هر لقمه نتيجه اي دارد
نويسنده:سيد محمد حسين زابلي
حرف هاي سيد محمد حسين زابلي درباره تربيت، زندگي و اخلاق
الگوي عملي زندگي ديني را در آيه «و لکم في رسول الله اسوه حسنه»مي توان پيدا کرد.بخشي از حرف هاي رهبر انقلاب درباره اصلاح الگوي مصرف در سال گذشته ناظر به تطبيق الگوي مصرف است.الگوي مصرف ما مشخص است.پيامبر اکرم(ص)و ائمه طاهرين(ع)الگوي مصرف ما هستندو ما بايد خودمان را با اين الگوها تطبيق دهيم.
راه رفتن آنها،ديدن و شنيدن آنها،اخلاق آنها و همه کارهاي آنها قرآني بود؛اينکه راه رفتن و ديدن و بقيه کارهاي روزمره چطور قرآني مي شوند،مسأله مهمي است.
اسلام دين انسانيت است.بعضي از غريزه هاي انسان و حيوان مشترک است و بعضي غريزه ها مخصوص خود انسان است.واقعيت هاي دين خيلي ملموس است اما خداشناسي ما ايراد دارد.بايد خيلي در اين مسأله دقيق شويم که بفهميم هنوز که هنوز است کميت علم و عقل لنگ است.کسي که مي گويد مي خواهم خوش باشم،لذت ببرم و ازفرصت هاي زندگي استفاده کنم،چگونه مي شود با دين سراغ اين حرف ها رفت؟
لذت هاي بچه مسلمان
ممکن است بعضي که ابتداي کار در اين مسير نيستند اين لذت ها را درک نکنند و سراغ آن نيايند.مسأله را با يک مثال توضيح مي دهم، عده اي مي توانند انتخاب کنند در مسير آسفالت حرکت کنند، عده اي هم مي توانند در جاده خاکي بمانند، شخص بايد بيايد خودش ببيند که مسير آسفالت بهتر است؛ البته بعضي چيزها اثر ذاتي دارند.از فردي که در محيط ديگري بزرگ شده نمي شود انتظار داشت اين لذت ها را بفهمد.دل جوان مثل زمين باير است که هر چه بکاريم همان مي رويد.بايد در تربيت هاي اوليه دقت کرد.خانواده اولين جاي تربيت است.بعد از آن مدرسه و دانشگاه و حوزه و جامعه است.بايد ببينيم تربيت از کجا و کي شروع مي شود؟ آيا تربيت از هفت سالگي است ؟ از چه سني است؟ بعضي ها فکر مي کنند تربيت فقط به سن مربوط است اما تربيت از لقمه است؛ چون بود اصل گوهري قابل /تربيت را در او اثر باشد.حتي لقمه شبهه ناک و نه حرام،انسان را دور مي کند،لقمه حرام که انسان را مقابل حق،مقابل امام حسين(ع)قرارمي دهد.اين لقمه ها خانه دين را ويران مي کنند.روايتي هست که «السعيد سعيدي بطن امه و الشقي شقي في بطن امه»از موسي بن جعفر(ع)پرسيدند که تفسير اين روايت چيست، صورت عاميانه جواب حضرت اين است که مي شود فهميد اگر پدر کسي اهل فساد و عرق و ورق و ...بود از پسر نمي شود انتظاري داشت.
همه چيز حساب و کتاب دارد
در اصلاح مسير هر کس دو چيز وجود دارد؛همت فرد واراده خدا .خيلي ها مي پرسند کسي هست که نتواند از مسير نادرست برگردد.هرگز نبايد از رحمت خدا نا اميد شد ولي بعضي ها موفق به بازگشت نمي شوند.اين طور نيست که هر کس نماز خواند و روزه گرفت ...موفق شود.اما تمام عالم وجود، بر اساس حکمت است.کسي مريض مي شود و او را به بيمارستان مي برند.دکتر نيامده و تلفني به او مي گويند که يک مريض بدحال است.دکتر مي گويد که فعلاً آزمايش هاي قند و فشار و ...را انجام دهيد تا برسم.بعد که مي آيد بدون اينکه مريض را ببيند چند عدد را نگاه مي کند و مي گويد که مريض زنده مي ماند يا نه.تمام وجود انسان عدد است، مقررات است، قدر يعني اندازه.وقتي اين عددها پس و پيش مي شوند وضع انسان هم پس و پيش مي شود.
نگاه:
نشست و برخاست هاي انسان در زندگي مهم است و اثر مثبت و منفي دارد.هر دو اثر را دارد.در اسلام گفته اند:«کن في الناس و لا تکن مع الناس »بين مردم باش ولي با مردم نباش.يکي از بزرگان رفته بود سمت «سنگان»و 18-17 نفر را به کوه هاي آنجا برده بود که درباره معنويت و اخلاق آنها کارکند.مرحوم پدرم به او گفتند:فلاني!اينها را مي خواهي در کوه تربيت کني؟ هنر اين است که در محيط شهر باشي و با تقوا بماني.پدرم گفته بود اگر مرد کاري در محيط شهر آنها را رشد بده!
منبع:نشريه آيه، ويژه نامه دين و فرهنگ.