قوانین و مقررات بشر دوستانه در سیره پیامبر (ص) (2)

قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر ورزقناهم من الطّیبات و فضلّناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلاً» (اسراء (17)» 70)؛ فرزندان آدم را گرامی داشتیم و در خشکی و دریا حمل کردیم و از چیزهای پاکیزه، روزی کردیم و بر بسیاری از کسانی که آفریده ایم برتری بخشیدیم.
دوشنبه، 30 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قوانین و مقررات بشر دوستانه در سیره پیامبر (ص) (2)
قوانین و مقررات بشر دوستانه در سیره پیامبر اسلام (ص)_(2)
 


 

نویسنده:عباسعلی عظیمی شوشتری (*)




 

2-اسلام
 

از نگاه اسلام، موضوع کاملاً متفاوت است. این نگرش، حاوی مبانی زیر است:

الف- انسان برترین مخلوق خداوند است و از آن جهت که انسان است ارزش دارد.
 

قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر ورزقناهم من الطّیبات و فضلّناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلاً» (اسراء (17)» 70)؛ فرزندان آدم را گرامی داشتیم و در خشکی و دریا حمل کردیم و از چیزهای پاکیزه، روزی کردیم و بر بسیاری از کسانی که آفریده ایم برتری بخشیدیم.
ب- انسان از آنجا به برترین مخلوقات است، شؤون و حقوقی ذاتی دارد که مهم ترین آنها برابری است. پیامبر گرامی اسلام می فرماید: «ایها الناس ان ربکم واحد و ان اباکم واحد کلکم لادم و آدم من تراب ان اکرمکم عندالله لیس لعربی علی عجمی فضل الا بالتقوی» (مجلسی، 1403، ج 73: 350)؛ ای مردم! خدای شما یکی است و پدر شما یکی است. همه فرزند آدمید و آدم از خاک است و هرکس از شما پرهیزگارتر است، پیش خدای شما بزرگوارتر است. برای عرب بر عجم (و بالعکس) جز به پرهیزگاری امتیازی نیست.
ج- حاکمان و فرمانروایان باید به دیده رحمت و مهربانی به ملتها بنگرند. امام علی (ع) می فرماید: «اشعر قلبک الرحمه للرعیه والمحبه لهم و اللطف بهم و لا تکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم فانهم صنفان و اما اخ لک فی الدین و اما نظیر لک فی الخلق» (نهج البلاغه، نامه 53)؛ مهربانی کردن با مردم را برای دل خود پوششی گردان و با همه، دوست و مهربان باش و مبادا همچون جانوری وحشی خوردن آنان را غنیمت شماری؛ زیرا مردم دو دسته اند: دسته ای برادر دینی تو هستند و دسته ای دیگر در آفرینش با تو همانندند.
د- هدف اساسی از همه حرکت ها در اسلام، نجات انسان ها و رساندن آنان به کمال است؛ (1) نه کشتن و نابودی آنها. پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید: «یا علی لاتقاتلن احداً حتی تدعوه و ایم الله لان یهدی الله علی یدیک رجلاً خیر لک مما طلعت علیه الشمس و غربت» (کلینی، 1367؛ ج 5: 28) ای علی! هرگز با کسی جنگ نکن، مگر آنکه ابتدا او را به اسلام دعوت کنی. به خدا سوگند اگر خداوند به دست تو فردی را هدایت کند، برای تو از همه آنچه که خورشید بر ان طلوع و غروب کند، بهتر است.
با توجه به آنچه که بیان شد، حتی جنگ هم زمانی مشروعیت دارد که درجهت هدایت انسان باشد. از این رو، توسل به جنگ به عنوان آخرین و تنهاترین راه حل مجاز است. در این صورت به طریق اولی ابزار و روشهایی هم که مورد استفاده قرار می گیرند، باید متناسب با تحقق چنین هدف بزرگی باشد و این مهم، زمانی محقق می شود که مقررات بشر دوستانه کاملاً رعایت شوند. به همین دلیل، قرآن کریم به رفتار همراه با احسان در مقابل دشمن فرمان می دهد: «و احسنوا انّ الله یحب المحسنین» (بقره (2): 195). بنابراین، باید به حداقل خونریزی و خسارت بسنده و به مقتضای ضرورت اکتفا کرد (رشید رضا، بی تا، ج2، 214)؛ زیرا «ان الله لا یحب المعتدین» (همان، 190). بر مبنای چنین نگاه بنیادینی، اسلام مجموعه ای مقررات بشر دوستانه را با اهداف پیش گفته وضع کرده است و پیامبر اکرم بنیان گذار و مجری آنها بوده است. در ادامه، این مقررات را در سیره پیامبر گرامی اسلام (ص) مورد بررسی قرار می دهیم.

2-1- تفکیک جنگجویان از مردم عادی در سیره نبوی
 

در هنگام جنگ، مردم کشورهای درگیر به دو دسته تقسیم می شوند. کسانی که توانایی جنگیدن را داشته و در جنگ نیز شرکت دارند و کسانی که به هر دلیل در آن مشارکتی ندارند. دسته اخیر در حمایت خاص حقوق بین الملل قرار می گیرند. با این مقدمه به بررسی سیره پیامبر (ص) در این زمینه می پردازیم:
پیامبر (ص) به طور کلی، تعرض به مردم عادی را ممنوع اعلام کرده بودند. امام صادق (ع) در این زمینه می فرمایند: «کان رسول الله اذا اراد ان یبعث سریه دعاهم فاجلسهم بین یدیه ثم یقول: سیروا بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی مله رسول الله و لاتغلوا و لا تمثلوا و لاتغدروا و لاتقتلوا شیخاً فانیاً و لا صبیاً و لا امراه» (عاملی، 1403ق، ج15: 59)؛ هرگاه رسول خدا تصمیم می گرفتند کسانی را برای جنگ، اعزام کنند به آنها می فرمودند: به نام خدا و برای خدا و براساس مشی و روش رسول خدا حرکت کنید؛ زیاده روی نکنید؛ کشتکان را مثله نکنید؛ غدر و نامردی نکنید و پیرمردان، کودکان و زنان را به قتل نرسانید.
در اینجا لازم است به چند نکته اشاره کنیم:
1- در روایات دیگری، پیامبر اکرم سایر کسانی که از جنگ کناره گیری کرده اند را نیز مشمول حکم این روایت دانسته اند. (2) برخی به استناد اینکه در روایت فوق صرفاً بر
مصونیت زنان، پیران، اطفال و مجانین تأکید شده است، کشتن سایرین را مجاز می دانند (الزحیلی، 1412ق : 498). به عبارت دیگر، حکم این روایت را در موارد ذکر شده، حصری دانسته و تسری آن را به سایرین نپذیرفته اند. دلایل آنان به شرح زیر است:
الف- اصل بر کشتن و قتل کفار است و مواردی را که رسول خدا بیان کرده اند، استثنا است. پس نسبت به سایرین باید به اصل رجوع کرد.
ب- آیه «فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم» (توبه (9): 5) بر این امر صراحت دارد که کفار را هرجا یافتید، بکشید. (همان).
به نظر می رسد طرفداران این نظر، تنها به ظاهر آیات و روایات توجه دارند و به سایر دلایل، شواهد و رفتارهای پیامبر کمتر توجه کرده اند. در پاسخ به موارد فوق باید گفت:
اولاً: همان گونه که در ابتدا گفته شد، در اصل اسلام بر نجات انسانهاست، نه بر کشتن آنها.
ثانیاً: اصل بر مقاتله و مبارزه با جنگاوران دشمن و کسانی است که علیه اسلام، شمشیر کشیده اند. قران کریم بر این موضوع تأکید می کند: «و قاتلوا فی سبیل الله یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله یحب المعتدین» (بقره (2): 190)؛ و در راه خدا با کسانی که با شما می جنگند، بجنگید و زیاده روی نکنید که خدا تجاوزکاران را دوست ندارد.
دستور این آیه، جنگ با کسانی است که با مسلمین نبرد می کنند؛ یعنی افرادی از دشمن که در میدان جنگ می جنگند که منظور فقط لشکریان، نیروهای آماده جنگ و پشتیبانی کننده می باشد؛ اما شامل کسانی که دست به اسلحه نبرده و هرگز علیه مسلمین، اقدامی نکرده اند نمی شود (مطهری، 1361: 27- 28).
ثالثاً: آیه مورد استناد قائلین به نظر فوق را باید با توجه به آیات سوره های «بقره» و «محمد» تفسیر کرد. در این صورت یا باید قائل به نسخ آیات مذکور شویم (3) که قابل قبول نیست؛ زیرا مطلق ناسخ، مقید نمی شود، مگر اینکه بدان تصریح شده باشد یا اینکه آیه سوره توبه را حمل بر مقید (یعنی آیات سوره های «بقره» و «محمد» کنیم. در این صورت نیز کشتن کسانی که در جنگ دخالتی نداشته اند، مجاز نیست، حتی اگر مردانی باشند که قادر به جنگیدن بوده اند.
رابعاً : از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است که فرمود: «لا یقاتلوا الا من قاتلهم» (ابن کثیر، 1407ق، ج4: 297)؛ یعنی مسلمانان، جز با کسانی که با آنها می جنگند، جنگ نمی کنند.
2- البته روایاتی نیز وجود دارند که مضمون آنها این است که رسول گرامی اسلام، برخی زنان و پیرمردانی که در جنگ شرکت می کردند را در عداد رزمندگان محسوب می نمودند، (4) مثل «درید بن صمه» پیرمرد را که در تهیه طرح وعملیات در جنگ حنین شرکت کرد و یا زنی از بنی قریظه را که با سنگ، یکی از رزمندگان را به شهادت رساند، رزمنده محسوب کردند (ابن هشام، بی تا: 179).
3- پیامبر اسلام (ص) اماکن مسکونی و افراد غیر نظامی را هدف قرار نمی دادند. بنابراین، سلاح های آتش افکن را که منجر به ورود خسارت به آنها می شد به کار نمی بردند. همچنین مسموم کردن آب شرب مردم را جایز نمی دانستند (عاملی، 1403ق، ج 15: 61). اما هدف قرار ندادن غیر نظامیان نیز دو استثنا دارد:
اول اینکه، دشمن در مناطق غیر نظامی مستقر شود و از آنجا به مسلمین ضربه وارد کند و هیچ راهی نیز برای فتح و سرکوبی دشمن جز با حمله به آن مناطق وجود نداشته باشد؛ اگرچه ممکن است از این طریق، به غیر نظامیان نیز آسیب برسد. به همین دلیل در نبرد طائف، پیامبر ازمنجنیق استفاده کرد. از این منجنیق ها برای فرو ریختن دیوار قلعه ها استفاده شد؛ زیرا از فراز این دیوارها روی سپاهیان پیامبر، آهن گداخته می ریختند (واقدی، 1362، ج3: 706- 707).
دوم اینکه، دشمن سپری انسانی از غیرنظامیان درست کرده باشد تا به این وسیله به رزمندگان اسلام ضربه وارد کند. در این صورت نیز با رعایت سه شرط، می توان دشمنی را که پشت سر آنها پناه گرفته، حتی در صورت احتمال ورود آسیب به مردمی که سپر قرارگرفته اند، هدف قرار داد. این سه شرط عبارتند از:
1- جنگ در شدیدترین زمان خود باشد (نجفی، بی تا، ج 21: 74)؛
2- افراد غیر نظامی هدف قرار نگیرد (همان)؛
3- فتح و پیروزی متوقف بر این امر باشد (همان: 75).
پس می توان نتیجه گرفت که اگر دشمن برای مصمون ماندن از حملات مسلمانان، پایگاه موشکی با توپخانه خود را در مناطق مسکونی مستقر کند، می توان آن را هدف قرار داد. حتی این اعتقاد وجود دارد که اگر امکانات خود را در محل استقرار اسرای مسلمان قرار دهد و یا آنان را سپر خود قرار دهد (همان: 74) و رزمندگان مسلمان را هدف گیرد، با رعایت شرایط فوق، هدف قرار دادن آنان جایز است.

2-2- قربانیان جنگ
 

مقصود از قربانیان جنگ، کسانی هستند که در جنگ، اسیر، مجروح یا کشته می شوند.

الف-اسیران
 

تعریف و مصایدق اسیر در سیره نبوی و حقوق اسلام با تعریف و مصادیق آن در حقوق بین الملل تفاوت هایی دارد. در حقوق بین الملل، اسیر به کسی اطلاق می شود که در میدان جنگ دستگیر گردد؛ چه داوطلبانه تسلیم شود و چه به اجبار، او را دستگیر کند (روسو، 1369، ج1: 103). همچنین در حقوق بین الملل فرقی بین نیروهای نظامی، شبه نظامِ، داوطلب، اعضای جنبش های آزادی بخش و مقاومت مردمی، خدمه کشتی های تجاری و هواپیماهای کشوری نیست. اما در حقوق اسلام: اولاً: کسی که خود را تسلیم کند با شرایط زیر، اسیر محسوب نشده و آزاد می شود:
- در حین جنگ و قبل از معلوم شدن سرنوشت جنگ (پیروزی مسلمین) خود را تسلیم نماید (محقق حلی، 1403؛ ج1، 315)؛
- تقاضای امان نماید و امان او توسط رهبر مسلمین یا هر یک از مسلمانان با در نظر گرفتن مصالح اسلام و مسلمین، پذیرفته شود (همان: 314).
ثانیاً: کسانی که قبل از اسیر شدن، مسلمان شوند (احمدی میانجی، 1411 ق: 239).
در این زمینه میان افراد حاضر در جنگ، تفکیکی وجود ندارد و همه کسانی که در جنگ شرکت داشته اند، در صورت دستگیری، اسیر محسوب می شوند. در ادامه، سیره پیامبر گرامی اسلام (ص) نسبت به اسرا را در موضوعات زیر بررسی می کنیم:

1-رفتار انسانی با اسیران
 

همان گونه که در مباحث گذشته بیان شد از نظر اسلام، از آنجا که اسیر، انسان محسوب می شود، مستحق برخورداری از رفتار انسانی و حفظ شخصیت می باشد. پیامبر اسلام در این زمینه تأکیدات فراوانی دارند؛ در جنگ ها، مکرر می فرمودند: «با اسیران رفتار نیکو داشته باشید» )(طبری، 1362، ج3: 978) و «به اسیران اکرام کنید و آنها را در غذا بر خودتان مقدم دارید» (احمدی میانجی، 1411ق: 211). براساس همین سفارشات پیامبر، مسلمین اذیت، آزار و توهینی نسبت به اسرا روا نمی داشتند؛ حتی اگر مستحق اعدام
بودند. پیامبر بزرگ اسلام آنان را مکلف ساختند (طبری، 1362، ج3: 978) که کرامت انسانی اسیران را محترم شمارند و به آنها ظلم نکنند؛ زیرا هدف، هدایت آنان است.
رسول خدا (ص) بلال را از عبور دادن اسرا از میان اجساد و کشته ها که موجب آزار و اذیت و تأثر خاطر آنها می شد، نهی کرد. ابن اسحاق روایت می کند که در جنگ خیبر، پس از فتح قلعه «قموص (5)»، «صفیه» دختر «حی بن اخطب» از سران یهود- که توطئه های بسیاری علیه اسلام کرده بود از جمله زمینه سازی نبرد خندق – را به همراه زنی دیگر از میان کشتگان یهود عبور داده، نزد پیامبر آوردند. آنها از دیدن اجساد کشته گان خود به شدت متأثر شده بودند. زن همراه صفیه، صورت خود را زخمی و بر سر خود خاک ریخته بود. پیامبر از این حال بسیار ناراحت شدند و به بلال خطاب کردند: عاطفه ات کجا رفته است، آیا زنان را از بین اجساد مردانشان عبور می دهی؟ (ابن اثیر، بی تا: 295).

2- غذای اسیران
 

پیامبر اسلام، توصیه نموده بود که رزمندگان اسلام باید در غذا خوردن، اسیران را برای خود مقدم دارند. فردی به نام «ابوعزیز بن عمیر» در جنگ بدر به اسارت در آمد. وی علی رغم دشمنی زیادی که با مسلمین داشت، جریان اسارت خود را این گونه بیان می کند: «وقتی از بدر مرا به سوی مدینه می آوردند، همراه گروهی از انصار بودم و چون به غذا می نشستند، نان را به من می دادند و خودشان خرما می خوردند و این به سبب سفارشی بود که پیامبر درباره اسیران کرده بود. هرکس پاره نانی به دست می آورد، به من می داد و من شرمگین می شدم و به آنان پس می دادم و باز به من دادند و دست به آن نمی زدند» (طبری، 1362، ج3: 978).
براین اساس، فقها تأمین غذای اسیر به حد کافی را بر مسلمین واجب می دانند (طوسی، 1410، ج9: 294).

3- محل نگهداری اسیران
 

پیامبر در مدینه، پادگان نظامی خاصی برای استقرار طولانی مدت رزمندگان اسلام در نظر نگرفته بودند و محل مشخصی نیز برای نگهداری اسرا نداشتند. به همین دلیل اسیران را بین مسلمین تقسیم می کردند تا آنها را در خانه خود نگهداری کنند. پیامبر تأکید
می فرمودند که از آنها خوب نگهداری شود و در موقع غذا خوردن بر مسلمین مقدم داشته شوند (ابن اثیر، بی تا، ج1: 147). تعدادی از اسیران را نیز روی صفه ای که خارج از مسجد قرار داشت و محلی برای سکونت آن دسته از مسلمانانی بود که جایی برای سکونت نداشتند، نگهداری می کردند (الزحیلی، 1412 ق: 409- 410). گاهی نیز پیامبر، اسرا را در خانه خود نگه می داشت (همان).
به این ترتیب در عصر پیامبر (ص) اسیران جنگی در همان شرایطی به سر می بردند که عموم مسلمانان می زیستند و از نظر جسمی در سلامت کامل بودند (همان). نگهداری اسرا توسط مسلمین به این اعتبار بود که علاوه بر دولت اسلامی، آنان نیز ضامن سلامت اسیران بودند. «ابن ابی الحدید» در شرح نهج البلاغه می نویسد: «خالد بن هشام» و «امیه بن حذیفه» (دو تن از مشرکین مکه) در خانه «ام سلمه» و «سهیل بن عمرو» در خانه «سوده بنت زمعه» که از همسران پیامبر بودند، نگهداری می شدند (همان). پیامبر (ص) تأکید داشتند که نحوه نگهداری از اسرا نباید به گونه ای باشد که موجب اذیت و آزار آنها شود. «بیهقی» حکایت می کند که در جنگ بدر، مسلمانان عباس (عموی پیامبر) را به اسارت گرفتند و دست پای او را محکم بستند، به گونه ای که شب هنگام، صدای ناله او بلند شد. هنگامی که دریافتند پیامبر از این موضوع، ناراحت شده است، دست و پای او را باز کردند (همان). از این رو، این امر عمومیت پیدا کرد و به همین دلیل، برخی از اسرا، موفق به فرار شدند؛ مثلاً اسیری که در خانه عایشه نگهداری می شد، موفق به فرار شد (همان). بنابراین، مسلمین به حکم آیه 4 سوره محمد مکلف شدند، دست ها و بازوان اسرا را ببندند.

4- لباس اسیران
 

پیامبر (ص) اجازه نمی دادند اسیران را عریان کنند. به همین دلیل در جنگ بدر به اسرا لباس پوشاندند و حتی پیامبر، لباس خود را بر تن عباس کرد و در یکی دیگر از جنگ ها، لباس خویش را به نوه دختری «حاتم طائی» پوشاندند (همان: 414).

پی‌نوشت‌ها:
 

*عضو هیأت علمی پژوهشکده تحقیقات اسلامی.
1- ر. ک: سوره بقره، آیه 205 و سوره ذاریات، آیه 56.
2- به عنوان نمونه ر. ک: وسائل الشیعه، ج 15، کتاب الجهاد، باب 18، ح1.
3- مانند نظر برخی از مفسرین (ر. ک: ابن متوج، الناسخ و المنسوخ، شرح سید عبدالجلیل حسین قاری: 183).
4- برای اطلاع بیشتر، ر. ک: شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 15، کتاب الجهاد.
5- مستحکم ترین دژ یهود که توسط علی (ع) فتح شد.
 

منبع:نشریه حکومت اسلامی، شماره 52.
ادامه دارد...




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط