تحليل تأثير حس تعلق مکاني زنان روستايي شيعه ي مرزنشين بر مهاجرت در منطقه سيستان(3)
نويسندگان:دکتر مرتضي توکلي*
سيد محمود موسوي**
سيد محمود موسوي**
يافته هاي پژوهش
82 درصد از مجموع زنان جامعه آماري ما اهل همان روستاهاي محل اقامتشان و يا روستاهاي اطراف يا خود منطقه بودند و حدود 18 درصد آنان بعد از ازدواج به اين منطقه آمده بودند (در اين روستاها ازدواج کرده اند.) 90 درصد افراد اين جامعه آماري محل اقامتشان را دوست دارند و تمايلي به مهاجرت به مناطق ديگر ندارند و 10 درصد افراد علاقه اي به ماندن و زندگي در اين منطقه نداشتند. با کمي تأمل مي بينيم اغلب افرادي که براي ماندن در منطقه تمايلي ندارند، زناني هستند که بعد از ازدواج در اين منطقه زندگي مي کنند و خواهان بازگشت به محل زندگي اول خود،
يعني زادگاه خود مي باشند. اين نکته باز اهميت و جايگاه حس تعلق مکان و مکان دوستي اين زنان را مي رساند.
بعد از جمع آوري و تجزيه و تحليل اطلاعات، يافته هاي متوازي از پژوهش به دست آمد که به برخي از آنها اشاره مي گردد. همبستگي بين دو عامل مهم دوست داشتن محل زندگي و روستا در سطح 1 درصد و با ضريب همبستگي 0/562 و بين رضايت افراد از منطقه و دوست داشتن محل زندگي رابطه معناداري در سطح 5 درصد و با ضريب همبستگي 0/324 و بين دو عامل علت ماندن افراد در منطقه با وجود کمبود امکانات و افرادي که اصالت آنها در همان منطقه (همان جايي بودن) بوده است رابطه معناداري در سطح 1 درصد و با ضريب همبستگي 0/562 و بين رضايت داشتن افراد از منطقه و امکانات موجود در منطقه و تمايل به مهاجرت آنها معناداري رابطه در سطح 1 درصد و ضريب همبستگي 0/441 وجود دارد، که نشان دهنده بالا بودن حس تعلق مکاني زنان روستايي مرزنشين مورد مطالعه ما مي باشد.
يافته هاي تحقيق نشان مي دهد حس تعلق مکاني در بين زنان شيعه مرزنشين علاوه بر اينکه تحت تأثير متغيرهاي زمينه همانند سن و جنس و... قرار دارد، متأثر از شرايط زيستي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي محيط نيز مي باشد.
نتيجه پژوهش
دست اندرکاران کاملاً بايد به آن توجه کنند و در برنامه هاي توسعه اي اين موضوع را در نظر بگيرند. مسئولان بايد به اين موضوع توجه کنند که با تقويت اين حس در بين افراد و اهالي اين منطقه (به طور اخص) و تمامي روستاهاي در معرض مهاجرت (به طور اعم)، مي توانند از مهاجرت روستاييان عزيز که به ناچار محل زندگي خود را ترک مي کنند، جلوگيري به عمل آورند. بايد راه هاي تقويت حس تعلق مکان را شناخت و بيشتر روي آنها تأکيد کرد؛ زيرا نتيجه اين تحقيق اين گونه براي ما روشن مي کند که افراد بدون هيچ چشمداشتي محل خود را دوست دارند و اين دوست داشتن قلبي و ذاتي است، و ما بايد در صدد افزايش و تقويت اين حس برآييم. مطمئناً مي توان گفت راه هاي تقويت حس تعلق مکان همان راه کارهاي افزايش امکانات و برنامه ريزي صحيح و استفاده از منابع در منطقه مي باشد. بايد خاطرنشان کرد مهاجرت و ترک زادگاه و محل، آخرين گزينه براي ادامه زندگي روستاييان مي باشد. آنان تا به مرحله اي نرسند که مجبور به مهاجرت شوند از محل زندگي و زادگاه خود به آساني دل نمي کنند و اين به معناي مکان دوستي و حس تعلق مکاني مي باشد که برنامه ريزان بايد از اين نقطه قوت به عنوان راه کاري مهم، بيشترين استفاده را در ماندگاري روستاييان و جلوگيري از مهاجرت آنان ببرند. در اين بين، برنامه ريزي غلط دست اندرکاران امر توسعه در مهاجرت روستاييان بي تأثير نبوده است. ما بر اين اعتقاديم که خود روستايي از مهاجرت بيشترين رنج را مي برد. بنابراين، نتيجه پژوهش حاکي از وجود رابطه معناداري بين حس تعلق مکاني زنان روستايي شيعه مرزنشين و ميزان تمايل به مهاجرت است؛ به گونه اي که نمره حاصل شده از مجموعه عوامل متغيرهاي معرف حس تعلق مکاني زنان روستايي شيعه مرزنشين و تمايل ترک محل زندگي رابطه معنادار معکوس در سطح 680/- وجود دارد.
