از میدان هستی، جلوه‏ای کاذب می‌نماید و حکایت از غیبت روشنایی دارد.
شنبه، 27 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
همیشه مظلوم؛ نمايي از مظلوميّت زن در جاهليّت قديم و جاهليّت مدرن

همیشه مظلوم؛ نمايي از مظلوميّت زن در جاهليّت قديم و جاهليّت مدرن
همیشه مظلوم؛ نمايي از مظلوميّت زن در جاهليّت قديم و جاهليّت مدرن


 

تألیف و تدوین: اکرم حسینی؛ رضا گلپور




 
جاهلیّت، ظهور گونه‏ای از حیات بشری است که با پس رفتن عقل و عدم حاکمیّت آن بر قلمرو وجود، حضور و سلطه می‌یابد. همان‌گونه که ظلمت، با حذف نور از میدان هستی، جلوه‏ای کاذب می‌نماید و حکایت از غیبت روشنایی دارد.
قرآن کریم، زمان قبل از اسلام و ایّامی را که بشر، از منبع وحی دور بوده و با جهل خود، ره پیموده است، به نام «جاهلیّت اولی» می‌نامد. که به رغم تصوّرات برخی، این وضع اسفبار، خاصِّ اعراب ما قبل اسلام نبوده و همة اقوام بشر، در منجلاب بی خدایی و دوری از حق، دست و پا می‌زدند.
تبعات و عوارض چنین رویدادی، در همة عرصه‏های حیات و همة عناصر اجتماع، خود را می‌نماید؛ ليکن در این میان، اقشاری چون زنان، که در هر جریانی(مثبت یا منفی) تأثیر پذیرترند و شاخص مظاهر فرهنگ هر زمان می‌باشند، معرّفِ ایّام بربریّت نیز هستند.
نظرات اقوام و ادیان آن زمان در خصوص جایگاه زن، جلوه‏های بارزی از آن دوران را معرفی می‌نماید. قرآن کریم نیز برای یادآوری رفتارهای جاهلانة آن زمان، به این واقعیّت اشاره می‌کند: «وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ يَتَوَارَی مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَی هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا يَحْكُمُونَ؛1 و هر گاه يكی از آنان را به دختر مژده آورند، چهره‏اش سياه می‏گردد؛ در حالی كه خشم [و اندوه] خود را فرو می‏خورد، از بدی آنچه بدو بشارت داده شده از قبيلة [خود] روی می‏پوشاند، آيا او را با خواری نگاه دارد يا در خاك پنهانش كند؛ وه چه بد داوری می‏كنند.»
نمونه‌هایی چون جریان قیس بن عاصم که نزد پیامبر(ص) اعتراف می‌نماید که سیزده فرزند دخترش را زنده به گور نموده، در تاریخ شرمگین جاهلیّت ثبت است. ولی چنانچه اشاره شد این همة جهالت و بربریّت منحصر به اقوام آن زمان نبوده است.

خانم پروفسور آندرا (ANDRA) در کتاب «وضع زنان در مهابراتا» می‌نویسد:
 

هیچ مخلوقی گناهکارتر از زن نیست، آتش افروز است، لبة تیز تیغ است. در حقیقت، زن همة این چیزها را دارد. مردان نباید آنها را دوست داشته باشند وحتّی طبق دستور «کتاب مانو»، در این آیین، زن نباید هیچ وقت در جست‌و‌جوی استقلال باشد و هیچ وقت نباید کاری را به دلخواه خودش انجام دهد و به تصریح در جمله‏های 140 و 147 مانو تأکید شده که هیچ وقت زن، استقلال ندارد وحتّی بعد از مرگ اربابش، باید تابع پسران ارباب باشد.
در متون مذهبی تمدّن چین، زن را به آب دردآلودی تعبیر کرده‏اند که نیک بختی و ثروت را می‌شوید. در ادبیّات آنان، زن نازل‌تر از مرد معرفی می‌گردد و هیچ‌گونه حقّی را ندارد، حتّی نسبت به فرزندش و مرد نيز در قبال زنش تعهّد و مسئولیتی نداشته و هر زمان می‌تواند، از او سلب حیثیت ‌کرده و او را بفروشد.

