پايه هاي روان شناختي تربيت ديني(5)
نويسنده: سيداحمد رهنمايي*
تربيت ديني و روان شناسي ارزش ها
تفسير روان شناختي ارزش ها به آساني نشان مي دهد که چگونه تصميم سازي شخص در همه ي امور جاري زندگي ارزش پايه بوده، از کانون ارزش ها سرچشمه مي گيرد. بدين ترتيب، در روان شناسي ارزش ها بر اين نکته تأکيد مي شود که ما انسان ها ماشين نيستيم و زندگي ما ماشيني نيست که هر چه هست از بيرون بر ما ديکته شود و هيچ از درون تراوش نکند. هر انگيزه اي که در سر مي پرورانم، هر سخني که مي گويم، هر عملي که انجام مي دهم و هر حرکتي که از من سر مي زند، همه از حضور و سلطه ي ارزش ها در درون من حکايت دارند. از آن گذشته، ارزش ها ـ به ويژه ارزش هاي عيني ـ با تار و پود وجود انسان آن مي کنند که غذا با ساختار و فيزيولوژي بدن. به عبارتي، ارزش ها از هر قسم که باشند، غذاي روح و روان انسان را تأمين مي کنند. بنابراين اهميت ارزش ها براي روح و روان انسان و شکل پذيري و تثبيت رفتار او از اهميت غذا براي جسم انسان، اگر نگوييم بيشتر است، هيچ کمتر نيست. در حقيقت، «ارزش ها در زندگي انسان جنبه ي حياتي مي يابند و دوام و بقاي زندگي انساني را تضمين مي کنند». (1)
از طرفي، روان شناسي ارزش ها روند دروني شدن ارزش ها، پديد آمدن عادت هاي ارزشي و شکل پذيري رفتار و پيگيري آثار و بازدهي هاي اين ارزش ها را در زندگي شخصي و اجتماعي دربر مي گيرد. با اين بيان، بخشي از اصول و ضوابط حاکم بر تربيت ديني، در روند دروني سازي ارزش ها ـ به ويژه ارزش هاي ديني ـ از مبحث روان شناسي ارزش ها اقتباس مي شود.
از جنبه ي هستي شناختي، هر چيز و هر امري ارزش وجودي دارد. در اين صورت چه بسا چيزي را نتوان بي ارزش دانست؛ اما از جنبه ي انسان شناختي براي تبيين چيستي ارزش در جست و جوي «عنصري هستيم که به گونه اي براي انسان از جنبه ي مادي و معنوي منفعتي به دنبال داشته باشد». با اين بيان مطلوبيت و منفعت يک امر يا يک چيز براي انسان معيار ارزيابي و ارزش گذاري خواهد بود. هنگامي که گفته مي شود يک امر يا يک چيز براي انسان مطلوبيت دارد، «يعني انسان واقعاً با قصد و اراده و عزم به فکر دريافت آن است و سعي در اکتساب آن دارد». (2) بنابراين آن چنان که شهيد مطهري اظهار داشته است، «ارزش و منفعت، هر دو از يک مقوله اند؛ يعني از يک جهت يک جور هستند، هر دو با واقعيت انسان ارتباط دارند؛ منتها انسان تنها اين بنيه ي مادي نيست، خير مادي براي او نوعي ارزش دارد، خير معنوي نوعي ديگر». (3)
ارزش و ارزش گذاري در ساحت تعليم و تربيت نيز «حامل بار مفهومي خاصي از خداست و مطلوبيت است. در هر صورت، مطلوبيت هر چيز، هر دستور و يا هر گزاره اي ارزش آن چيز، دستور و يا گزاره را نشان مي دهد ... . بدين ترتيب عنصر مطلوبيت، از مهم ترين عناصري است که مي تواند معيار بازشناسي ارزش ها از ضدارزش ها در هر قلمرو و زمينه اي به حساب آيد». (4) چيزي که هست، ارزش ها بر دو دسته اند: شخصي و عيني؛ يعني مطلوبيت در ارزش ها از دو نگاه شخصي و عيني قابل پيگيري و بررسي است. ارزش ها هنگامي عيني به شمار مي روند «که در واقع و صرف نظر از انديشه ي شخص يا اشخاص، بقاي زندگي انساني را تضمين مي کنند. ارزش هاي شخصي، از جانب ديگر، اموري هستند که به اعتقاد شخص و يا اشخاص مي توانند تداوم بخش زندگي انساني باشند». (5) در فرآيند تربيت ديني بيشتر بر ارزش هاي عيني و حقيقي تکيه و تأکيد مي شود تا ارزش هاي شخصي؛ هر چند ارزش هاي شخصي نيز در صورتي که با ارزش هاي عيني و باورهاي حقيقي معارضه اي نداشته باشند، ارزشمند هستند.