به منظور برنامه ريزي براي اين مناطق و روستاها بايد علاوه بر شناخت نقاط ضعف و چالش هايي که در اين مناطق وجود دارد و از علل مهاجرت اهالي منطقه به
شمار مي رود، نقاط قوت و فرصت هاي موجود در منطقه را به خوبي شناخت و بر اساس آن برنامه ريزي درستي انجام داد. نقاط قوت موجود در منطقه که مي توانند به عنوان عواملي براي تقويت حس مکاني مؤثر باشند، عبارتند از:
- دارا بودن مرز مشترک با کشور افغانستان که مي تواند نقش بسيار مهمي را در دسترسي به بازارهاي کشور افغانستان و ساير کشورها و توسعه صادرات غير نفتي ايفا کند.
- وجود بازارچه هاي مرزي فعال در مرز که نقش بسيار مهمي در زمينه سازي براي ايجاد گمرکات مرزي و اختصاص منابع ارزي و کنترل مهاجرت و نگه داشت جمعيت دارد و از بعد امنيتي و اقتصادي براي روستاهاي مرزي منطقه و استان و کشور از اهميت بسزايي برخوردار است.
- دارا بودن جاذبه هاي گردشگري، تاريخي، فرهنگي و طبيعي در محدوده منطقه و شهرستان، از جمله شهر باستاني سوخته، درياچه و تالاب بين المللي هامون، کوه خواجه و جاذبه هاي کويري و توريستي آن، که نياز به بررسي و بحث جداگانه دارد.
- وجود مراکز علمي و دانشگاهي و تحقيقاتي معتبر و مطابق استاندارد در جهت توسعه محور شرق.
- داشتن مزيت در پرورش انواع دام، از قبيل شتر، بز کرکي و پرورش ماهي در درياچه هامون و دارابودن مزيت نسبي در دامداري و دامپروري که مي توان آن را يکي از محورهاي توسعه منطقه مطرح کرد.
- وجود صنايع دستي غني مختلف از قبيل فرش دستباف و انواع بافتني ها و استفاده از گياهان و رستني هاي موجود در منطقه، مانند نيزارهاي درياچه هامون براي بافتن پرده هايي از جنس ني که از تقاضاي بالايي برخوردار است، و توليد جاروهاي گياهي.
- چون در حال حاضر کشور افغانستان از نظر سياسي به يک ثبات نسبي رسيده است، وجود بازارچه هاي مرزي مشترک و تعاوني هاي مرزنشينان باعث توسعه بهتر منطقه مي گردد و بهره مندي از مرز مشترک با کشور افغانستان و همکاري در امر بازسازي آن کشور با توجه به موقعيت استراتژيک منطقه، به بهبود وضعيت ارتباط و استفاده از ظرفيت هاي موجود در زمينه هاي علمي، مهندسي و برنامه ريزي مي انجامد و دسترسي به بازارهاي اين کشور، در توسعه همکاري هاي فني و صدور خدمات فني و مهندسي مؤثر خواهد بود؛ همچنين استفاده از فرودگاه زابل و توسعه ظرفيت ترابري و هوايي آن در آينده، امکان توسعه ظرفيت هاي ترانزيتي و حمل و نقل کالا و قرارگيري در مسير ترانزيت کالا از درياي عمان به کشور افغانستان و کشورهاي آسياي ميانه، از ديگر نقاط قوت اين منطقه به شمار مي رود.
- برخورداري از ظرفيت هاي ميراث فرهنگي و توسعه گردشگري، تاريخي، فرهنگي و طبيعت گردي يکي ديگر از فرصت هاي موجود در منطقه است که از اين حيث قابليت بسيار بالايي در سطح ملي و جهاني دارد.
- در منطقه امکان سرمايه گذاري ملي و خارجي به دليل قرارگرفتن در مسير آسيايي در جهت توسعه نظام حمل و نقل و ترانزيت کالا وجود دارد.
راهبردها و پيشنهادها
راهبرد ديگر، ترويج صنايع دستي مانند سفال گري مي باشد که سابقه تاريخي آن در منطقه وجود دارد (شهر سوخته) و نيز حمايت و تقويت و توسعه ديگر صنايع مانند فرش دستباف.
تأکيد و تبليغ و اطلاع رساني در خصوص صنعت توريسم منطقه که واقعاً قابليت هاي بسيار بالايي دارد. اين امر باعث ايجاد اشتغال و ارتقا در همه زمينه ها، از جمله فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي مي گردد.
انجام برنامه ريزي هاي دقيق و اجراي موفقيت آميز آنها، توسعه و ترقي منطقه و بخصوص روستاييان مرزنشين را به دنبال خواهد داشت؛ روستايياني که با وجود کمبودها و چالش هاي فراوان، همچنان به منطقه و زادگاه خود عشق مي ورزند و آن را دوست دارند.
در صورت توسعه و ترقي منطقه، مردم و روستاييان احساس تعلق بيشتري به منطقه خود پيدا مي کنند و اين مسئله به طور حتم باعث ماندگاري روستاييان مرزنشين مي گردد و اين ماندگاري به نوبه خود در کاهش چالش ها و عواقبي که يک کشور ممکن است از خالي شدن مرز، به آن دچار شود، مؤثر است و باعث ثبات در منطقه مرزي مي شود. روستانشينان مرزي سيستان و مردم بومي منطقه بهترين مرزداران و مرزبانان کشور ايران مي باشند. اين امر به عنوان نقطه قوتي بسيار مؤثر در برنامه ريزي هاي توسعه بايد مورد توجه جدي قرار بگيرد. قطعاً حفظ پايگاه ها و مرزهاي عقيدتي در گرو تقويت حوزه هاي تأثير گذار بر حس تعلق مکاني مي باشد. زنان شيعه مرزنشين به عنوان اصلي ترين اعضاي خانواده که بر روي تقويت مرزهاي نژادي، عقيدتي و ايدئولوژيکي تأثير دارند، بايد مورد حمايت، راهنمايي و آموزش بيشتري قرار بگيرند و از سازوکارهاي لازم براي توانمندسازي خود و خانواده هاي آنها بهره گرفته شود.
منابع
1. اکرمي، سيد امير؛ دين و دنياي معاصر؛ ترجمه حسين مطيعي امين؛ تهران:الهدي، 1380.
2. اماني، مهدي و ديگران؛ لغت نامه جمعيت شناسي؛ تهران:دانشگاه تهران، 1354.
3. تبريزي، جلال؛ «تأثير نوسازي شهري بر ايجاد حس لامکاني:مطالعه موردي پروژه نواب تهران»؛ پايان نامه دکتري؛ تهران:دانشگاه تربيت مدرس، دانشکده علوم انساني، 1382.
4. زنجاني، حبيب الله؛ مهاجرت؛ تهران:دانشگاه تهران، 1380.
5. سالنامه آماري کشور، 1375.
6. فلاحت، محمد صادق؛ «مفهوم حس مکان و عوامل شکل دهنده آن»؛ نشريه هنرهاي زيبا؛ ش26 1385.
7. لينچ، کوبين؛ تئوري شکل خوب شهر؛ ترجمه سيد حسين بحريني؛ تهران: دانشگاه تهران، 1376.
8. گروت، ليندا و وانگ، ديويد؛ روش هاي تحقيق در معماري؛ ترجمه دکتر عليرضا عيني فر؛ تهران:دانشگاه تهران، 1384.
9. مؤسسه مطالعات و پژوهش هاي بازرگاني، mailto:ict@itsr، 1375.
10. وثوقي، منصور؛ خوش نشينان سيستان؛ بخش تحقيقات روستايي دانشگاه تهران، تهران:دانشگاه تهران، 1385.
11. Bradleys,Jorgensen,Richard c.Stedman,2005.
12. Buthb,Walker,Janete.hiller,2007.
13. Graceh.Pretty.Heatherm.chipuer and Paul braston. 2002. Sense of place adolescents and adult.
14. Norberg-Schulz, Christan the phenomenon of place "Princeton Architectural Press,New York,1997.
15. Paggy teo and a Shirlana Huang.A sense of place in public housing a case study of Pas rise Singapoor,1999.
16.Sanjoy mazumdar,Shampa mazumdar. greeting a sense of place the Vietnames-Americans and little Saigon,2002.
17. Steele, Frits the sense of place,CBI Publishing Company, Bostonl, 1981.
18. Victoria Derr,Sense of place,Children,s,2002.
19. Xu,Yan, 'Space and place: the perspective of Experience' University of Minnesota press,2001.
20. Yacobi, haim. Political Geography,2008.
نشريه بانوان، شماره 21.
/ج