نگاهي به جنگ تحميلي و تجربيات آن
نوشته: دكتر حسين علايي
جنگ هشت سالة عراق با ايران، عظيمترين حادثه و تجربة امنيت ملي جمهوري اسلامي از بدو تأسيس تاکنون و يکي از مهمترين وقايع تاريخ گذشتة سرزمين ايران است. اين جنگ در بعد از ظهر روز 31 شهريور سال 1359 با تهاجم قواي زميني و با پشتيباني نيروي هوايي عراق آغاز شد. در جريان جنگ بخشهاي زيادي از خاک ايران در استانهاي خوزستان، ايلام، کرمانشاه و ساير نواحي مرزي به اشغال ارتش عراق درآمد. جنگ به مدت 2888 روز طول کشيد و در مجموع نزديك به 450 هزار نفر کشته، حدود 5/1 ميليون نفر مجروح، حدود 2 ميليون آواره و بيش از 90 هزار اسير و افزون بر 200 ميليارد دلار هزينه و 1500 ميليارد دلار خسارت براي طرفين داشته است.در نهايت جنگ در 29 مرداد ماه 1367 با به اجرا گذاشتن قطعنامة 598 سازمان ملل به پايان رسيد. بديهي است که صحنة جنگ، ميدان رويارويي و مواجهة راهبردها، افکار، تاکتيکها و ارادة مسئولين، مقامات و فرماندهان دو طرف درگيري است. در واقع اين تفکرات و طرحهاي نظامي و عملياتي طرفين است که با هم ميجنگند و به زورآزمايي ميپردازند. تدبير هوشمندانه، انديشه و تفکر برتر است که راهبردهاي مناسب و تاکتيکهاي مؤثر را خلق ميکند. وجود، تهيه و تأمين مستمر جنگافزارها، تسليحات، تجهيزات و نيروي انساني کافي در جنگ بسيار تعيينکننده است ولي بدون اتکا به خداوند بزرگ و برنامهريزي درست، طرحريزي مناسب و فرماندهي فهيم و مقتدر، اين امکانات نه تنها پيروزي به بار نميآورند بلکه فقط به ابزاري براي پذيرش تلفات بيشتر تبديل ميگردند.
گرچه جنگ، پديدة خوبي نيست و انسانها هميشه از بروز آن اجتناب ميورزند و متنفرند ولي جنگها هميشه همزاد بشر زيستهاند و همواره يکي از منابع پر ارزش تجربه در طول تاريخ جهان بوده اند.معمولاً جنگها علاوه بر زيانها، ضايعات و خسارات فراوان، دستاوردها وثمراتي نيز به همراه خود دارند. خداوند در قرآن مجيد ميفرمايد: کُتِبَ عَلَيْکُمُ اْلقِتالْ وَ هُوَ کُرهَ لَکُمْ وَ عَسي اَنْ تَکْرَهُوَا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرَ لَکُمْ1 جنگيدن بر شما نوشته شد در حالي كه براي شما ناخوشايند است و چه بسا چيزي را ناگوار شماريد در حالي كه براي شما خير است. وقايع و حوادث دوران جنگ هشت ساله هم علاوه بر يادآوري خاطرة تلخ، ناگوارو رنج آور تهاجم قواي ارتش عراق به خاک ايران، دستاوردهاي ارزشمند و ماندگاري را ازخود بر جاي گذاشته است. امام خميني(ره) در اين باره در 12/1/1361 مينويسند: «هرچند جنگ و دفاع از حق و ميهن، زحمتها و خسارتها دارد و جوانان پر ارزش را از ما گرفت و جنگ زدگان مظلومي را آواره و بيخانمان كرد لكن