به دنبال زباله ها

با دقت ظروف خود را تميز مي کنيد و زباله ها را در کيسه هاي مخصوص زباله قرار داده، آنها را به همراه اضافه غذاي هفتگي تان بيرون از خانه قرار مي دهيد.با اين کار حس خوب کمک کردن به حفظ محيط زيست در شما به وجود مي آيد و بعد از آن هم همه چيز را فراموش مي کنيد.
يکشنبه، 7 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
به دنبال زباله ها

به دنبال زباله ها
به دنبال زباله ها


 

ترجمه:امين اشرفي




 

آيا تا به حال به اين فکر کرده ايد که زباله هاي شما در نهايت به کجا مي روند؟!
 

با دقت ظروف خود را تميز مي کنيد و زباله ها را در کيسه هاي مخصوص زباله قرار داده، آنها را به همراه اضافه غذاي هفتگي تان بيرون از خانه قرار مي دهيد.با اين کار حس خوب کمک کردن به حفظ محيط زيست در شما به وجود مي آيد و بعد از آن هم همه چيز را فراموش مي کنيد.
اما داستان زندگي زباله ها از اينجا شروع مي شود.براي مثال ظروف آلومينيومي که شما آن را دور انداختيد ممکن است سرنوشت متفاوتي داشته باشد، شايد آن را بعد از پرس کردن دوباره به کارخانه ساخت ظروف آلومينيومي ببرند تا با آن ظرف هاي جديد درست کنند، يا شايد در نزديک ترين محل دفن زباله جاي گيرد و يا حتي به نقاطي دور فرستاده شود تا آن را بازيافت کنند.حقيقت اين است که هيچ کس نمي داند يک تکه زباله در نهايت کجا مي رود و چه بلايي به سرش مي آيد.
همين سوال، مجله "نيوساينتيست" را به اين فکر انداخت تا با همکاري گروهي از محققان دانشگاه MIT، در پي پاسخ اين سوال برود.
گروه تحقيقاتي MIT در يک پروژه آزمايشي، مسير 60 تکه زباله مختلف را دنبال کردند، اين مرحله اول بود و پس از اين مرحله به بخش دوم تحقيقات رسيدند که در آن مسير هزار تکه زباله ديگر در لندن، نيويورک و سياتل رديابي مي شد.
هدف اين تحقيقات فقط راضي کردن کنجکاوي محققان در مورد سرنوشت زباله ها نبود، بلکه ايده اي بود براي کمک کردن به هموارسازي راه براي ساختن دنيايي ايده آل که در آن تقريبا تمام زباله ها بازيافت مي شوند و يا به شکل ديگري قابل استفاده هستند؛ و همچنين براي جلوگيري از دفن زباله هايي که طبيعت قدرت بازيافت آنها را ندارد.
هم اکنون يک چنين جامعه جهاني، رويارويي دور از انتظار است.يکي از دلايلش هم اين است که هيچ کس نمي داند با چه چيز رو به رو هستيم.با اين که تلاش زيادي براي توليد فراورده هاي قابل بازيافت و رساندن آنها به دست مصرف کنندگان شده، اما هنوز راه حلي براي بازگرداندن محصولات ارائه نشده است.
طي تحقيقات مختلف، مسير زباله ها دنبال شده است اما تاکنون تنها ثمره اين تحقيقات پي بردن به مقدار زباله ورودي به محل هاي دفن زباله، زباله داني ها و يا کوره هاي زباله سوزي بوده است که آن هم مقداري تقريبي است.
"والير توماس"، يکي از مسئولان موسسه فناوري جورجيا عضو سازمان علمي حفاظت از محيط زيست، درباره اين آمار مي گويد از لحاظ وزن، آمار نسبتا خوبي است اما در جزئيات ضعيف است و در برخورد با طبيعت اين جزئيات هستند که اهميت دارند نه جرم کل زباله ها، درون زباله هاي به نظر بي خطر خانگي، همه چيز در تکاپو است.از پارچه هاي کثيف گرفته تا لامپ هاي کم مصرف حاوي جيوه، تمام زباله ها مي توانند به طبيعت آسيب برسانند.
در دنياي ايده آلي که هدف ماست، بايد با زباله ها به طور صحيح و جداگانه برخورد شود.براي رسيدن به اين هدف بايد تصوير واضح تري از چرخه زندگي انواع مختلف زباله به دست بياوريم و اينجاست که محققان دنبال کننده زباله وارد عمل مي شوند.اين گروه تشکيل شده است از مهندسان، طراحان و محققان تشخيص دهنده چرخه زندگي که زير نظر MIT فعاليت مي کنند.آنها برچسب هاي مخصوصي طراحي کرده اند که مي توانند با چسباندن هر برچسب روي يک تکه زباله، رد آن را بگيرند.اين برچسب ها هر 15 دقيقه الي 2 ماه مکان خود را به مرکز تحقيقات اعلام مي کنند.
هر کدام از اين برچسب ها از يک سيم کارت تلفن همراه، يک باتري، يک حسگر (سنسور)حساس به حرکت و يک ريز پردازنده ساده تشکيل شده است.
ريزپردازنده مسير حرکت را حفظ مي کند و با درک اطلاعات، آنها را به سيم کارت مي دهد و سيم کارت هم داده ها را به نزديک ترين مرکز مخابراتي مي فرستد.پس ز آن، سيم کارت يک پيامک به مرکز تحقيقاتي گروه ارسال مي کند.در آنجا هم رايانه اي را با استفاده از اين اطلاعات، مکان تقريبي فرستنده را تعيين مي کند.
برچسب ها آن قدر دقيق نيستند که فاصله و مکانشان را بر حسب متر بيان کنند."لوويس گيرود"، طراح برچسب ها، به عدم دقت بالاي برچسب ها را اشاره مي کند.
در شهرها جاهايي که شبکه هاي زيادي از خطوط تلفن همراه وجود دارد، گروه مي تواند با دقت 100 الي 500 متر جاي يک فرستنده را تعيين کند.در مناطق روستايي ايندقت به هزار متر از مکان واقعي فرستنده مي رسد.گيرود در مورد چگونگي يافتن مکان يک فرستنده مي گويد آنها به جاي اين که مستقيما دنبال زباله بگردند، چيزي مرتبط با آن را جست و جو مي کنند.براي مثال آنها در نخستين آزمايش خود در ماساچوست، رد يک تکه زباله را در حومه شهر کوچکي گرفته بودند و بعد سراغ کوره زباله سوزي نزديک همان شهر رفتند و برچسب را در آنجا پيدا کردند.

بازيافت به روش انساني
 

ساعت 13:58 بعد از ظهر 12 جولاي، "موسانتسر تينائولي"، يکي از رهبران پروژه يافتن مسير زباله ها، دروبين يکي از خبرنگاران مجله نيوساينتيست را در سطل زباله اي در سياتل رها کرد.5 سال بود که آن دوربين به خوبي کار مي کرد اما يک دوربين جديدتر با امکانات بهتر به آن ترجيح داده شده بود.صاحب دوربين به اين فکر بود که سرنوشت دوربينش چيست؟ دفن خواهد شد، بازيافت مي شود يا به کشورهاي در حال توسعه مي رود تا در آنجا به فروش برسد؟ در آن لحظه سرنوشت دوربين کاملا نامعلوم بود.اما 2 روز بعد دوربين در يک منطقه مسکوني در خانه اي در 2/6 کيلومتري سطل زباله پيدا شد.
به نظر مي رسيد که دوربين از سطل زباله خارج شده باشد و به خانه اي جديد برده شده باشد.البته اين وسيله الکترونيکي نبود که پس از رها شدن در سطل زباله، فرد ديگري صاحب آن مي شد.مثالي ديگر هم هست، تلويزيوني که در "وست وود"در سطل زباله قرار داشت دو روز بعد، يک کيلومتر دورتر صاحب جديدي پيدا کرده بود.
يک لپ تاپ باستاني(خيلي قديمي!)که صاحب آن "اوين کالوي"،خبرنگار نيوساينتيست بود،به مرکز بازيافت قطعات رايانه اي برده شد.تنها چند روز بعد مشخص شد که صاحب جديد لپ تاپ به جاي آن که آن را بازيافت کند، به خانه خود برده بود که فاصله اش تا محل بازيافت حدود 500 متر است.
اين شکل جديد هم نوعي بازيافت است که درطوفان زباله ها.فرض کنيم شما وسيله اي را نمي خواهيد و تصميم داريد که آن رادوربيندازيد. فرد ديگري قصد خريد وسيله اي را دارد که شما ديگر به آن نياز نداريد.اگر شما وسيله خود را به آن فرد بدهيد، از پر شدن محل هاي دفن زباله جلوگيري کرده ايد.البته هيچ کس نمي داند شما با اين کار، چند روز آن وسيله را از زباله داني ها دور نگه خواهيد داشت؟

برچسب هاي سخنگو
 

گروه تحقيقاتي MIT تاثيرات سوء زباله ها روي سلامتي انسان را بررسي مي کند،استفاده از اين برچسب ها به شناسايي مناطقي مي پردازد که در آن مواد قابل بازيافت دفن مي شوند، و مواردي را که مواد زائد خطرناک توسط وسايل نقليه مثل کشتي ها در سطح آب هاي جهان حمل مي شوند، بررسي مي کند.
آنها با تخمين زدن ميزان توليد انرژي و مقدار گاز گلخانه اي منتشر شده از نوع خاصي از زباله، شايد بتوانيد بهترين چرخه بازيافت آن زباله را انتخاب کنيد.
اساسي ترين دليل براي برچسب گذاري روي زباله ها، شناسايي مکان مواد معدني دفن شده در محل هاي دفن زباله است تا در صورت نياز، آنها را استخراج کنند و در ساخت محصولات از آنها استفاده کنند.اين محل هاي دفن مملو از انواع فلزات همچون طلا، آلومينيوم، نيکل، مس، روي، قلع، کادميم و جيوه هستند، به علاوه مقادير بسيار زيادي از مواد قابل بازيافت پلاستيکي و شيشه اي.
شايد روزي فرا برسد که به علت کم شدن کالا، بشر مجبور به حفر معدن در محل هاي دفن زباله براي دست يافتن به اندوخته هاي ارزشمند آنها شود؛ و اين امر به دانستن مکان دقيق انواع کالاهاي دفن شده بستگي دارد و اين که از کجا بايد حفاري را آغاز کرد.
به هر حال چسباندن برچسب به تک تک زباله ها و نگه داشتن رد سيگنال هاي آنها تا ابد، غيرممکن است.والير توماس پيشنهاد مي کند که به محصولات يک بار کد يا فرکانس شناسايي راديويي(RFID)داده شود تا به وسيله آن بتواند محصول مورد نظر را پيدا کنند.گروه تحقيقاتي توماس سعي دارند به تمام محصولاتي که ساخته مي شوند يک بارکند مخصوص بدهند و با دادن اطلاعاتي از قبيل محل ساخت محصول،اجزاي به کار رفته در توليد آن و محل فروش، کا رخود را براي دوباره يافتن آن راحت تر کنند.
توماس بر اين عقيده است که هزينه اجراي چنين پروژه اي از طريق سودهاي اقتصادي و حفاظت از محيط زيست همين پروژه تامين خواهد شد.
به هر حال براي بررسي کارآمدي اين روش ها، بايد به انتظار نشست.اما پيش از آن، همه ما بايد به ياد داشته باشيم که هميشه پيشگيري بهتر از درمان است و تلاش براي توليد زباله هاي کمتر(با مصرف بهينه)، بهترين راه براي حفظ محيط زيست و سياره زيبايمان است.

آزمايش سياتل
 

در جولاي و آگوست 2009، گروه تحقيقاتي MIT که وظيفه رديابي زباله ها را بر عهده داشت، 60 قطعه زباله اطراف شهر سياتل را علامت گذاري کرد.با کمال تعجب آنها متوجه شدند که تنها 2 قطعه به محل دفن زباله واقع در 300 کيلومتري رسيده اند.يازده مورد ديگر از قبيل يک جفت کفش، يک صفحه کليد رايانه و باتري يک لپ تاپ به محل بازيافت رسيده اند.
بيشتر قطعات بازيافت شده به مواد خام مثل پلاستيک، شيشه، استيل، مس و آلومينيوم تبديل مي شوند تا پس از آن فروخته شده و براي توليد محصولات جديد دوباره مورد استفاده قرار گيرند.به اين علت که محل بازيافت زباله هاي غيرالکترونيکي سياتل به کارخانه ديگري تبديل شده است.مراکز بازيافت شهرهاي نزديک محل جمع شدن زباله هاي غيرالکترونيکي اين شهر هستند.
يکي از مواردي که احتمالا در تاريخ 15 جولاي در شهري ديگر دفن شد، يک دستکش باغباني بود که در 11 جولاي برچسب گذاري شده و در سطل زباله اي رها شده بود.پس از آن دستکش، محققان يک بطري آب را برچسب گذاري کردند و در همان سطل رها کردند، اين بطري هم در23 جولاي در محل دفن زباله اي نزديک نيوبرگ دفن شد.از اين رخدادها مي توان نتيجه گرفت که هر دو مورد به يک محل براي دفن شدن رفته اند.برچسب بطري آب طي فرايند دفن سالم ماند اما برچسب دستکش طي اين فرايند نابود شد و به همين علت احتمالا همان دستکش بوده است.
سه مورد برچسب گذاري شده ديگر هم در معابر وسايل نقليه پيدا شدند، يکي در سياتل و دو تاي ديگر در تاکوما (جنوب غرب سياتل).اما سرنوشت بقيه موارد به طور دقيق معلوم نيست.براي مثال در تاريخ 12 جولاي يک اسباب بازي درون سطل زباله اي در سياتل قرار داشت اما 5 روز بعد سيگنال هايش از کوه هاي جنوب سياتل رديابي مي شد، يا حتي ظروف پيرکسي که در سياتل بود پس از چند روز سيگنال هايش از اعماق درياچه واشنگتن رديابي شد.
اين نتايج نشان مي دهد که سيستم جمع آوري زباله ها در سياتل فعال است.در هر حال حدود 200 هزار تن زباله در سال 2008 در سياتل دفن شد.
منبع:نيوساينتيست، 19سپتامبر 2009
منبع:دانشمند شماره559



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط