شهید اسلام
بیانات آیت الله سید محمد حسین فضلالله درباره شهید دکتر شقاقی
با حمد و ستایش خداوند و با سلام به بندگان برگزیدهاش. از زمانی که او را شناختم او را در قالب یک انسان مسلمان که دغدغهی شناخت و معرفت در سرتاسر وجودش زبانه میکشید شناختم که این دغدغهی شناخت را میتوانستم در اندیشه، موضعگیریها و صلابت و استواری رأی و نظرش، گرایش وجودش به هر چیزی که با اسلام، به عنوان پایگاهی برای اندیشه و عاطفه و حرکت انقلابی و حیات، ارتباط داشت، مشاهده کنم. دغدغه و نگرانی، به او یافتههای جدید از اندیشه اسلامی ارائه میکرد. او در فکر تجدید اسلام آن گونه که دیگران در مورد آن سخن میگفتند، نبود. برای این که اسلام، نو و جدید باقی میماند و با گذشت زمان، طراوات و شادابی آن معلوم میشود و گذشت زمان باعث کهنگی آن نمیشود. روح حیات انسان باید حیات واقعی و متجددی باشد که تمام آنچه را که در اطرافش است، در یک عملیات و اقدام دگرگون سازد که از ریشههای اصلی خویش دور نشود و از راه مستقیم هم خارج نرود. او در این اندیشه، فهمی نو و جدید از کتاب و سنت و مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و سیاسی ارائه میکرد، به این دلیل که فهم و برداشت گذشتگان، حقیقت مطلق نمیباشد، بلکه دیدگاه و نظر شخصی است که برداشت شخص محقق را از عناصر فرهنگی آن زمان نشان میدهد و فرصت و زمینه را برای فهم بیشتر و اجتهاد بیشتر از یک محقق فراهم میآورد. او این چنین میخواند و خواندن او، خواندن خطوط و کلمات نبود بلکه او انسان و شخصیتش را میخواند و مورد مطالعه قرار میداد تا در هر انسانی که او را مییابد، معرفت جدیدی را به دست آورد که این معرفت در الگوها و خصایص فکری و اندیشهای و موضعگیریهای او نمایان است، همان طور که به کتاب حیات و زندگی روی میآورد تا آفرینش خداوند و حرکت حیات در مسائل مربوط به آن را مورد بررسی و تعمق و صحنه برخورد در چالشهای آن را مورد مطالعه قرار دهد.
جنبش جهاد اسلامی نتیجه کلی آن بود، چرا که خواهان شناختی از اسلام بود که بتواند در برگیرنده تمام نیازهای انسان و مسائل و الگوها و خطوط عملی زندگی انسان باشد.
تمام هم و غم او اسلام بود و اسلام او فقط در فلسطین خلاصه نمیشود، بلکه فلسطین یکی از موضوعات مهم اسلامی محسوب میشود. او با تمام وجود در قضیه فلسطین و چالشهای کنونی و تاریخ آن و چشماندازهای آینده آن نمود میکرد و به واقعیت حرکت سیاسی در مسائل منطقه میپرداخت، به طوری که این حرکت محور تمام مسائل و حوادث خونبار و سخت انقلاب فلسطین و مرکز آلام ملت فلسطین میباشد. این حرکت برای خودش راه و شیوهای مستقل را در بر میگیرد که در قالب حرکتهای اسلامی سنی نمیگنجد که از آنها تقلید نماید، بلکه عناصر زنده و فعال مبارزاتی آنها را بر میگزینند که پویایی و استمرار این حرکت و حیات آن را با توجه به تجربه مبارزاتی آنها و تجارب جدید، در طول زمان تأمین نماید که عنوان آن جهاد میباشد و بسیاری از پیروزیهای و حرکتهای انقلابی تاریخ اسلام و شکستها و بحرانها و خونریزیهای آن را شامل میشود. او با کلمات اسلامی و اصطلاحات اسلامی آشنایی داشت. برای این که بیداری و اندیشه و حرکت انقلابی او ناشی از تسلیم در برابر بیداری و شناخت الهی بود. او بر خلاف کسانی بود که مبارزه و برخورد را جایگزین فریضهی جهاد کرده بودند. این حرکت انقلابی در بین توده مردم و خواص مردم در وجود رهبری بود که بر تمام حرکت اسلامی وقوف داشت. او به عالیترین نوع بیداری انقلابی ـ اسلامی یعنی به انقلاب ایران به رهبری امام خمینی (ره) گرایش داشت که در وجود حضرت امام انسانی را مشاهده کرد که تمام وجودش را اسلام در بر گرفته بود، از این رو همراه و همگام با او مسأله فلسطین در رأس برنامهها بود و حرکت جهاد اسلامی با توجه امام و کمک یاران و پیروانش توانست در میدان نبرد و جهاد با رژیم صهیونیستی گام بسیار بزرگی بردارد تا جایی که اسرائیل از حرکت انقلابی وحشت کرد و استکبار جهانی از صلابت و استواری آن به وحشت افتاد و تمام همپیمانان او در منطقه از فریاد آزادیخواهی او در سخنرانیهای سیاسی و جهادیش به وحشت افتادند. به طور دائم سفر میکرد و به خاطر اسلام و مسلمین، از نقطهای به نقطهای دیگر حرکت میکرد. میخواست تجربهی خودش را به دیگران منتقل کند و از تجربهی دیگران استفاده نماید. ما از این که رژیم صهیونیستی و قدرتهای استکباری جهان بر او کمین کنند او را مورد حمله قرار دهند، میترسیدیم. آنچنان غرق مسائل جهان اسلام و به خصوص فلسطین بود که از خطرهایی که او را تهدید میکرد، غافل بود.
تمام هم و فکر او، اسلام و مسلمین بود و این چنین بود که در راه آزادی فلسطین، شهید شد و سرزمین فلسطین از خون او سیراب شد، تا حالت جهاد در فلسطین حفظ شود و اسلام این شهید را در راه رسیدن به پیروزی و فتح قریب پذیرا شد.
فتحی شقاقی با شهادت خویش، حق قضیهی فلسطین را ادا کرد و تاریخ جدیدی را برای اسلام تثبیت نمود و با شهادت خویش، قهرمانی را به امت اسلامی تحویل داد.
پیوسته یاد و بزرگداشت او همراه با دغدغه و بحث از آغاز مرحلهی جدیدی از حرکت اسلامی بود. تمام یارانش در داخل حرکت و خارج از آن، راه و روش او را چه از لحاظ فکری و روحی و حرکتی و در حال پیروزی یا شهادت، به خاطر اسلام در فلسطین ادامه میدهند.
او با باقی میماند و با ما زنده میماند و همه ما در امتداد او قضیهی فلسطین را در حرکت اسلام زنده نگه میداریم. فلسطین آزاد خواهد شد اگر چه مدتی طول بکشد.
محبت تو در دل ما جای دارد، عالیترین درجهی شهادت نصیب تو شد آنچه که بر ماست این است که یا پیروز شویم یا به شهادت نائل شویم.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 26
با حمد و ستایش خداوند و با سلام به بندگان برگزیدهاش. از زمانی که او را شناختم او را در قالب یک انسان مسلمان که دغدغهی شناخت و معرفت در سرتاسر وجودش زبانه میکشید شناختم که این دغدغهی شناخت را میتوانستم در اندیشه، موضعگیریها و صلابت و استواری رأی و نظرش، گرایش وجودش به هر چیزی که با اسلام، به عنوان پایگاهی برای اندیشه و عاطفه و حرکت انقلابی و حیات، ارتباط داشت، مشاهده کنم. دغدغه و نگرانی، به او یافتههای جدید از اندیشه اسلامی ارائه میکرد. او در فکر تجدید اسلام آن گونه که دیگران در مورد آن سخن میگفتند، نبود. برای این که اسلام، نو و جدید باقی میماند و با گذشت زمان، طراوات و شادابی آن معلوم میشود و گذشت زمان باعث کهنگی آن نمیشود. روح حیات انسان باید حیات واقعی و متجددی باشد که تمام آنچه را که در اطرافش است، در یک عملیات و اقدام دگرگون سازد که از ریشههای اصلی خویش دور نشود و از راه مستقیم هم خارج نرود. او در این اندیشه، فهمی نو و جدید از کتاب و سنت و مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و سیاسی ارائه میکرد، به این دلیل که فهم و برداشت گذشتگان، حقیقت مطلق نمیباشد، بلکه دیدگاه و نظر شخصی است که برداشت شخص محقق را از عناصر فرهنگی آن زمان نشان میدهد و فرصت و زمینه را برای فهم بیشتر و اجتهاد بیشتر از یک محقق فراهم میآورد. او این چنین میخواند و خواندن او، خواندن خطوط و کلمات نبود بلکه او انسان و شخصیتش را میخواند و مورد مطالعه قرار میداد تا در هر انسانی که او را مییابد، معرفت جدیدی را به دست آورد که این معرفت در الگوها و خصایص فکری و اندیشهای و موضعگیریهای او نمایان است، همان طور که به کتاب حیات و زندگی روی میآورد تا آفرینش خداوند و حرکت حیات در مسائل مربوط به آن را مورد بررسی و تعمق و صحنه برخورد در چالشهای آن را مورد مطالعه قرار دهد.