به خواست خداي منان محتواي پر عظمت و شكوهمندي داشت. اين جنگ تحميلي، شكوه و عظمت ايمان و اسلام را در پهناور جهان منتشر نمود و ايرانِ بزرگ كه ميرفت با خيانتهاي خاندان پهلوي و بستگان آنان يك كشور وابسته و مصرفي و يك ملت مرده و سر به زير براي ضربه خوردن و ستم پذيرفتن معرفي شود ناگهان با يك جهش بيسابقه و يك انقلاب الهي در جنگ غافلگيرانه با توطئه جهانخواران ستم پيشه و مزدوران بيفرهنگ و پشتيباني آشكار و نهان ابر قدرتها، آن چنان پيروزمندانه و شجاعانه بر پيكر پليد صداميان و آمريكائيان منطقه تاخت و آن چنان اسطورههاي شيطاني را يكي پس از ديگري در هم شكست كه گويي دست مبارك علي ابن ابيطالب سلام الله عليه در روز خندق از آستين پر عظمت لشكريان ما بيرون آمده است و در مبارزة تمامي اسلام در مقابل تمامي كفر، ظفرمندانه و سرافراز با قامتي به بلندي ابديت استوار ايستاده است. امروز ايران در جهان، پيش دوست و دشمن به نام يك كشور مكتبي مقاوم در مقابل قدرتهاي بزرگ مطرح است، حتي آنان كه از روي جهل و ناداني و يا حسد و عقدههاي دروني با اين جمهوري و اين جوانان پرتوان به دشمني برخاستهاند در باطن و سير ذاتشان با اعجاب و بزرگي به آن مينگرند و از پيروزيهاي آن خون دل ميخوردند2.»
از دست ندادن سرزمينهاي ايران و تداوم حيات نظام جمهوري اسلامي و سربلندي ايران در اداره يك جنگ گسترده و طولاني در شرايط سخت ناهمسويي نظام بينالمللي با ايران، يكي از برجستهترين دستاوردهاي جنگ تحميلي است. علاوه بر اين، توسعه اعتماد به نفس و توانايي اداره و مديريت مشكلات و بحرانهاي ناشي از جنگ را ميتوان يکي از دستاوردهاي مديريتي اين دوران به حساب آورد.همچنين الگوي فرهنگي ايجاد شده در دوران جنگ، پرورش يك نسل آبديده در شرايط بحراني و همچنين تعريف هويت جديدي از ايران و ايرانيان به عنوان كشور و مردمي صبور و مقاوم در برابر رويدادهاي سخت از ساير دستاوردها و پيامدهاي دوران جنگ ميباشد. بديهي است كه بهرهگيري از آيات الهي در افزايش اين اعتماد به نفس، نقش برجستهاي را ايفا كرده است. قرآن ميفرمايد: وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحْزَنوا وَ اَنْتُمْ الاعلُون اِنْ كُنْتُمْ مُومِنينْ3 يعني اگر مومن هستيد سستي نورزيد و غمگين نشويد كه شما برتريد.
علاوه بر آن، خاطرات و معارف دوره جنگ، تبديل به يك ذخيره و گنجينه ارزشمندي شده است كه ملت ايران ميتواند سالهاي دراز از آن بهره برداري نمايد و از ميراث گرانقدر شهيدان و رزمندگان و تجربيات آن دوران، سود جويد. در اين نوشته سعي ميشود تا ضمن مروري سريع بر تحولات جنگ عراق عليه ايران، به بعضي تجربيات ناشي از آن در مقاطع مختلف دفاع مقدس اشاره شود.
غافلگيري ايران
گرچه شواهد و قرائن تهاجم ارتش عراق از حدود پنج ماه قبل از شروع جنگ وجود داشته است ولي به دلايلي ايران در حين بروز جنگ عملاً غافلگير شده است. ايران در طول يک سال و نيم قبل از آغاز جنگ، درگير و مشغول ايجاد بسترهاي قانوني براي تشکيل نظام جمهوري اسلامي پس از فروپاشي رژيم شاهنشاهي بود. در اين ايام کشور دچار اختلاف نظرها و چالشهاي سياسي به منظور روي کار آوردن دولت دائمي گرديد. از سوي ديگر كشور دچار تروريسم گروههايي نظيرفرقان و درگيريهاي مسلحانه از سوي جريانهايي نظير حزب دموکرات کردستان و مجموعة خلق عرب وابسته به عراق در برخي از استانها شده بود. با پيروزي انقلاب، روابط خارجي ايران دچار تحول اساسي گشت و بسياري از کشورهاي دوست تبديل به دولتهاي متخاصم و يا دولتهاي غير دوست شدند. تأمين امنيت داخلي در اولويت برنامههاي دولت جمهوري اسلامي قرار داشت و ايجاد يک دولت با ثبات و نهادهاي قانوني مردمي مهمترين دغدغة مسئولين کشور بود. چالشهاي شديدي بين گروههاي رقيب در صدر حاکميت وجود داشت که عملاً موجب شد به تهديدهاي مرزهاي غربي کشور به صورت جدي نگاه نشود. از نظر ساختاري، قبل از آغاز جنگ، ايران فاقد نهادهايي مانند شوراي عالي امنيت ملي بود که بتواند به طور منظم مسائل مربوط به تهديدات نظامي و امنيتي عليه کشور را بررسي، ارزيابي و مورد مطالعه قرار دهد و بحرانهاي امنيتي و دفاعي را مديريت و کنترل نمايد. البته شوراي عالي دفاع در قانون اساسي، پيشبيني شده بود ولي قبل از شروع جنگ تشکيل نميشد. براي مسئولين کشور آنقدر مسائل ساختاري و موضوعات داخلي وجود داشت كه كمتر به مسئلة تهديد خارجي آن هم از نوع جنگ، فكر ميشد. از سوي ديگر معرفت لازم و ادراک کلي از تحولات محيطي و نيات حزب بعث عراق در بين دستگاههاي سياسي، نظامي و امنيتي کشور براي پيش بيني احتمال وقوع جنگ وجود نداشت. بنابراين درك صحيحي از تهديدات جدّي عراق كه ممكن بود به بروز جنگ منجر گردد در ستاد مشترك ارتش و شوراي عالي دفاع بوجود نيامد تا اقدامات بازدارندة لازم در ابعاد سياسي، حقوقي، نظامي و بينالمللي انجام گيرد. بر همين اساس برآورد دقيقي از تهديد و تهية يك طرح مؤثر نظامي در سطح ستاد ارتش براي مقابله با تهاجم ارتش عراق وجود نداشت.بايد توجه داشت که به دليل جو حاكم و شرايط محيطي آن دوران به اطلاعات و اخبار دريافتي از تحركات عراق اعتناي زيادي نميشد و انتظار تهية يك طرح مؤثر در آن وضعيت، خيلي با واقعيات سازگار نبود. به نظر ميرسد پس از قطع رابطة آمريكا با ايران در اوايل سال 1359، امام خميني(ره) احتمال حملة عراق به ايران را ميدادهاند ولي از كمّ و كيف آن، مطلع نبودند.
*منابع و مراجع
1. بهرام پور ابوالفضل، تفسير يک جلدي قرآن کريم، تهران، آواي قرآن، 1387، سوره بقره، آيه 216
2. صحيفه امام، مجموعه پيامها و سخنرانيهاي امام خميني(ره)، جلد 16، تهران، مركز چاپ و نشر آثار امام خميني(ره)، 1378، ص/157
3. قرآن مجيد، سوره آل عمران، آية 139
http://www.ettelaat.com/
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
گرچه جنگ، پديدة خوبي نيست و انسانها هميشه از بروز آن اجتناب ميورزند و متنفرند ولي جنگها هميشه همزاد بشر زيستهاند و همواره يکي از منابع پر ارزش تجربه در طول تاريخ جهان بوده اند.معمولاً جنگها علاوه بر زيانها، ضايعات و خسارات فراوان، دستاوردها وثمراتي نيز به همراه خود دارند. خداوند در قرآن مجيد ميفرمايد: کُتِبَ عَلَيْکُمُ اْلقِتالْ وَ هُوَ کُرهَ لَکُمْ وَ عَسي اَنْ تَکْرَهُوَا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرَ لَکُمْ1 جنگيدن بر شما نوشته شد در حالي كه براي شما ناخوشايند است و چه بسا چيزي را ناگوار شماريد در حالي كه براي شما خير است. وقايع و حوادث دوران جنگ هشت ساله هم علاوه بر يادآوري خاطرة تلخ، ناگوارو رنج آور تهاجم قواي ارتش عراق به خاک ايران، دستاوردهاي ارزشمند و ماندگاري را ازخود بر جاي گذاشته است. امام خميني(ره) در اين باره در 12/1/1361 مينويسند: «هرچند جنگ و دفاع از حق و ميهن، زحمتها و خسارتها دارد و جوانان پر ارزش را از ما گرفت و جنگ زدگان مظلومي را آواره و بيخانمان كرد لكن به خواست خداي منان محتواي پر عظمت و شكوهمندي داشت. اين جنگ تحميلي، شكوه و عظمت ايمان و اسلام را در پهناور جهان منتشر نمود و ايرانِ بزرگ كه ميرفت با خيانتهاي خاندان پهلوي و بستگان آنان يك كشور وابسته و مصرفي و يك ملت مرده و سر به زير براي ضربه خوردن و ستم پذيرفتن معرفي شود ناگهان با يك جهش بيسابقه و يك انقلاب الهي در جنگ غافلگيرانه با توطئه جهانخواران ستم پيشه و مزدوران بيفرهنگ و پشتيباني آشكار و نهان ابر قدرتها، آن چنان پيروزمندانه و شجاعانه بر پيكر پليد صداميان و آمريكائيان منطقه تاخت و آن چنان اسطورههاي شيطاني را يكي پس از ديگري در هم شكست كه گويي دست مبارك علي ابن ابيطالب سلام الله عليه در روز خندق از آستين پر عظمت لشكريان ما بيرون آمده است و در مبارزة تمامي اسلام در مقابل تمامي كفر، ظفرمندانه و سرافراز با قامتي به بلندي ابديت استوار ايستاده است. امروز ايران در جهان، پيش دوست و دشمن به نام يك كشور مكتبي مقاوم در مقابل قدرتهاي بزرگ مطرح است، حتي آنان كه از روي جهل و ناداني و يا حسد و عقدههاي دروني با اين جمهوري و اين جوانان پرتوان به دشمني برخاستهاند در باطن و سير ذاتشان با اعجاب و بزرگي به آن مينگرند و از پيروزيهاي آن خون دل ميخوردند2.»
از دست ندادن سرزمينهاي ايران و تداوم حيات نظام جمهوري اسلامي و سربلندي ايران در اداره يك جنگ گسترده و طولاني در شرايط سخت ناهمسويي نظام بينالمللي با ايران، يكي از برجستهترين دستاوردهاي جنگ تحميلي است. علاوه بر اين، توسعه اعتماد به نفس و توانايي اداره و مديريت مشكلات و بحرانهاي ناشي از جنگ را ميتوان يکي از دستاوردهاي مديريتي اين دوران به حساب آورد.همچنين الگوي فرهنگي ايجاد شده در دوران جنگ، پرورش يك نسل آبديده در شرايط بحراني و همچنين تعريف هويت جديدي از ايران و ايرانيان به عنوان كشور و مردمي صبور و مقاوم در برابر رويدادهاي سخت از ساير دستاوردها و پيامدهاي دوران جنگ ميباشد. بديهي است كه بهرهگيري از آيات الهي در افزايش اين اعتماد به نفس، نقش برجستهاي را ايفا كرده است. قرآن ميفرمايد: وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحْزَنوا وَ اَنْتُمْ الاعلُون اِنْ كُنْتُمْ مُومِنينْ3 يعني اگر مومن هستيد سستي نورزيد و غمگين نشويد كه شما برتريد.
علاوه بر آن، خاطرات و معارف دوره جنگ، تبديل به يك ذخيره و گنجينه ارزشمندي شده است كه ملت ايران ميتواند سالهاي دراز از آن بهره برداري نمايد و از ميراث گرانقدر شهيدان و رزمندگان و تجربيات آن دوران، سود جويد. در اين نوشته سعي ميشود تا ضمن مروري سريع بر تحولات جنگ عراق عليه ايران، به بعضي تجربيات ناشي از آن در مقاطع مختلف دفاع مقدس اشاره شود.