سخن پاياني
تربيت پذيري دارا شده و شرايط ويژه را براي دريافت نشان تربيت و لياقت احراز کرده است. در تربيت ديني که به واقع نوعي پرورش ارزش ها به شمار مي آيد، ضرورت بهره مندي و برداشت از اين امور نمايان تر خواهد بود. به پشتوانه ي امور مزبور، روان شناسي ارزش ها مهم ترين عناصر روان شناختي تربيت ديني را تفسير مي کند و اهميت نقش کارکردهاي روان شناسي را در زمينه سازي و انگيزه سازي براي تربيت ديني و جهت بخشيدن به بينش ها، انديشه ها، گرايش ها، احساسات، عواطف، هيجانات و انگيزه ها آشکارتر مي سازد. روان شناسي ارزش ها در يکي از مباحث مطرح به اين مهم مي پردازد که ارزش ها ـ و از جمله ارزش هاي ديني ـ چرا و چگونه در وجود يک شخص نهادينه مي شوند و شاکله ي او را دربر گرفته، به وجود او هويت مي بخشند؟ شاخص اين قبيل کارکردها در يک نگاه، تغيير و تحولات دروني و رواني است که انسان در اثر پايبندي به ارزش ها و مفاد تربيت ديني در خود احساس مي کند و آثار مترتب بر اين احساس لطيف و ظريف را در گفتار و رفتار و منش و خلق و خوي خود ظاهر مي سازد.
معلمان و مربيان ديني با وجود اين، نقش بسيار حياتي و حساسي دارند که با ايفاي آن، فراگيران از هر جهت برانگيخته مي شوند تا خود با اختيار و اراده و تصميم و همت خويش مسير تعالي و کمال را هر چه شايسته تر در پرتو آموزه هاي ديني و پايبندي به آثار و لوازم آن ها طي کنند. بدين ترتيب، وظيفه ي اصلي مربي در اين خصوص وظيفه ي ارشادي، تنبيهي و برانگيزانندگي است و نقش او به عنوان يک مربي ديني به حسب مورد نقش هدايتي به هر دو صورت راهنمايي (ارائه ي طريق) و يا مشاوره و به مقصدرساني (ايصال الي المطلوب) خواهد بود؛ در نتيجه فراگير در فراگيري آموزه هاي ديني و التزام به مفاد آن ها کوچک ترين تحميلي احساس نخواهد کرد. اين در صورتي است که فراگير به دين فطرت گرويده باشد و پيرو آن در مسير رسيدن به حقيقت ناب گام بردارد.ش
پينوشتها:
* استاديار مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني
1. رهنمايي، درآمدي بر مباني ارزش ها، ص 25.
2. همان، ص 24.
3. مرتضي مطهري، تعليم و تربيت در اسلام، ص 236.
4. رهنمايي، درآمدي بر مباني ارزش ها، ص 26-27.
5. همان، ص 25.
- آذربايجاني، مسعود و موسوي اصل، سيدمهدي، درآمدي بر روان شناسي دين، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سمت، 1385.
- آذربايجاني، مسعود، روان شناسي دين از ديدگاه ويليام جيمز، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387.
- حراني، ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول (ع)، قم، مؤسسه ي النشر الإسلامي، 1421 ق.
- رهنمايي، سيداحمد، درآمدي بر فلسفه ي تعليم و تربيت، قم، مؤسسه ي آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، 1387.
- رهنمايي، سيداحمد، درآمدي بر مباني ارزش ها، قم، مؤسسه ي آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، 1387.
- الکليني، محمدبن يعقوب، الکافي، تهران، دارالکتب الإسلاميه، 1365.
- طباطبايي، سيدمحمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، تهران، دارالکتب الإسلاميه، 1396 ق.
- فونتانا، ديويد (1385)، روان شناسي دين و معنويت، ترجمه ي الف. ساوار، اديان، قم.
- مجلسي، محمدباقر، بحارالأنوار، بيروت، الوفاء، 1404 ق.
- مصباح يزدي، محمدتقي، اخلاق در قرآن (1)، قم، مؤسسه ي آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، 1384.
- مصباح يزدي، محمدتقي، به سوي خودسازي، قم، مؤسسه ي آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، 1387.
- مصباح، مجتبي، فلسفه ي اخلاق، قم، مؤسسه ي آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، 1381.
- مطهري، مرتضي، تعليم و تربيت در اسلام، تهران، صدرا، 1374.
- مطهري، مرتضي، مجموعه ي آثار (انسان در قرآن)، تهران، صدرا، 1379.
- نوري، حسين بن محمدتقي، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه ي آل البيت (ع) لإحياء التراث، 1408 ق.
- وولف، ديويد ام، روان شناسي دين، ترجمه ي محمد دهقاني، تهران، رشد، 1386.
- Flower, J. Cyril, An Approach to the Psychology of Religion, Reutledge, London, 2001.
- Kirkpatrich, Lee A, Attachment, Evolution and the Psychology of Religion, The Guilford Press, New York & London, 2005.
- Spika, Bernard, et al, The Psychology of Religion: An Empirical Approach, The Guilford Press New York London, 2003.
فصلنامه اسلام و پژوهش هاي تربيتي-2
ادامه دارد...
/ج