جنبش جهاد اسلامی نتیجه کلی آن بود، چرا که خواهان شناختی از اسلام بود که بتواند در برگیرنده تمام نیازهای انسان و مسائل و الگوها و خطوط عملی زندگی انسان باشد.
تمام هم و غم او اسلام بود و اسلام او فقط در فلسطین خلاصه نمیشود، بلکه فلسطین یکی از موضوعات مهم اسلامی محسوب میشود. او با تمام وجود در قضیه فلسطین و چالشهای کنونی و تاریخ آن و چشماندازهای آینده آن نمود میکرد و به واقعیت حرکت سیاسی در مسائل منطقه میپرداخت، به طوری که این حرکت محور تمام مسائل و حوادث خونبار و سخت انقلاب فلسطین و مرکز آلام ملت فلسطین میباشد. این حرکت برای خودش راه و شیوهای مستقل را در بر میگیرد که در قالب حرکتهای اسلامی سنی نمیگنجد که از آنها تقلید نماید، بلکه عناصر زنده و فعال مبارزاتی آنها را بر میگزینند که پویایی و استمرار این حرکت و حیات آن را با توجه به تجربه مبارزاتی آنها و تجارب جدید، در طول زمان تأمین نماید که عنوان آن جهاد میباشد و بسیاری از پیروزیهای و حرکتهای انقلابی تاریخ اسلام و شکستها و بحرانها و خونریزیهای آن را شامل میشود. او با کلمات اسلامی و اصطلاحات اسلامی آشنایی داشت. برای این که بیداری و اندیشه و حرکت انقلابی او ناشی از تسلیم در برابر بیداری و شناخت الهی بود. او بر خلاف کسانی بود که مبارزه و برخورد را جایگزین فریضهی جهاد کرده بودند. این حرکت انقلابی در بین توده مردم و خواص مردم در وجود رهبری بود که بر تمام حرکت اسلامی وقوف داشت. او به عالیترین نوع بیداری انقلابی ـ اسلامی یعنی به انقلاب ایران به رهبری امام خمینی (ره) گرایش داشت که در وجود حضرت امام انسانی را مشاهده کرد که تمام وجودش را اسلام در بر گرفته بود، از این رو همراه و همگام با او مسأله فلسطین در رأس برنامهها بود و حرکت جهاد اسلامی با توجه امام و کمک یاران و پیروانش توانست در میدان نبرد و جهاد با رژیم صهیونیستی گام بسیار بزرگی بردارد تا جایی که اسرائیل از حرکت انقلابی وحشت کرد و استکبار جهانی از صلابت و استواری آن به وحشت افتاد و تمام همپیمانان او در منطقه از فریاد آزادیخواهی او در سخنرانیهای سیاسی و جهادیش به وحشت افتادند. به طور دائم سفر میکرد و به خاطر اسلام و مسلمین، از نقطهای به نقطهای دیگر حرکت میکرد. میخواست تجربهی خودش را به دیگران منتقل کند و از تجربهی دیگران استفاده نماید. ما از این که رژیم صهیونیستی و قدرتهای استکباری جهان بر او کمین کنند او را مورد حمله قرار دهند، میترسیدیم. آنچنان غرق مسائل جهان اسلام و به خصوص فلسطین بود که از خطرهایی که او را تهدید میکرد، غافل بود.
تمام هم و فکر او، اسلام و مسلمین بود و این چنین بود که در راه آزادی فلسطین، شهید شد و سرزمین فلسطین از خون او سیراب شد، تا حالت جهاد در فلسطین حفظ شود و اسلام این شهید را در راه رسیدن به پیروزی و فتح قریب پذیرا شد.
فتحی شقاقی با شهادت خویش، حق قضیهی فلسطین را ادا کرد و تاریخ جدیدی را برای اسلام تثبیت نمود و با شهادت خویش، قهرمانی را به امت اسلامی تحویل داد.
پیوسته یاد و بزرگداشت او همراه با دغدغه و بحث از آغاز مرحلهی جدیدی از حرکت اسلامی بود. تمام یارانش در داخل حرکت و خارج از آن، راه و روش او را چه از لحاظ فکری و روحی و حرکتی و در حال پیروزی یا شهادت، به خاطر اسلام در فلسطین ادامه میدهند.
او با باقی میماند و با ما زنده میماند و همه ما در امتداد او قضیهی فلسطین را در حرکت اسلام زنده نگه میداریم. فلسطین آزاد خواهد شد اگر چه مدتی طول بکشد.
محبت تو در دل ما جای دارد، عالیترین درجهی شهادت نصیب تو شد آنچه که بر ماست این است که یا پیروز شویم یا به شهادت نائل شویم.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 26
/ج