غافلگيري ايران
گرچه شواهد و قرائن تهاجم ارتش عراق از حدود پنج ماه قبل از شروع جنگ وجود داشته است ولي به دلايلي ايران در حين بروز جنگ عملاً غافلگير شده است. ايران در طول يک سال و نيم قبل از آغاز جنگ، درگير و مشغول ايجاد بسترهاي قانوني براي تشکيل نظام جمهوري اسلامي پس از فروپاشي رژيم شاهنشاهي بود. در اين ايام کشور دچار اختلاف نظرها و چالشهاي سياسي به منظور روي کار آوردن دولت دائمي گرديد. از سوي ديگر كشور دچار تروريسم گروههايي نظيرفرقان و درگيريهاي مسلحانه از سوي جريانهايي نظير حزب دموکرات کردستان و مجموعة خلق عرب وابسته به عراق در برخي از استانها شده بود. با پيروزي انقلاب، روابط خارجي ايران دچار تحول اساسي گشت و بسياري از کشورهاي دوست تبديل به دولتهاي متخاصم و يا دولتهاي غير دوست شدند. تأمين امنيت داخلي در اولويت برنامههاي دولت جمهوري اسلامي قرار داشت و ايجاد يک دولت با ثبات و نهادهاي قانوني مردمي مهمترين دغدغة مسئولين کشور بود. چالشهاي شديدي بين گروههاي رقيب در صدر حاکميت وجود داشت که عملاً موجب شد به تهديدهاي مرزهاي غربي کشور به صورت جدي نگاه نشود. از نظر ساختاري، قبل از آغاز جنگ، ايران فاقد نهادهايي مانند شوراي عالي امنيت ملي بود که بتواند به طور منظم مسائل مربوط به تهديدات نظامي و امنيتي عليه کشور را بررسي، ارزيابي و مورد مطالعه قرار دهد و بحرانهاي امنيتي و دفاعي را مديريت و کنترل نمايد. البته شوراي عالي دفاع در قانون اساسي، پيشبيني شده بود ولي قبل از شروع جنگ تشکيل نميشد. براي مسئولين کشور آنقدر مسائل ساختاري و موضوعات داخلي وجود داشت كه كمتر به مسئلة تهديد خارجي آن هم از نوع جنگ، فكر ميشد. از سوي ديگر معرفت لازم و ادراک کلي از تحولات محيطي و نيات حزب بعث عراق در بين دستگاههاي سياسي، نظامي و امنيتي کشور براي پيش بيني احتمال وقوع جنگ وجود نداشت. بنابراين درك صحيحي از تهديدات جدّي عراق كه ممكن بود به بروز جنگ منجر گردد در ستاد مشترك ارتش و شوراي عالي دفاع بوجود نيامد تا اقدامات بازدارندة لازم در ابعاد سياسي، حقوقي، نظامي و بينالمللي انجام گيرد. بر همين اساس برآورد دقيقي از تهديد و تهية يك طرح مؤثر نظامي در سطح ستاد ارتش براي مقابله با تهاجم ارتش عراق وجود نداشت.بايد توجه داشت که به دليل جو حاكم و شرايط محيطي آن دوران به اطلاعات و اخبار دريافتي از تحركات عراق اعتناي زيادي نميشد و انتظار تهية يك طرح مؤثر در آن وضعيت، خيلي با واقعيات سازگار نبود. به نظر ميرسد پس از قطع رابطة آمريكا با ايران در اوايل سال 1359، امام خميني(ره) احتمال حملة عراق به ايران را ميدادهاند ولي از كمّ و كيف آن، مطلع نبودند.
*منابع و مراجع
1. بهرام پور ابوالفضل، تفسير يک جلدي قرآن کريم، تهران، آواي قرآن، 1387، سوره بقره، آيه 216
2. صحيفه امام، مجموعه پيامها و سخنرانيهاي امام خميني(ره)، جلد 16، تهران، مركز چاپ و نشر آثار امام خميني(ره)، 1378، ص/157
3. قرآن مجيد، سوره آل عمران، آية 139
http://www.ettelaat.com/
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج