نقش عشق و احساس در ادبيات

عده اي براين باورند که کسي سزاوار است شعر بسرايد يا داستان بنويسد يا در زمينه ي ادبي قلم بزند و اظهار عقيده کند که فارغ التحصيل يا کارشناس ادبيات و علوم انساني از يک مرکز آموزش عالي خارج يا داخل کشور باشد و نه تنها فنون، آرايه ها و صنايع ادبي را بخوبي بداند، بلکه مدتها در اين رشته کار و تحقيق و تفحص کرده باشد تا
يکشنبه، 15 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش عشق و احساس در ادبيات

   نقش عشق و احساس در ادبيات
نقش عشق و احساس در ادبيات


 

نويسنده: اکبر رضي زاده



 
«کس چون حافظ نگشاد از رخ انديشه نقاب
تا سر زلف سخن را به «قلم» شانه زدند»
عده اي براين باورند که کسي سزاوار است شعر بسرايد يا داستان بنويسد يا در زمينه ي ادبي قلم بزند و اظهار عقيده کند که فارغ التحصيل يا کارشناس ادبيات و علوم انساني از يک مرکز آموزش عالي خارج يا داخل کشور باشد و نه تنها فنون، آرايه ها و صنايع ادبي را بخوبي بداند، بلکه مدتها در اين رشته کار و تحقيق و تفحص کرده باشد تا بتواند شعري موزون و مقفي و برابر با استانداردهاي عروضي بسازد. يا در مقوله داستان و داستان نويسي، قلم براند.
اگر اين نظريه را دربست بپذيريم و شرط «احساس و استعداد و عشق» را از وادي شعر و ادب دريغ بداريم، بايد گفت: اين ديگر ادبيات نيست!... رياضيات است. فيزيک است. شيمي است. يا چيزي مشابه اينها، که فقط به کار کتاب و کلاس و درس و دانشگاه مي آيد و آحاد مردم کوچه و بازار را با آن مؤانستي نيست. و مردم عادي، هيچ گونه نقشي در اين راستا به عهده ندارند- مگر در ارتباط با بهره گيري از ثمرات تکنيکي اين علوم- اما خوشبختانه مي بينيم که شعر زرين فارسي در طول سده ها، حدود و ثغور را شکسته و از چهار چوب هاي قراردادي کلاسيک پا را فراتر گذارده و به رغم ساير علوم، در روح و روان بسياري از مردم اهل ذوق نفوذ کرده است.
شايد تاکنون بارها به بقال، قصاب، کتابفروش يا... محله تان مراجعه کرده و با گراني يا عدم وجود جنس مورد نظرتان در آن فروشگاه مواجه شده ايد، ولي قبل از اينکه هر گونه شکوه يا شکايتي حاکي از فقدان جنس مرغوب در بازار و يا گراني سرسام آور اجناس بر زبان جاري کنيد، از مغازه دار با احساس شنيده ايد:
«آب دريا را اگر نتوان کشيد
مي توان در حد يک جرعه چشيد»
يا اگر کاسب، آدم اميدوار و خوش بيني باشد، لابد گفته است:
«يوسف گم گشته باز آيد به کنعان غم مخور
کلبه ي احزان شود روزي گلستان غم مخور»
يا احتمالاً زماني به پيرمرد کشاورزي که از حرارت جانکاه خورشيد برشته شده است، برخورده ايد و«خسته نباشيدي» به او گفته و در چاق کردن چپقي او را نظاره کرده ايد. پيرمرد در آن هنگام، ضمن اينکه با آستين پر وصله ي پيراهنش عرق را از جبين پر شکنش مي زدايد، وصف الحال چند بيتي برايتان زمزمه مي کند:
«يکي برزيگري نالان در اين دشت
به خون ديدگان آلاله مي کشت
همي کشت و همي گفت اي دريغا
که بايد کشت و هشت و رفت از اين دشت»
واگر از وي سؤال کنيد که با وجود کبر سن چگونه هنوز دست از شخم و کاشت برنداشته، مبادا که خداي ناخواسته فردا... حتماً خواهد گفت:
«کاشتند و خورديم و کاريم و خورند
چو بنگري همه برزگران يکدگريم»
شايد هم پنجه هاي خصمانه ي چرخ فلک او را مغلوب نموده و گويد:
«اگر دستم رسد بر چرخ گردون
از او پرسم که اين چون است و آن چون
يکي را مي دهي صد ناز و نعمت
يکي را نان جو آغشته در خون»
و اگر کشاورز، پيري جهانديده و عارف باشد، سؤال شما را اين گونه پاسخ خواهد داد:
«اسرار ازل را نه تو داني و نه من
اين حرف معما نه تو خواني و نه من
هست از پس پرده گفتگوي من و تو
چون پرده بيفتد نه تو ماني و نه من»