در آیین بودا نیز، مطابق دستور و تعلیم خاصّی می‌گویند:
 

«نیروانا»، یعنی نجات، هیچ‌گاه در مصاحبت زن، تحصیل نمی‌شود و به طور‌کلّی زناشویی و علاقه به زندگی خانوادگی، مخالف هدف نهایی آنها می‌باشد. زیرا هدف نهایی این کیش، کشتن تمایلات است و این، مستلزم عزوبت است.2
به نقل از مورّخ معروف وستر مارک (WESTERMARK) از نظر بودا، همة زنان دارای روح اغوا و فریبنده هستند که برای مردها گسترده و نیروی فریبندگی در نهاد زن‌ها با خطرناک‌ترین شکل مجسّم شده است و همین فریبندگی زن‌ها است که فکر عالی را کور می‌سازد.
در مکتب یهود نیز نه تنها مطالبی در باب حقوق زنان عنوان نشده، بلکه یک دستور العمل شدید در متن «تورات» می‌یابیم که دالّ بر کناره‏گیری مطلق انسان‌ها از زن به هنگام عادت ماهیانه است.3
یونانیان، زن را منشأ انواع بدبختی‏های بشر می‌دانند. پاندورآ(PANDROA)، سمبل اندوه بشر است. در دین یهود نیز حوّا به عنوان علّت اصلی عدم اطاعت آدم در برابر خداوند معرفی می‌شود. در قانون «رم»، زن، نقشی همانند نقش برده‌دارد و به شوهران اجازه داده می‌شود که زنان خود را در صورت عدم فرمانبرداری به قتل برسانند. در اساطیر «یونان» و در تمدّن هند باستان، زنان بخش جدا ناشدنی از پیکرة همسرانشان تلقّی می‌شدند و به همین دلیل هر گاه شوهرشان از دنیا می‌رفت، زن نباید زنده می‌ماند، به همین دلیل هزاران زن، قربانی این خرافات به ساتی معروف شده‏اند. زنان در هند حقّ مالکیت نداشته و از ارث محروم بودند و سمبل سکس نامیده می‌شدند.

دکتر اسپرينگ(SPRING) در کتاب «جنایات قرون وسطا» می‌نویسد:
 

به سال 1500م. در انگلستان، شورای اجتماعی برای شکنجه دادن به زن‌ها تشکیل شد و وسایل تازه‏ای را برای این کار، ابتکار نمودند و در نتیجة این طرح، مسیحیان، زنان را زنده زنده سوزاندند.
در مسیحیّت نیز وضعی مشابه سایر آيین‏ها وجود داشته است. به طوری که فرقة ابی یونی‏ها، عقیده داشتند که زن، به علّت پستی فطرتی که دارد، قابل زناشویی نیست و ذاتاً ناپاک است وحتّی کوشیده‏اند تا یک کلیسا را وادار به تحریم ازدواج نمایند. حتّی مواردی حاکی از عدم اجازة تحصیل زنان وجود دارد.4
در ایران قبل از اسلام نیز، وضع نکبت باری از زنان، نقل شده است. پروفسور کریستیان بارتلمه در مورد وضع زن در امپراتوری ساسانی چنین می‌نویسد:
در زمان ساسانیان، ازدواج با خواهر و زن پدر متداول بوده است. ازدواج با خواهر به ویژه در خاندان سلطنتی برای حفظ و نگهداری خون و میراث شاهنشاهی رایج و برقرار بوده است.
در میان اعراب رفتارهای وحشیانه و غیر انسانی نسبت به زنان شهرت بیشتری داشت و این شهرت یا به دلیل وضعیّت اجتماعی و اقتصادی حاکم بر آن سرزمین بود، که اکثراً مجبور به کوچ‌نشینی و دوره‏گردی بودند، یا جنگ‌ها و درگیری‌های پی در پی، آن را سبب می‌شد یا به میمنت ظهور اسلام، تفاوت فاحش این اوضاع با وضعیّت ناشی از تعالیم والای این دین بوده که بروز و جلوة بیشتری به آن داده است. از نمونة بربریّت و جاهلیّت حاکم در میان اعراب در برخورد آنان با زنان، می‌توان به برخی ازدواج‌های مرسوم آن دوران اشاره کرد که زنان هیچ نقشی در تعیین همسر و زندگی زناشویی خود نداشتند.
اگر فروش دختران، با مبادلة همسران در برخی ازدواج‌ها یا معامله بر سر زنان در جنگ‌ها، بخشی از تاریخ بشر را سیاه کرده و ما در عصر ارتباطات آن را محکوم می‌کنیم. امروزه فروش کودکان و نوجوانان توسط دلّالان اسرائیل در سراسر دنیا چه وجهی دارد؟ یا تربیت دختران از کودکی برای بهره‏برداری در مراکز فساد و گرداندن محافل عیش و طرب عیّاشان، با کدام قانون بشری سازگار است؟
اگر بی رحمی و زورگویی مردان، در برخی قبایل در به کارگیری زنان به مشاغل سنگین یا جایگزینی آنان با چارپایان برای امرار معاش، چهره‏ای کریه و خشن به بخشی از تاریخ کهن بخشیده، امروزه فریاد به ظاهر پیشرفته و زیبای «تساوی زن و مرد از همة جهات»، از جمله همة مشاغل، چه توجیه برتری دارد؟
نگاهی به اخبار و آمار دهشتناک موقعیّت زنان از حیث امنیّت، در محیط خانه و اجتماع در کشورهای به ظاهر متمدّن، حکایت از پیشرفت ظلم و مدرن گشتن فساد و غارت علیه زنان دارد:
٭ امروزه تقریبا 5/8 میلیون خانوار تک والد در «ایالات متّحده» وجود دارد که دارای فرزندان زیر هجده سالند. در ازای هر یک مرد آمریکایی که به تنهایی از فرزندان خود نگهداری می‌کند، هفت زن دارای چنین شرایطی بوده و طبق گزارش دولت آمریکا، اکثر این زنان در فقر به سر می‌برند. بسیاری از این زنان هرگز ازدواج نکرده‏اند؛ بیشتر این عدّه را دختران نوجوان زیر بیست سال تشکیل می‌دهند.
٭ حدود 28 درصد از تمامی متولّدان سال 1991م. در آمریکا، خارج از پیوند زناشویی والدین خود پا به عرصة جهان گذاشته‌اند. این رقم در مورد فرزندان سیاهپوستان آمریکایی به 68 درصد بالغ می‌شود. از هر صد مورد ازدواج در آمریکا، 55 مورد به طلاق می‌انجامد.5
٭ سالانه سه تا چهار میلیون نفر از زنان آمریکایی در کانون خانوادگیشان مورد ضرب و جرح قرار می‌گیرند. در 44 درصد از مواردی که زنان در این کشور به قتل می‌رسند؛ قاتل، همسر یا دوست پسر(نامزد) آنهاست.6
٭ در تحقیقی که اخیراً در سی دانشگاه آمریکا به عمل آمده است، این حقیقت آشکار شده که 12 درصد از دانشجویان زن، توسط هم‌کلاسان خود مورد تجاوز به عنف قرار گرفته‏ اند.
٭ در فرهنگ جدید، بی سر و صدا و از طریق نیروهای جنسیّت‌گرا، به طور واضح تشویق به تجاوز وجود دارد، آنها، خشونت و مسائل جنسی را به نحو خطرناکی به یکدیگر آمیخته و زن را به کالایی تبدیل ساخته‌اند که در تملّک مرد می‌باشد.... چنین طرز فکرهای خشن و سلطه طلبانه، به جهان کودکان، کتاب‌های آنها، برنامه‌هاي تلویزیونی و بازی‌های ویدیویی‌شان نفوذ کرده، تصوّرات و تخیلات آنها را به سوی خود جلب نموده و به مرور زمان، شکل‌دهندة رفتار و حالات آنها می‌گردند.7
٭ در هیچ کجای «آلمان»، مثل درون چهار دیواری خانه، این همه کسی را خفه نمی‌کنند، نمی‌زنند و با چاقو بدنش را سوراخ سوراخ نمی‌کنند. گذراندن یک شب در جمع خانواده، اغلب خطرناک‌تر از گشت زدن در محل‌های خطرناک و فاسد «فرانکفورت» یا «هامبورگ» است. آمار جرایم سال 1993م. عبارت بود از 3858 کشته که در مشاجره‏های خانوادگی قربانی شده‏اند و 86922 نفر زخمی.8
«بریتانیا» وفق دادن خود با بسیاری از الگوهای اجتماعی را که حدود ده تا بیست سال قبل از آن در ایالات متحّده مشاهده می‌شود، آغاز کرده است. این الگوها مشتمل بر از هم پاشیدن خانواده‏ها، حرامزادگی، غیبت پدران و مادران از خانه به سبب مشغلة کاری فراوان یا از روی غفلت هستند.
دین راجک، استادیار رشتة جامعه‏شناسی در «دانشگاه جورجیا»، چنین می‌گوید: ما اکنون دارای جمعيّتی از نوجوانان هستیم که از نظر اخلاق و رفتار بسیار عجیب و غریب هستند. طیّ بیست سال اخیر در آمریکا، الگوهای تبهکاری به نحوی نگران کننده، تغییر شکل داده است. سابقاً جرایم مرگبار و خشونت بار مسئله، مختصّ بزرگسالان بود و کودکان تنها در سرقت‌های کوچک و کم اهمیّت یا ورودهای غیر مجاز به اماکن مختلف شرکت داشتند. اکنون نه شیطنت کودکانه بلکه موادّ مخدّر است که بر ایجاد موج بزهکاری توسط جوانان دامن می‌زند.9
اینجا است که فلسفة این جهانی بودن دین بیش از پیش بارز می‌گردد و پاسخ مدرنیست‌هایی است که می‌گویند:
خداوند بِالذّات، دین را برای کارهای این جهانی و سامان دادن به معیشت درمانده‌ها در این جهان فرو نفرستاده است، تعلیمات دینی، علی الاصول برای حیات اخروی جهت‏گیری شده‏اند؛ یعنی برای تنظیم معیشت و سعادت اخروی هستند.10
امّا پيام «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛ و جنّ و انس را نيافريدم جز برای آنكه مرا بپرستند.»11 گويای آن است كه:
پيامبران از اين جهت مردم را به پرستش خدا و قرب به او دعوت می‏كردند تا آنها را به سوی هدف آفرينش، رهسپار سازند.
حال، دنيايی كه با تفكّر صرف بشری آباد شود و انسان‌ها، در كشمكش هوای نفس يكديگر، غالب و مغلوب باشند چه جايی برای رشد انديشه‏های توحيدی و برپايی عدل و قسط اهدايی پيامبران خواهد بود؟
دين آمد تا با ايجاد زمينه‏های مناسب اجتماعی و ارائة برنامه‏های سازندة بر مبنای عقل و حكمت، بشريّت را به غايت و هدف آفرينش، يعنی شناخت حقّ و عبوديّت آن، برساند.
حال كه ميزان سعادت فردی و اجتماعی بشر، مستقيماً به ميزان دوری و نزديكی او به پذيرش حقّانيت انبياء و تن دادن به تعاليم آنان بستگی دارد و با طلوع اسلام، تاريخ شاهد خروج بشر از ظلمات جاهليّت و بی هويّتی بوده و اسلام حيات انسانی او را تضمين مي‌نمايد. امروزه نيز، نياز به رويكردی دوباره بر اين دين احياگر، بيش از پيش احساس می‏شود و بشر برای خروج از اين جاهليّت پيشرفته، ناچار از پذيرش و انقياد دستورات همه جانبه و هدايتگر اسلام در همة شئون زندگی است.

پي‌نوشت‌ها:
 

٭ مقالة حاضر تلخيص شدة مقاله‌اي با عنوان «نمايي از مظلوميّت زن در جاهليّت قديم و جاهليّت مدرن» است.
1.سورة نحل(16)، آیات 58و59.
2.قانون بودائی، قسمت اوّل، ص2.
3.تورات، سفر لاویان، باب 5، آیة 19 به بعد.
4.خیرالله مردانی، حقوق زن از نظر تاریخ ملّت‌ها و اسلام، ص12.
5.واشنگتن پست، آمریکا، نوزدهم ژوئیه 1995م.
6.واشنگتن پست، آمریکا، چهارم آگوست 1995م.
7.ال پائیس، اسپانیا، هشتم سپتامبر 1995م.
8.اشترن، آلمان، بیست و چهارم نوامبر 1994م.
9.دیلی تلگراف، انگلستان، دوازدهم سپتامبر 1995م.
10.ماهنامة کیان، ش28، ص48.
11.سورة ذاریات(51)، آیة 56.
 

منبع:www. mouood.org




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط