مهارت تفکر نقادانه
نويسنده: مونا قائمي
جهان امروز جهاني است پر از اخبار و اطلاعات ضد و نقيض، جهاني که همواره در آن مورد بمباران اطلاعاتي قرار مي گيريم و اگر مهارت تفکر نقادانه را کسب نکرده باشيم، به جريانات سياسي، فرهنگي، هنري و ... اجازه مي دهيم به جاي ما فکر کنند و تصميم بگيرند، تصميماتي که براي آنها هميشه هم ارزان نيست و گاه حتي به قيمت زندگي مان تمام مي شوند، بنابراين انسان امروز بيش از هر وقت ديگري به توانايي و استعدادي نياز دارد که در پرتو آن بتواند اطلاعات و اخبار دريافتي را نقد و براساس اطلاعات سالم عمل کند.
يک ذهن نقاد همواره در جستجوي شواهد، دلائل و مدارک واقعي براي قضاوت درباره يک موضوع و نتيجه گيري دقيق و منطقي است. تفکر نقادانه به انسان اين توانايي را مي دهد که تحت فشار گروه ها و رسانه هاي گروهي، آسيب نبينيد و روي ارزش هاي خود پا نگذارد. نقد کردن به معناي عيب جويي نيست، بلکه بدين معناست که هر حرف و نظري را بدون تفکر قبول نکنيم، بلکه آن را دقيقاً بررسي و ارزيابي کنيم. در تفکر نقادانه، فرد مي تواند واقعيت ها را از حدس ها و ذهنيت هاي بي پايه تشخيص بدهد.
فردي که مجهز به تفکر نقادانه است، همواره به پيشنهادهايي که به او مي شود، دقت مي کند و درباره آنها مي انديشد و فوراً دست به عمل نمي زند. او همواره روحيه پرسشگر دارد و زماني که موضوعي برايش مهم است، درصد يافتن پاسخ برمي آيد.
افکار و عقايد ديگران را دقيقاً بررسي و به حقايق پنهاني که در آنها وجود دارد، توجه مي کند و همواره از خود مي پرسد علت اينکه او چنين پيشنهادي را به من مي دهد، چيست؟ سپس به دنبال دلايل و مدارکي براي تأييد يا تکذيب آن پيشنهاد مي گردد.
يک فکر نقاد از قابليت انعطاف بالايي برخوردار است و به يک فکر يا ايده نمي چسبد. همواره به نتيجه کار خود مي انديشد و قادر به ارزيابي دقيق همه جوانب يک رويداد هست.
انسان برخلاف ساير موجودات، اين توانايي را دارد که برخلاف شرايط موجود، با تفکر و تلاش، راه صحيح زندگي را پيدا کند. يکي از مشکلات و موانع بسيار جدي که در اثر سوء استفاده از موضوعاتي چون جامعه شناسي و روان شناسي در دنياي معاصر پيش آمده، ناديده گرفتن مسئوليت و در قبال خطاها و سرنوشت خويش است. هيچ عقل سليمي تأثيرات مخرب فقر، بيکاري، اعتياد، فحشا و آسيب هاي اجتماعي هراس آور قرن 21 ام را که متأسفانه از طريق ارتباطات سريع و گسترده جهاني، همچون ويروسي کشنده به سرعت پخش مي شوند، انکار نمي کند، اما واقعيت اين است که انسان اگر به توانايي هاي دروني خود ايمان بياورد و به منبع لايزال زيبايي و قدرت و مهرباني، يعني خداي يگانه از صميم دل باور داشته باشد، مي تواند به رغم تمامي فشارهاي دروني و بيروني، با تلاش و استقامت، راه درست را بيابد و اساساً تفکر خدامحورانه براي دستيابي به چنين قدرتي به بشر عرضه شده است.
تفکر نقادانه به انسان کمک مي کند که راهش را از ميان باطل ها، دروغ ها، فريب ها و پلشتي هايي که به شدت با نيکي ها و زيبايي ها در آميخته اند، پيدا کند و آنها را از يکديگر تشخيص دهد. يک ذهن نقاد از هر نوع تعصب و بي حجتي به دور است، فريب ديگران را نمي خورد، جذب گروه ها و افراد ناباب نمي شود و همواره به عاقبت کار خويش مي انديشد.
يک فرد نقاد، همواره روحيه پرسشگري دارد و هنگامي که به او پيشنهاد مي شود، نخستين سؤالاتي که به ذهنش خطور مي کند اين است که کي؟ چگونه؟ کجا؟ با چه کسي؟ چرا؟ چه مدت؟ افرادي که داراي تفکر نقادانه هستند، روحيه پرسشگري دارند. ديد آنها نسبت به زندگي و مسائل، دقيق و گسترده است. هر چيزي را بدون تفکر نمي پذيرند و يا رد نمي کنند، در هر موضوعي جنبه هاي مثبت و منفي آن را در نظر مي گيرند و يکسويه نگريستند. همواره شنونده اي دقيق و گوينده اي متفکر و منطقي هستند. اين موضوع را دقيقاً مي دانند که حرف خودشان يا ديگران مي تواند درست نباشد و از آنجا که همواره به عاقبت کار مي انديشند، معمولاً فريب وعده هاي ديگران نمي خورند.
براي کسب مهارت نقادانه بايد ابتدا درباره هر موضوع يا هر سؤالي، اطلاعات دقيقي را به دست بياوريم. درباره مسائل و موضوعاتي که پيش مي آيند، دچار احساسات و هيجانات کاذب نشويم و از قضاوت عجولانه درباره موضوعات بپرهيزيم. قبل از پاسخ گويي به مسائل فکر کنيم و بعد تصميم بگيريم. از عقايد و نظرات معقول خود دفاع کنيم و زود تسليم ديگران نشويم. تفکر مسئولانه را در خود و ديگران تشويق کنيم. همواره مطالعه زندگي نامه انسان هاي موفق را در برنامه نوجوانان و جوانان خود منظور کنيم تا الگوهاي صحيح در معرض نگاه و قضاوت آنها قرار داشته باشد.
منبع: نشريه شاهد جوان، شماره 417.
يک ذهن نقاد همواره در جستجوي شواهد، دلائل و مدارک واقعي براي قضاوت درباره يک موضوع و نتيجه گيري دقيق و منطقي است. تفکر نقادانه به انسان اين توانايي را مي دهد که تحت فشار گروه ها و رسانه هاي گروهي، آسيب نبينيد و روي ارزش هاي خود پا نگذارد. نقد کردن به معناي عيب جويي نيست، بلکه بدين معناست که هر حرف و نظري را بدون تفکر قبول نکنيم، بلکه آن را دقيقاً بررسي و ارزيابي کنيم. در تفکر نقادانه، فرد مي تواند واقعيت ها را از حدس ها و ذهنيت هاي بي پايه تشخيص بدهد.
فردي که مجهز به تفکر نقادانه است، همواره به پيشنهادهايي که به او مي شود، دقت مي کند و درباره آنها مي انديشد و فوراً دست به عمل نمي زند. او همواره روحيه پرسشگر دارد و زماني که موضوعي برايش مهم است، درصد يافتن پاسخ برمي آيد.
افکار و عقايد ديگران را دقيقاً بررسي و به حقايق پنهاني که در آنها وجود دارد، توجه مي کند و همواره از خود مي پرسد علت اينکه او چنين پيشنهادي را به من مي دهد، چيست؟ سپس به دنبال دلايل و مدارکي براي تأييد يا تکذيب آن پيشنهاد مي گردد.
يک فکر نقاد از قابليت انعطاف بالايي برخوردار است و به يک فکر يا ايده نمي چسبد. همواره به نتيجه کار خود مي انديشد و قادر به ارزيابي دقيق همه جوانب يک رويداد هست.
انسان برخلاف ساير موجودات، اين توانايي را دارد که برخلاف شرايط موجود، با تفکر و تلاش، راه صحيح زندگي را پيدا کند. يکي از مشکلات و موانع بسيار جدي که در اثر سوء استفاده از موضوعاتي چون جامعه شناسي و روان شناسي در دنياي معاصر پيش آمده، ناديده گرفتن مسئوليت و در قبال خطاها و سرنوشت خويش است. هيچ عقل سليمي تأثيرات مخرب فقر، بيکاري، اعتياد، فحشا و آسيب هاي اجتماعي هراس آور قرن 21 ام را که متأسفانه از طريق ارتباطات سريع و گسترده جهاني، همچون ويروسي کشنده به سرعت پخش مي شوند، انکار نمي کند، اما واقعيت اين است که انسان اگر به توانايي هاي دروني خود ايمان بياورد و به منبع لايزال زيبايي و قدرت و مهرباني، يعني خداي يگانه از صميم دل باور داشته باشد، مي تواند به رغم تمامي فشارهاي دروني و بيروني، با تلاش و استقامت، راه درست را بيابد و اساساً تفکر خدامحورانه براي دستيابي به چنين قدرتي به بشر عرضه شده است.
تفکر نقادانه به انسان کمک مي کند که راهش را از ميان باطل ها، دروغ ها، فريب ها و پلشتي هايي که به شدت با نيکي ها و زيبايي ها در آميخته اند، پيدا کند و آنها را از يکديگر تشخيص دهد. يک ذهن نقاد از هر نوع تعصب و بي حجتي به دور است، فريب ديگران را نمي خورد، جذب گروه ها و افراد ناباب نمي شود و همواره به عاقبت کار خويش مي انديشد.
يک فرد نقاد، همواره روحيه پرسشگري دارد و هنگامي که به او پيشنهاد مي شود، نخستين سؤالاتي که به ذهنش خطور مي کند اين است که کي؟ چگونه؟ کجا؟ با چه کسي؟ چرا؟ چه مدت؟ افرادي که داراي تفکر نقادانه هستند، روحيه پرسشگري دارند. ديد آنها نسبت به زندگي و مسائل، دقيق و گسترده است. هر چيزي را بدون تفکر نمي پذيرند و يا رد نمي کنند، در هر موضوعي جنبه هاي مثبت و منفي آن را در نظر مي گيرند و يکسويه نگريستند. همواره شنونده اي دقيق و گوينده اي متفکر و منطقي هستند. اين موضوع را دقيقاً مي دانند که حرف خودشان يا ديگران مي تواند درست نباشد و از آنجا که همواره به عاقبت کار مي انديشند، معمولاً فريب وعده هاي ديگران نمي خورند.
براي کسب مهارت نقادانه بايد ابتدا درباره هر موضوع يا هر سؤالي، اطلاعات دقيقي را به دست بياوريم. درباره مسائل و موضوعاتي که پيش مي آيند، دچار احساسات و هيجانات کاذب نشويم و از قضاوت عجولانه درباره موضوعات بپرهيزيم. قبل از پاسخ گويي به مسائل فکر کنيم و بعد تصميم بگيريم. از عقايد و نظرات معقول خود دفاع کنيم و زود تسليم ديگران نشويم. تفکر مسئولانه را در خود و ديگران تشويق کنيم. همواره مطالعه زندگي نامه انسان هاي موفق را در برنامه نوجوانان و جوانان خود منظور کنيم تا الگوهاي صحيح در معرض نگاه و قضاوت آنها قرار داشته باشد.
منبع: نشريه شاهد جوان، شماره 417.