آداب روز عید و فضایل عید فطر
روزه عید فطر
نکته: «اما آنچه حرام است: روزه داشتن روز عید فطر است».[1]
روزه پس از عید
نکته: «اما آنچه خداوند را اختیار باشد: روزه روز دوشنبه است و پنجشنبه و آدینه. و این سه روز که ایام بیض[2] خوانند... و روزه شش روز است از پس عید فطر».[3]
روز بیمعصیت، عید است
حکایت: «چون در عراق نبطیان[4] را دید که در عید خود زینتی و تجملی ظاهر کرده بودند، گفت: این چیست که اظهار کردهاند؟ گفتند: روز عید ایشان است. گفت: هر روزی که خدای را معصیت نکنیم آن عید ماست».[5]
عید و نهی از منکر
حکایت: «و آمده است که مروان حکم در نماز عید پیش از نماز خطبه کردی، مردی بر وی انکار[6] کرد که خطبه پس از نماز باشد! مروان گفت: ای فلان، آن متروک[7] شده است.
بو سعید خدری گفت: این مرد حقی که بر وی بود به جای آورد، که پیغامبر ـ صلیالله علیه و سلم ـ ما را گفته است: مَن رأی مُنْکَراً فَلَیَنکُره بِیَده، فإنْ لَم یَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِه، فإنْ لَمْ یَسْتَطِع فَبِقَلْْبِه، و ذلک أضْعَفُ الایمان، اَیّ[8]: هر که منکری بیند باید که به دست آن را تغییر کند، و اگر نتواند به زبان، و اگر نتواند به دل، و آن ضعیفترین ایمان است».[9]
حضور پرشکوه
حکایت: «چون قتیبه بن مسلم مسجد جامع بنا کرد اندرون حصار بود. از اندرون شهر و آن حوالی را ریگستان میخوانند، آن موضع را نمازگاه عید کرد و مسلمانان را بیرون آورد، تا نماز عید کردند. و مردمان را فرمود تا سلاح با خود بیرون آوردند، به سبب آنکه اسلام هنوز نو بود، و مسلمانان از کافران ایمن[10] نبودند، و امروز سنت مانده است، تا هر که اهل سلاح باشند با خویشتن بیرون آرند. و آن دروازه را «دروازهسرای معبد» خوانند. ... و بدین نمازگاه سالهای بسیار نماز عید گزاردهاند. ]چون مردم در این مکان[ نمیگنجیدهاند، امیر سدید منصور بن نوح بن نصر... حایطها[11] و باغهای بانزهت[12] بخرید به قیمت بسیار، و مال بسیار در آن خرج کرده آن را نمازگاه عید ساخت، و منبر و محراب نیکو فرمود. و سالهای بسیار نماز عید آنجا کردند. آن نمازگاه تا به روزگار ارسلانخان بود. ارسلانخان فرمود تا نمازگاه به نزدیک شهر کردند، تا مردمان را رنج نباشد. و اگر وقتی دشمنی قصد شهر کند، مردمان شهر غایب نباشند».[13]
زکات فطر
حکایت: «پس چون ماه رمضان بگذشت، پیغمبر علیهالسلام صدقه روز عید واجب کرد. روز عید بیرون آمد از مدینه و به مصلی رفت و نماز کرد، و اندر خطبه صدقه فطر فرمود».[14]
در جای دیگر نیز چنین آورده است:
«و پیغمبر علیهالسلام روزه ماه رمضان بداشت و نماز عید بکرد و صدقه عید بفرمود، و چون از شوال هفت روز بگذشت به غزو احد شد».[15]
پينوشتها:
[1]. محمد بن جریر طبری، تفسیر طبری، ترجمه: مترجمان، تحقیق: حبیب یغمایی، تهران، انتشارات توس، 1356، چ 2، ج 1، ص 118.
[2]. ایام البیض: سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه قمری باشد.
[3]. تفسیر طبری، ج 1، ص 127.
[4]. نبطی: از اقوام ساکن در عراق باستان.
[5]. ابوحامد غزالی، احیاء علوم الدین، ترجمه: محمد خوارزمی، تصحیح:حسین خدیوجم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1373، ج 4، ص497.
[6]. انکارکردن: زشت شمردن.
[7]. متروک شدن: مورد توجه نبودن، بدان عمل نکردن.
[8]. ای: یعنی.
[9]. احیاء علوم الدین، ج 2، ص 685.
[10]. ایمن: در امنیت.
[11]. حایط: زمینی است در داخل شهر که اطراف آن دیوار کشیده باشند و در آن زراعت کنند.
[12]. نزهت: خرمی.
[13]. ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی، تاریخ بخارا، ترجمه: ابونصر احمد بن نصر القباوی، تحقیق: محمدتقی مدرس رضوی، تهران، توس، 1363، چ 2، صص 72 و 73.
[14]. بلعمی، تاریخنامه طبری، تحقیق: محمد روشن، تهران، سروش، 1378، چ 2، ج 3، ص 107.
[15]. همان، ص 161.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :http://www.hawzah.net
/ج