مجالس و انجمنهاي علمي و فرهنگي دوران آلبويه (1)
چكيده
اين مقاله در پي آنست که پس از معرفي اجمالي برخي از مجالس و محافل علمي دروه مورد بحث، اهداف، چگونگي تشکيل، موضوعات مورد بحث و شرکتکنندگان در آن مجالس را واکاوي نمايد، و نقش دولت آلبويه را در توليد و ترويج علم ارائه كند.
كليد واژهها: آلبويه، انجمنهاي علمي، آموزشهاي علمي، دانشمندان ، مجالس و مناظره.
مقدمه
به هر حال، اقوام عرب پيش از اسلام، با اهداف متفاوتي مجالس مناظره برپا ميكردند.(2) برپايي اين مجالس و محافل علمي در طول دوره هاي اسلامي همچنان ادامه داشت، البته با اين تفاوت كه موضوعات مورد بحث به مرور تغيير يافت. بيشتر موضوعات مورد بحث در دورههاي نخست، بر سر قرائت هاي مختلف قرآن و تفسير و نيز در روشهاي فني استنباط احكام اسلامي و فقهي بود. و در دورههاي بعدي رويکرد مجالس و محافل علمي بهسوي مباحث علمي و عقلي گرايش يافت و از سده سوم موضوعات ادبي نيز جاي خود را در اين محافل و مجالس باز کرد. رويكرد به رأي و عقلگرايي، برپايي مجالس و محافل علمي در اين دوره ها بيشتر شدو حتي در دوره متوكل و جانشينان وي (دوره سر كوب عقلگرايي) نيز متوقف نشد. اين روند همچنان ادامه يافت تا نوبت به دولت آلبويه رسيد. ويژگيهاي خاص مجالس و انجمن هاي علمي و به طور كلي حوزه هاي فكري، دوره آلبويه را از ديگر دوره ها متمايز مي سازد.
حاكميت روح تسامح و تساهل مذهبي، فراواني مجالس و انجمن هاي علمي در اين دوره و نيز استفاده گسترده از استدلاهاي عقلي در فهم مباني ديني، مهمترين ويژگيهاي مجالس اين دوره بود.در اين دوره، روش استدلال عقلي، جايگاه ويژهاي داشت و به رغم مخالفت هاي اصحاب حديث، تقريباً در كليه مباني فقهي و اعتقادي راه يافت.(3)با اين اوصاف به بررسي مجالس و انجمنهاي علمي و فرهنگي دوران آلبويه ميپردازيم.
الف) تعريف مجلس
ب) مكانهاي تشكيل مجالس
1. مساجد
2. كاخها
معتضد بالله نيز بر مساحت كاخ شماسيه خود در بغداد افزود و يادآور شد كه ميخواهد در آنجا خانهها ، اتاقها و غرفههايي بسازد تا سرآمدان هنر و صنعت و پيشوايان مكتبهاي علوم نظري و علمي در آن جاي گيرند و در پي آن با برخورداري از زندگي و دستمزدي نيكو، راه براي آموزش هنرجويان و دانشآموزان و استادكاران هموار شود.(12)
3. منازل وزيران و اميران
ابن سعدان وزير نيز به رغم فضايي آكنده از توطئه و دسيسه كه رقيبان در دربار عليه او ايجاد كرده بودند، به تشكيل مجالس عالمانه با دانشوران و دانشمندان همت مينمود. بنابر گزارش ابوحيان توحيدي در الامتاع، ابنسعدان مردي زاهد و پارسا بود، در عين حال علايق فلسفي نيز داشت و با فلاسفه همدل بود و همين گرايش، او را به برقراري مجالس علمي ترغيب ميکرد. وي به برپايي اين انجمنها فخر ميفروخت و دانشمندان و يارانِ فرزانه مجالس صاحب بن عباد و ابنعميد و مهلبي و ديگر وزيران نامدار را در مقايسه با مجلس خود به چيزي نميگرفت.(15)
4. منازل دانشمندان
در كتابهاي تاريخي، از مجلس ابوسليمان سجستاني بهعنوان يكي از مجالس معروف زنان آلبويه شده است. ابوسليمان ـ محمد بن طاهر بن بهرام ـ يك چشم داشت و به بيماري خوره(جذام) مبتلا بود. بيماري وي انگيزه خانهنشيني و بريدن او از مردم را برايش فراهم كرد و او براي تدريس در منزل خود مينشست و دانشپژوهان و بزرگان به منزل وي رفت و آمد كرده و به فراگيري علم ميپرداختند.(18)
منزل شريف رضي و شريف مرتضي نيز محل آمد و شد دانشپژوهان و عالمان برگزيده بود. منازل اين دو عالم به كتابخانه و ديگر تجهيزات و لوازم علمي، مجهز بود كه در بخش دارالعلمها به معرفي آنها خواهيم پرداخت.
5. دكانها و محلهاي كسب و فن
ابن نديم، نويسنده كتاب الفهرست نيز از وراقان بنام قرن چهارم و از بزرگترين كتابشناسان آن عصر بود. وي به يحيي بن عدي نزديك بود و با اعضاي مجلس او (ابنسوار و عيسي بن علي و ابوسليمان سجستاني) مراوده داشت. او در دارالروم (محلهاي در جانب شرقي بغداد) ساكن بود كه مسيحيان نيز در گوشه و كنار آن ميزيستند. دكان صحافي او مانند اماكن ديگري كه ابوحيان توحيدي ميستايد، ميعادگاه مناسب دانشوران بود.(21)تشكيل مجالس بحث، منحصر به صحافيها نبود و به ديگر مراكز خريد و فروش نيز راه يافته بود. در يك مغازه سفال و كوزهفروشي، جوانان ادبدوست، گرد ميآمدند و ابوالعتاهيه شعرهاي خود را براي آنان ميخواند، آنگاه آنان سفال شكسته برميداشتند و شعرهاي ابوالعتاهيه را روي آن مينوشتند.(22)
ابوبكر صَبَعي (م341 ق/957م) خود رنگرزي ميكرد و در مغازهاش رنگ ميفروخت. او از فقيهان برجسته شافعي بود كه بسيار حديث شنيده بود و مغازه او انجمن دانشمندان، حديثخوانان و حديثدانان بود. ابوعبدالله بن يعقوب نيز در آستانه درِ مغازهاش مينشست، براي مردم حديث ميخواند.(23)
پي نوشت ها :
*كارشناس ارشد تاريخ تمدن ملل اسلامي از دانشگاه آزاد اسلامي شهرري.
** دانشيار دانشگاه تهران
1. حنا فاخوري، تاريخ ادبيات زبان عربي، ص 25.
2. جرجي زيدان، تاريخ تمدن اسلام، ص 429.
3. بهعنوان نمونه شيخ مفيد بهعنوان نماينده و سخنگوي مکتب عقل گراي بغداد،در شيوه اجتهادي خود براي عقل جايگاه بلندي قايل بودو يکي از راه هاي رسيدن به شناخت مفاهيم کتاب و سنت را عقل مي دانست؛و حتي بر اين عقيده بود که اگر حديثي مخالف احکام عفل باشد مردود است. (ر.ك: محمدبنحسن طوسي، الفهرست، ص 157-158؛ ابنشهر آشوب، معالمالعلماء، ص 192).
4. علياكبر دهخدا، لغتنامه، مدخل مجلسج 3، ص 3473.
5. ر.ك: خطيب بغدادي، تاريخ بغداد، ذيل نام، غالب شخصيتها.
6. همان.
7. حموي، معجم البلدان، ج 1، ص 246.
8. راغباصفهاني، محاضرات الادبا.
9. احمدبنعلي بغدادي، تاريخ بغداد، ج 7، ص 78، ص 249 / ج 8، ص 227.
10. احمدشلبي، تاريخ آموزش در اسلام، ترجمه محمدحسين ساکت، ص 75.
11. احمد بن طاهر الكاتب بنطيفور، بغداد، ص 75.
12. همان.
13. عبدالرحمنبنعلي ابنجوزي، المنتظم، ج 7، ص 115.
14. رك: ابوحيان توحيدي، البصاير، 1/228، 6/120و121.
15. ابوحيان توحيدي، الصداقه والصديق، ص 83.
16. عبدالرحمنبنعلي ابنجوزي، المنتظم، ج 7، ص 340.
17. ر.ک: سيد مرتضي، الفصول المختاره.
18. ابن نديم، الفهرست، 322.
19. وراقي آن زمان تقريبا به جاي ناشر فعلي بود.
20. جويلل کرمر، احياي فرهنگي در عهد آلبويه، ص 193.
21. همان.
22. محمدبن اسحاق ابننديم، الفهرست، ص 181.
23. تاجالدين سبکي، طبقات الشافعيه الکبري، ج 2، 183ـ184.