بيماري «من بي ريختم»

اينكه يك فرد تصور ناجوري از ظاهر خود داشته باشد ، گاهي به حدي شد يد مي شود كه روانپزشكان به آن «اختلال بد شكلي بد ني» يا Body Dysmorphic disorder مي گويند . تعجب نكنيد اين عنوان موضوعي حيرت آور و تازه...
چهارشنبه، 29 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بيماري «من بي ريختم»

بيماري «من بي ريختم»
بيماري «من بي ريختم»


 

ترجمه: فرشته آل علي




 
پروفسور جي كوين تامپسون استاد دانشگاه فلوريداي جنوبي از يك اختلال روان پزشكي مزمن وصعب العلاج صحبت مي كند.
اينكه يك فرد تصور ناجوري از ظاهر خود داشته باشد ، گاهي به حدي شد يد مي شود كه روانپزشكان به آن «اختلال بد شكلي بد ني» يا Body Dysmorphic disorder مي گويند . تعجب نكنيد اين عنوان موضوعي حيرت آور و تازه نيست بلكه يك جور بيماري است كه بسياري را درگير كرد ه و حتي خود شان هم از ابتلا به آن بي خبرند. آنچه مي خوانيد گفت و گو با پرفسور جي كوين تامپسون ، مولف كتابي در مورد تئوري ، ارزيابي و درمان اين اختلال است . پروفسور تامپسون استاد روانشناسي باليني در دانشگاه فلوريداي جنوبي است و سال ها در اين باب مطالعه كرد ه است .

چه شد كه شما به مشكلات مربوط به تصور فرد از بد ن خود علاقه مند شد يد؟
 

در ابتداي كارم من به درمان چاقي مشغول و در برنامه هاي تناسب اندام فعاليت داشتم . به تدريج بعد از د هه 80 وقتي پر خوري عصبي به عنوان اختلال باليني شناخته شد تمركز من روي اختلالات خورد ن بود. اولين كار من در زمينه اختلالات خورد ن ، روي تصور فرد از خود متمركز شد با اين اطلاعات كه نارضايتي از ظاهر و شكل و شمايل بد ن فقط محدود به بي اشتايي عصبي و پر خوري عصبي نيست بلكه در افرادي كه به اختلالات خورد ن مبتلا نيستند ، هم ديد ه مي شود. از اواسط د هه 80 ميلادي مطا لعات من روي تصور فرد از ظاهر و بد ن خود در نمونه هاي مختلف مثل ورزشكاران ، افرادي كه تحت عمل جراحي پلاستيك قرار گرفته اند ، نوجوانان ، افراد بالغ با نژادها و مليت هاي مختلف متمركز شد.

شما عبارت تصور فرد از ظاهر و بد ن خود را چطور تعريف مي كنيد؟
 

اين عبارت يعني د يد گاه دورني فرد از ظاهر خود ش . به عبارت ساد ه يعني اينكه افراد ظاهرشان را چگونه مي دانندو چه احساسي از ظاهرشان دارند . البته اين موضوع چند وجهي است و اجزاي متعدد ي دارد . اين سوال را از همه مراجعانم مي پرسم كه آيا هر آنچه د يگران از ظاهر آنها مي بينند خود شان هم مي بينند؟ مثلا اينكه فردي قسمت خاصي از بد نش را (مثلا كمر يا ران) بزرگ تر از سايرين مي بيند در حالي كه با سنجش هاي مربوطه اين قسمت كاملا اندازه است ، نشان د هند ه به هم خورد ن تصور فرد از ظاهر و بد نش است . در بيشتر موارد ظاهر فرد مشكلي ندارد بلكه فرد مورد نظر بعضي جنبه هاي آن را دوست نداشته و آن را قبول ندارد. براي ارزيابي و تشخيص اين اختلال از پرسشنامه هاي متعدد و سنجش هاي ويژه استفاد ه مي شود . اين سنجش ها موارد مختلفي را مشخص مي كند ؛ سطوح پيشرفته نارضايتي از ظاهر و بد ن و حتي سطوح پيشرفته گريز از اجتماع به دليل احساسات منفي كه فرد از ظاهر خود دارد . در كتابي كه من و همكارانم در اين زمينه نوشته ايم بيش از 30 مقياس سنجش اختلالات تصور فرد از ظاهر خود كه بيشترين استفاد ه را دارند ، معرفي كرد ه ايم . وقتي فردي تصور خوبي از ظاهرش نداشته باشد و اين مسأله شد يد شود با عملكرد اجتماعي و شغلي او تداخل پيدا مي كند يا اضطراب و افسرد گي شد يد را موجب شود.

در مورد اختلال بد شكل بود ن بد ني چطور؟ مشخصه اين اختلال چيست؟
 

تابلوي باليني اصلي اين اختلال در اين است كه فرد مبتلا بي نهايت از بعضي جنبه هاي ظاهرش ناخشنود است و حتي آنها را توهين آميز و بي اعتبار مي داند . نكته مهم در اين افراد اين است كه ارزيابي فرد از ظاهر خود ش با آنچه د يگران در مورد او حس مي كنند همحواني ندارد ؛ مثلا د يگران هيچ جنبه غير معمول يا غير عادي در ظاهر او نمي بينند و يا اگر هم در ظاهر فرد مشكلي وجود دارد بسيار جزئي و ناچيز است (مثلا گوش يا بيني فرد كمي بزرگ است) اما خود ش اين مورد را بسيار بزرگ و قابل توجه حس مي كند . از د يد گاه باليني آنچه جزو مهم ترين مورد محسوب مي شود ، اين است كه فرد مبتلا به شكل وسواس گونه اهي روي آن قسمت از بد ن كه از آن ناراضي است تمركز مي كند و اين وسواس با موجود يت فرد تداخل دارد. اختلال بد شكل بود ن بد ني جنبه هاي مختلفي از ظاهر را در بر مي گيرد اما مطالعات نشان مي د هد اين موضوع در بعضي موارد بيشتري است: موي سر ، بيني ، پوست ، چشم ها ، ران پا، شكم ، شكل و اندازه سينه ها ، اندازه قفسه سينه ، لب ها ، گونه ها ، جاي زخم ها روي بد ن ، قد و د ندان ها .

اما به نظر مي رسد بيشتر مرد م حداقل در بعضي از موارد از ظاهر خود راضي نباشند اين طور نيست؟
 

تقريبا هر آد مي جنبه هايي از ظاهرش را دوست ندارد و د لش مي خواهد آنهابه گونه اي ديگر باشند . اما مبتلايان اين اختلال اقدامات بسيار زياد و طولاني مد تي براي اصلاح ظاهر خود انجام مي د هند مثلا بارها تحت عمل جراحي قرار گرفته اند، دائما رژيم هاي غذايي شد يد مي گيرند ، ورزش هايي شد يد و متعد د انجام مي د هند و يا قسمت مورد نظر را با لباس يا آرايش مي پوشانند.

علت ابتلا به اين اختلال چيست؟ آيا عواملي وجود دارد كه فرد را مستعد ابتلا كند؟
 

مطالعات توصيفي در اين زمينه، کم است . بيشتر اطلاعات به دست آمد ه ، در اين مورد از معاينات موردي و فا كتورهايي است كه فرد شروع بيماري را به آن نسبت مي د هد . به نظر مي رسد در اغلب موارد يك اتفاق باعث شروع ماجرا مي شود مثلا ديگران با عبارت خود ظاهر فرد را مسخره كرد ه و او را آزار مي د هند يا آزار و سوء رفتار جنسي آغاز اختلال را باعث شد ه است .شا يد در 70 درصد موارد شروع علائم در نوبا وگي و نوجواني بود ه است .

اين اختلال چقدر جد ي است؟
 

اين اختلال مي تواند باعث رفتارهاي اجتنابي شد يد ي در فرد شود مثلا انزوا و دوري از آشنايان و خانواد ه ، خود كشي هم چندان غير متداول نيست و افسرد گي هم ديد ه شد ه است . در بعضي موارد جراحي هاي مختلف و اقدامات متعد د نمي توانند اشكالي را كه در ظاهر فرد وجود دارد برطرف كنند.

شيوع اين اختلاف چقدر است؟ چه جمعيتي تحت تأثير قرار مي گيرند؟
 

مطالعات درباره ميزان شيوع انجام نشد ه است . احتمالا به اين دليل كه اين اختلال نادر است و شايد بين يك تا دو درصد كل جمعيت و 10 تا 15 درصد بيماران سرپايي روانپزشكي را شامل مي شود . بعضي محققان معتقد ند ميزان شيوع در حال افزايش است چون روش هاي تشخيص رو به بهبود است و مرد م نسبت به ظاهر خود وسواس بيشتري پيدا كرد ه اند . نكته جالبي كه در تحقيقات مشخص شد ه اين است كه اين اختلال در زنان و مردا ن بالغ يكسان ديد ه مي شود . اين موضوع با داد ه هاي اختلالات خورد ن در تضاد شد يد است چون در آنها ذ كر شد ه 90 درصد مبتلايان به اختلالات خورد ن ، خانم ها هستند . فعلا در مورد ميزان د قيق شيوع و ارتباط فاميلي اين اختلال بررسي ها كافي نيست .

اختلال بد شكل بود ن بد ني با اختلالات خورد ن و اختلال وسواسي ـ جبري چه تفاوت هايي دارد؟
 

كسي كه به اختلال در خورد ن مبتلاست ممكن است علائمي از بد شكلي را هم نشان د هد به خصوص اگر فرد از ظاهرش ناراضي باشد . وجود اختلال به شكل بود ن بد ني در قسمتي از بد ن كه به بزرگي و كوچكي آن مربوط نباشد (مثل گوش و بيني) معمولا نشان مي د هد اختلالات خوردن به طور همزمان وجود ندارد. اگر محلي كه اختلال بد شكل بود ن بد ني را ايجاد كرد ه وابسته به اندازه باشد بايد ارزيابي اختلال خورد ن انجام شود و تمركز روي نشانه هاي معمول اختلالات خورد ن باشد مثل رژيم هاي غذايي شد يد ، كاهش وزن ، استفاد ه از مسهل ها براي كاهش وزن و احساس عد م كنترل در مقابل غذا ها.
افتراق و اختلال وسواسي ـ جبري از اختلال بد شكل بو د ن بد ني از يكد يگر بسيار مشكل است و بعضي محققان معتقد ند اختلال بد شكل بود ن بد ني در حوزه اختلال وسواسي ـ جبري قرار دارد. در اصل درمان هاي روانپزشكي و دارويي براي هر دو يكسان است .

بيماري «من بي ريختم»

آيا ساير مشكلات روانپزشكي مرتب با اختلال بد شكل بود ن بد ني وجود دارد ؟
 

بله افسرد گي و مشكلات اضطراب از اجتماع از اين جمله اند(هراس از اجتماع ، اختلال شخصيتي دوري گزين) البته كارهاي تجربي در اين زمينه اند ك بود ه است .

اختلال بد شكل بود ن بد ني را چطور مي توان تشخيص داد؟
 

دوروش عمد ه وجود دارد . يكي معياري است كه در منابع روانپزشكي وجود دارد و د وم روش جيمز روزن است كه معاينه اختلال بد شكل بود ن بد ني است كه در مطالعات مختلف استفاد ه شد ه و بسيار عالي است .

درمان اين اختلال چيست؟ روش هاي درماني مختلف چقدر موفق بود ه است ؟
 

در زمينه درمان هم مطالعات هنوز اند ك است . نتايج اميدوار كنند ه با دارو درماني ودرمان شناختي ـ رفتاري ديد ه شد ه است . در روش آخر سعي بر اين است كه الگوهاي وسواس گونه اي مثل بررسي مداوم در آينه و يا گرفتن تاييد از د يگران شكسته شود. در موارد ي كه دوري از اجتماع وجود دارد به بيمار آموزش داد ه مي شود كه چگونه با موقعيت هاي اجتماعي مواجه شد ه و بر اضطراب اجتماعي غلبه كند.

شكست د رماني چطور آيا شايع است؟
 

تعيين تعداد موارد شكست درماني ، مشكل است . به نظر مي رسد تعداد زيادي از مبتلايان هرگز درمان نمي شوند چون از ابتلا خود به اين اختلال آگاه نيستند.

اگر د وست يا اطرافيان ما به اين مشكل مبتلا باشند چه كمكي مي توان كرد؟
 

بهترين اقد ام اعزام فرد نزد روا نپزشك به خصوص با تخصص در اختلالات خورد ن است . نقش اطرافيان در فرايند بهبود ي بسيار پيچيد ه است . ممكن است درمانگر از اطرافيان بخواهد كه به درخواست بيمار براي تاييد مداوم ظاهر خود پاسخ ند هند . اما در عين حال به چالش كشيد ن مشكل بيمار هم صلاح نيست (مثلا نبايد دائم گفت من مشكلي در موي تو نمي بينم ) چون با اينكار د يد گاه بيمار به كل بي اعتبار جلوه مي كند. اطرافيان بايد به او گوش د هند و حمايتش كنند تا از اهداف درماني فاصله نگيرد.
منبع:همشهري مثبت 180



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط