نکته هاي کوچک براي ايجاد تغييرات بزرگ
نويسنده: ناهيد مومن خاني
توصيه يک قهرمان
او با کلامي آرام و سنجيده مردان بسيار قدرتمند را به همد يگر مرتبط کرد:
-همه چيز در آماده شد ن و آماد گي داشتن است؛ هيچ فردي نمي تواند اين کار را براي شما انجام د هد. براي اين که يک منشي، وکيل، پرستار و يا فروشنده بشويد بايد آماد گي لازم را در خود به وجود بياوريد.
اگر براي اين منظور تلاشي نکنيد، هيچ کس نمي تواند کاري برايتا انجام بدهد، اما برعکس، اگر شما سعي خود را بکنيد همه مي توانند شما را ياري دهند.
اقدامات و تلاش هاي خود را به قاعده اي که جو فريزر مطرح کرد معطوف کنيد. او توانست با تکيه و پيروي از اين اصل، پلکان ترقي را پيموده و در سال 1971 قهرمان دنيا در رشته تخصصي خود بشود.
او معتقد بود که:هميشه مي توان براي زند گي و يا يک ملاقات برنامه ريزي کرد، ولي بايد به محض اين که از جا برخاستيد و راهي شديد احتمال هر نوع اتفاق پيش بيني نشده اي را بد هيد.و در آن جاست که تمام آن چه که آموخته و کسب کرده ايد به کارتان مي آيد. در آن زمان، آنچه را که اهميت و ارزش دارد درمي يابيد، و اگر تقلب کرده باشيد، در روشنايي نورافکن ها رسوا مي شويد.
او به جوان ها گفت:کاري را که دوست داريد انتخاب کنيد و جسم و جان خود را به آن اختصاص د هيد. خود را آماده کنيد...
آيا در پي رشد معنوي خود هستيد؟!؟
از چيزهايي که از قبل آموخته ايد استفاده کنيد!!!
فاکس (E.FOX) در جايي اين گونه مي نويسد:
رشد معنوي با به کار بستن و اجراي آن چه از قبل مي دانستيم صورت مي پذيرد. به جاي اين که يک کتاب جديد بخوانيد، همان کتاب قبلي را که برايتان مفيد بوده دوباره بخوانيد و با د قت بيشتري آن را در زند گي روزمره تان به کار بنديد.
تنها چيزي که بايد درک کرده و تحقق بخشيد اين است که:دنيايي که در آن زند گي مي کنيد يک تصور ذ هني است، نه يک واقعيت عيني. هر دريافتي موجب مي شود تا راحت تر اين حقيقت را احساس کنيد، در حالي که مطالعات فکري در اين مورد موثر نيست.
متافيزيک مانند موسيقي، هم علم است و هم هنر.
قطعا نمي توان در متافيزيک پيشرفت کرد مگر اين که از چيزهايي که قبلا ياد گرفته ايم و مي دانستيم استفاده کنيم!"
حريم امن
به اعتقاد من افرادي که در زير يک سقف زند گي مي کنند به سه دسته تقسيم مي شوند:
1-زن و شوهرهايي که بود ن و نبود نشان چندان اهميتي براي يکديگر ندارد. اين دسته از افراد در هر شرايطي مسير خود را طي مي کنند، گاهي اوقات مسير حرکتشان با همسرشان يکي مي شود و گاهي نيز نه... و اين موضوع تاثير چنداني در روند زند گي آنان ندارد زيرا از ابتدا، مبناي زند گي اين دو، جدا از يکد يگر بوده و از نظر مسائل کاري، مالي، تفريحي و ... از همد يگر جدا هستند.
2-گروه دوم کساني هستند که به يکد يگر وابسته اند ولي نوع وابستگي اين دو نفر از جنس مريد و مرشد است. يکي از طرفين، بي چون و چرا تسليم زند گي است و هر کاري را که فرد مقابلش انجام مي د هد، بي بحث و جدل مي پذيرد. زند گي اين گروه کمي عجيب است. در اين نوع از زند گي، واکنش هاي مختلفي ديده مي شود ولي در اکثر موارد، شاهد طغيان يکي از زوجين خواهيم بود. معمولا فردي که تسليم بي چون و چرا است، دير يا زود به طرزي ناگوار عليه اين زند گي طغيان مي کند (گاهي حتي ديده شده که اين اتفاق پس از 30 سال زند گي مشترک اتفاق مي افتد). گاهي نيز رهبر اصلي زند گي علي رغم روحيه فرماند هي خود، از چشم گويي هاي مدام همسرش خسته و متاسفانه، شروع به مقايسه او با ساير خانم ها يا آقايان به ويژه زنان و مردان موفق در عرصه کار و زند گي مي کند که يکي از عوامل شکست اين دسته از زند گي ها به همين امر برمي گردد.
3-گروه سوم همسراني هستند، همراه و همدل که شايسته است به جاي نام همسر، آنان را هم سفر بناميم. هم سفراني که در هر شرايطي دوشادوش همديگر حرکت مي کنند، در خوشي و ناخوشي همراه يکد يگر هستند، بار زند گي را با هم به دوش مي کشند و از زير بار
مسووليت ها شانه خالي نمي کنند. شرط اول براي داشتن اين سبک زند گي مشترک، همدلي است. در اين نوع زند گي، گاه دلخوري هايي نيز پيش مي آيد ولي رنگ اين کدورت ها، به دليل همراهي و همدلي هر دو نفر چندان پررنگ نيست.در واقع آنها با وسواس عجيبي از رابطه شيرين بين خود مراقبت مي کنند.
اگر ازدواج کرده ايد و يا اگر در آستانه زند گي مشترک هستيد، نگاهي تيزبينانه به شرايط موجود بيندازيد. يادتان باشد اين شما هستيد که مسير و جهت حرکت خود را تعيين مي کنيد. زند گيتان شيرين!
منبع:موفقيت 192