حال اگر به آن کشاورز يا کارگر يا بقال يا راننده و کاسب و کي و کي و کي، که حتي سواد خواندن و نوشتن هم بخوبي ندارد، ولي عاشق شعر و ادب و هنر است بگوييد: « آقا شما که اين طور با شعر و شاعري آميخته شده ايد لطفاً بفرماييد بحر هزج چيست؟
يا رباعي بر چه وزني است ؟ يا «رَدُ المَطلَع» به چه گويند؟
يا «گوته»، « مولير»، « شکسپير» و... چه کاره بوده اند؟»
اگر مخاطب در پاسخ شما نيشخندي تمسخر گونه نزند، لااقل خواهد گفت: « ممکن است بگوييد منظورتان از اين جملات و سؤالات قلمبه، سلمبه چيست؟!. . . و اين سخنان چه ارتباطي با شعر و ادب دارد؟»
موضوع عشق و علاقه مختص شعر و شاعري و داستان و داستان نويسي نيست. و در ساير حرف نيز گاهي يک نفر عاشق تجربي، کارش از متخصص غير عاشق بهتر از آب در مي آيد. بعنوان مثال مي توان به يک نفر دندانساز تجربي که علاقه وافري به کارش دارد، اشاره کرد. گاهي اوقات دندان ها را چنان مداوا مي کند که تا سال ها خيال بيمار از بابت آن دندان معيوب آسوده است. ولي بعضاً بيماراني بوده اند که به دندان پزشک مراجعه کرده و بيماري در زماني نه چندان دور از معالجه، مجدداً عود نموده است.
نمونه اي ديگر: برخي از عاشقان موسيقي هستند که اساساً با نت هيچ گونه آشنايي کلاسيک ندارند ولي با آوردن آرشه به روي تارهاي ويولون نشان مي دهند که اگر از موسيقي شناخت علمي ندارد، مع الوصف با استفاده از حس سامعه چنان نت ها را دقيق و صحيح در جاي خود به کار مي برند که گاهي نت شناسان کلاس ديده، انگشت به دهان مي مانند.
اين نشان مي دهد که عشق و علاقه باعث شده که نت در ضمير ناخود آگاه آن موزيسين غير کلاسيک، نه تنها ضبط، که حتي حک شده است.
در اين ارتباط مثال فراوان است. يکي از دوستان بنده هنگام رانندگي معرکه مي کند، و اتومبيل در پنجه هايش مثل موم است ولي آن دوست، متأسفانه گواهي نامه رانندگي ندارد!
پس عشق و دلبستگي و پشتکار، گاهي از تخصص و مدرک کارسازتر است!
خصوصاً در مور آثار هنري، از جمله شعر و شاعري که به عقيده صاحب اين قلم احساس و علاقه بيشتر از معلومات تئوريک مؤثر مي افتد.
شعرا و نويسندگان بسيار زيادي در گوشه و کنار مملکت وجود دارند که سطح معلوماتشان در حدود دبستان است ولي بعضاً سروده ها و نوشتاري چنان پخته و منسجم ارائه کرده اند که انسان را گاهي به ياد حافظ و سعدي و مولانا و عبيد مي اندازند.
بعضي از مردم نياز عاطفي به شعر را پنداري از نياکان خود به ارث برده اند. نه تنها عوام که حتي محققين و کارشناسان ساير علوم. همچنين روحانيون، سخنرانان، وعاظ و ... که اصلاً از نظر تخصصي کوچکترين اطلاعي از علم بديع و صنايع ادبي ندارند، ولي اکثراً مي بينيم که سر مطلب نوشتار يا کلامشان را با بيت يا ابياتي مناسب شروع مي کنند و آنگاه وارد بحث اصلي خود مي شوند. حتي آن هنگام که کلام و نثر از بيان مقصودشان عاجز مي ماند، شعر يا کلمات قصار فرهيختگان را مصداق واقعي سخن يا نوشته خود قرار مي دهند.
پس شعر و ادب سواي ساير علوم است و از هر گونه انحصار خارج، خود را از کتاب و کلاس و مدرسه رهانيده و در روح و روان عشاق جاري گشه است و تخصص و مدرک، بدون احساس وعلاقه و عشق، حداقل در اين راستا خريداري ندارد و کارساز نخواهد بود. درست زن زيباي جوان خوش ترکيب موزون اندامي را مي ماند که متأسفانه مدتها از مرگش گذشته است.
حُسن مطلع اين مقال تک بيتي بود از نادره ي زمان، اعجوبه ي دوران خواجه ي شيرين کلام شيراز در وصف «قلم». و در تأييد کلاممان نيز بيتي از اين بزرگ غزل سراي تاريخ قرار مي دهيم:
«نگار من که به مکتب نرفت وخط ننوشت
به غمزه مسأله آموز صد مدرس شد»



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط