معموره

پادشاهي ديوانه در گورستان ديد. گفت: “چرا به معموره نيايي؟” گفت: “آنان که به ممعموره اند، آخر کجا روند؟” گفت: “اينجا آيند.” گفت: “پس معموره اينجا باشد!”
شنبه، 12 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معموره

معموره
معموره


 

نويسنده :فخرالدين علي صفي




 
پادشاهي ديوانه در گورستان ديد. گفت: “چرا به معموره نيايي؟” گفت: “آنان که به ممعموره اند، آخر کجا روند؟” گفت: “اينجا آيند.” گفت: “پس معموره اينجا باشد!”

خرما
 

ديوانه اي خرما را با دانه مي خورد. گفتند: “چرا چنين مي کني؟” گفت: “خرما فروش همچنين بر من وزن کرده!”

ديوانه
 

بهلول را گفتند که “ديوانگان بصره را بشمار.” گفت: “آن خود از شماره بيرون است؛ اما اگر گوييد که عاقلان را بشمار، ايشان معدودي چند بيش نيستن!”
لطايف الطوايف
منبع: یزدان پرست، حمید؛ (1388) نامه ایران: مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی، تهران، اطلاعات، چاپ نخست.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط