دوستی و دوست‌یابی‌های سالم از نگاه روایات و روانشناسان (1)

در این نوشته به لطف خداوند متعال، نوشته ای را طراحی نموده‌ایم، که انشا الله می‌تواند در مراحل مختلف زندگی برایتان حائز اهمیت باشد. این نوشته در چند بخش تنظیم گشته است؛ قسمت اول به لزوم دوستی و نیاز فطری انسا ن ها به دوست اشاره نموده‌ایم، که این نیاز در انسان، بیش از حیوانات دیگر وجود دارد، در بخش دوم به لزوم، خوب بودن دوستان و پرهیز از دوستی با افراد مختلفی از جمله دروغگو-احمق و... اشاره شد، زیرا دوستی اولین گام در مسیر شقاوت و سعادت انسانی به
چهارشنبه، 17 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دوستی و دوست‌یابی‌های سالم از نگاه روایات و روانشناسان (1)

دوستی و دوست‌یابی‌های سالم از نگاه روایات و روانشناسان (1)
دوستی و دوست‌یابی‌های سالم از نگاه روایات و روانشناسان (1)


 

نويسنده:مهرداد قاسم پور
منبع : اختصاصي راسخون



 

مهرداد قاسم پور

چکیده:
در این نوشته به لطف خداوند متعال، نوشته ای را طراحی نموده‌ایم، که انشا الله می‌تواند در مراحل مختلف زندگی برایتان حائز اهمیت باشد. این نوشته در چند بخش تنظیم گشته است؛ قسمت اول به لزوم دوستی و نیاز فطری انسا ن ها به دوست اشاره نموده‌ایم، که این نیاز در انسان، بیش از حیوانات دیگر وجود دارد، در بخش دوم به لزوم، خوب بودن دوستان و پرهیز از دوستی با افراد مختلفی از جمله دروغگو-احمق و... اشاره شد، زیرا دوستی اولین گام در مسیر شقاوت و سعادت انسانی به شمارمی آید که نباید آن را موضوع کوچکی بدانیم، بلکه آن اساس آینده‌ی ما را شکل می‌دهد، سپس طبق آن به روایات معتبر از معتبرترین منابع شیعه، اشاره شد ه است. پس از اهمیت دوستی و همچنین ذکر اهمیت دوستی با های خوب، به راه کارهای دوست یابی و روش‌های باز کردن سر صحبت با کسی که هنوز با وی آشنایی نداشته‌ایم و وی شرائط دوستی را دارد، اشاره شده است که طبق آن به زبان گفتاری و مهم‌تر از آن به زبان جسم (زبان بدن) اشاره شد و توضیحات مختصری را پیرامون آن داده‌ایم. در آخر نیز به راه کارهای پایانی برای جلب دوستی و هم چنین راه کارهای تداوم دوستی‌ها، اشاره نموده‌ایم.
کلید واژه: دوست - دوستی، دوست یابی، احمق، دروغگو
مقدمه:
از مهم‌ترین قسمت‌های زندگی، انس گرفتن با همنوعان خویش می‌باشد، زیرا بیش از موجودات دیگر به اجتماع، نیازمند است، زیرا زندگی وی، یک زندگی کاملاً اجتماعی است. یکی از دلائل اصلی بر سخنانم این است که اگر افراد در کنار هم نباشند، فرد دچار بیماریهای مختلف روحی و روانی خواهد شد، که همین امر می تواندزمینه ساز بیماری‌های جسمی فراوانی نیز باشد. دوستی درانسان یک امر فطری و غریزی است که وی را در اجتماع می‌کشاند. چنان چه ارسطو نیز می‌گوید: دوستی یکی از فضائل است یا به هر حال فضیلت را در بردارد، به علاوه دوستی یکی از ضروریات اولیه زندگی است. یک دوست خوب آن است که در کنار وی انسان به آرامش برسد، نه اینکه مشکلات وی را دوچندان کند. لزوماً یک دوست صمیمی کم کم وارد زندگی می‌شود و می‌تواند نقش به سزائی را در آینده وی ایفا کند، به همین دلیل، باید در انتخاب دوست، بسیار دقت نمود، زیرا وی یکی از اعضاء خانواده‌ی مجازی به شمار می‌رود، که حتی نقش وی می‌تواند بالا تر از افراد خانواده‌ی حقیقی باشد. چنانچه امام علی (ع) می‌فرمایند: بسا تو را برادری است که مادر تو وی را نزائیده است. وچنانچه حضرت می‌فرمایند: بسا بیگانه ای از خویشاوند نزدیک‌تر است و غریب کسی است که دوستی ندارد (1) بنابراین اولین موضوع مورد بحث ویژگی دوست واقعی است چنان چه حکیمی گفته است: اگر همه‌ی دنیا را مالک شوم، آن در نظر من با ذره ای از وفای دوست و اندکی از محبت برادری کریم، برابری نمی‌کند (2) دومین موضوعی که می‌تواند در دوستی پس از انتخاب فرد مهم تلقی شود، برخورد های اولیه با وی خواهد بود، که همین امر می‌تواند مقدمه ای در تداوم و یا عدم دوستی داشته باشد (3) وقتی شما فردی را برای دوستی مناسب دیدید، باید بتوانید، با وی، یک برخورد اولیه داشته باشید. به عبارت دقیق‌تر و روشن‌تر باید اسلوب‌های دوست یابی را یاد گرفته تا بتوانید، فرد مورد نظر را با اراده خویش انتخاب کنید. نخست اینکه باید بدانید، وی دوستی با شما را چگونه تلقی می‌کند و دیدگاهش نسبت به معیارهای شما چگونه است. در این نوشته به لطف خدای تبارک و تعالی و عنایت حضرت بقیه الله الاعظم (عج) به مواردی که به آن‌ها اشاره شد، می‌پردازیم که امید است مورد توجه خوانندگان محترم قرار گیرد.
فصل اول

اهمیت دوست و دوستی:
 

چنانچه در مقدمه نیز بدان اشاره نمودم، دوست خوب یکی از ارزش‌ها و نعمت‌هایی است که به بعضی از افراد اعطا شده است در این قسمت به چند روایت که از پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) در این امر به ما رسیده است، توجه کنید: پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: چون خداوند خیر کسی را بخواهد دوست شایسته روزی او می‌گرداند که هر گاه فراموش کند او را یادآوری خواهد نمود و اگر به خاطر داشته باشد، وی را یاری کند. (4) و نیز می‌فرمایند: مسلمان پس از اسلام و بهره مندی از فوائد آن از هیچ چیز دیگر مانند برادری که در راه خدا از او استفاده کند، بهرمند نمی‌شود و نیز می‌فرماید: مردی که داغ فرزند کوچک ندیده وارد بهشت نخواهد شد، عرض شد که یا رسول الله –آیا همه‌ی ما فرزند از دست رفته داریم!؟
فرمود: داغ برادر دینی به منزله‌ی داغ فرزند از دست رفته است. (5)
امام صادق (ع) می‌فرماید: در دنیا دوستان زیاد به دست آوردی، زیرا آنان در دنیا و آخرت به شما سود می‌رسانند-اما در دنیا نیازهایتان را برطرف می‌سازند، لکن در آخرت دوزخیان می‌گویند: (فما لنا من شافعین و لا صدیق حمیم) (6)
ونیز فرمودند: کسی که به زیاد کردن دوستان رغبت نداشته باشد، دچار خواری خواهد گشت (7)
و نیز فرمودند: از دوستت محافظت کن، هر چند با آتش سوزی باشد (8)
ونیز فرمودند: (درصدد افزایش دوستان باشید، چه هر مومنی را دعای مستجابی است) (9)
و نیز فرمودند: دوست زیاد برای خود فراهم کنید، چه برای هر مومنی امکان شفاعتی است (10)
ونیز فرمودند: با مومنان زیاد دوستی کنید، زیرا آنان در نزد خداوند قدر و منزلتی دارند که در روز قیات به آن‌ها تلافی می‌کنند (11) و نیز فرمودند شخص به سبب داشتن دوستان، فزونی می‌یابد (12)
و نیز فرمودند: سه چیز است که در هر زمان کمیاب است: برادری و دوستی در راه رضای خدا، همسر شایسته که در راه دین خدا مونس باشد، و دیگر فرزند رشید و خردمند –سپس ادامه دادند: کسی که این سه را داشته باشد، به تمام خوبیهای دنیا رسیده است (13) امام کاظم (ع) نیز فرمودند: برترین خصلت‌ها و گرامی‌ترین آن‌ها بجا آوردن کار نیک، فریادرسی به غمزدگان و تحقق دادن آرزوی آرزومندان، ........ و زندگی افزودن دوستان است (14) اهمیت دوست شایسته و خوب، به این اندازه است که امام صادق (ع) آن را یکی از نشانه های سعادت ونیکبختی آدمی ذکر می‌کند و می‌فرماید: از نیکبختی آدمی این است که محل کار و تجارتش درشهرش باشد و فرزندانی داشته باشد که از آن‌ها کمک بگیرد و دارای دوستانی شایسته و خانه ای وسیع و گشاده و همسری زیبا و صالحه باشد که هر گاه به او می‌نگرد، شاد گردد. (15) البته باید به این نکته‌ی بسیار مهم نیز کاملاً توجه داشت که دوست خوب امروز از هر چیزی کم یاب تر و با ارزش‌تر است، و کم اغراق نکرده، اگر بگویم مورد اعتماد امروز نایاب بلکه، مصداقی ندارد چنانچه: روایت شده است که مردی در بصره نزد امام علی (ع) آمده و گفت: یا امیرالمومنین، ما را از دوستان آگاه کن –آن حضرت پاسخ داد، دوستان دو دسته‌اند، دسته ای مورد اعتماد و دسته ای خنده رو و ظاهر فریبند. اما دسته ای که مورد وثوق اند، مانند دست و بال و خانواده و مال می‌باشند، اگر به این دوست خود اعتماد داری مال و توان خود را در راه او صرف کن، با هرکس دشمن است، دشمن باش، راز او را مکتوم بدار، او را یاری و خوبی‌هایش را ظاهر کن و بدان ای پرسش کننده که این گونه دوستان از کبریت احمر کمیاب‌ترند. اما دوستان خنده رو، از آنان به تو لذت و خوشی می‌رسد، این را از آن‌ها قطع مکن و پیش از این از وجدان آن‌ها چیزی مخواه و به مقداری که با تو گشاده رویی و شیرین زبانی می‌کنند، با انان رفتار کن –(16) اهمیت دوستی از نگاه روانشناسی: دو روتی روو (روانشناس بالینی و نویسنده‌ی اثر) دوستان و دشمنان، معتقد است دوستی می‌تواند بر عمر آدمی بیفزاید. (17) نبود حمایت‌های اجتماعی، خطر مرگ را حتی از استعمال دخانیات فزون‌تر می‌سازد – بنابر مطالعات ایمنی شناسان یکی از بدترین شکنجه های روحی برای افراد منزوی کردن آنان از محیط اجتماعی است. درسال های اخیر دانشمندان توجه خویش را به این مساله معطوف ساخته‌اند که دوستی (روابط اجتماعی) چگونه بر بهبودی یک بیماری خاص اثر معجزه آسائی دارد. دانشگاه بیل در تحقیقی 194 بیمار که به حمله‌ی قلبی مبتلا بودند را مورد برررسی قرار داد، در این تحقیق آمده است: احتمال زنده بودن این افراد پس از 6 ماه از شروع حمله‌ی قلبی در کسانی که از پشیبانی عاطفی برخوردار بودند، بالاتر از افرادی است که از پشتیبان برخوردار نبودند. جالب است بدانید افرادی که از پشتیبانی اجتماعی برخوردار هستند، کم‌تر دست خوش افسردگی، نگرانی و انواع بیماری‌های روانی قرار می گیرنددر تحقیق و بررسی که پژوهشگران سوئدی در سال 2000 به مدت 3 سال راجع به بیش از 1200 نفر سالمند به عمل آوردند، حاکی از این بود که آنانی که تماس‌های اجتماعی داشتند، احتمال مبتلایشان به دمانس (زوال عقلی) 40 درصد کم‌تر از افرادی است که ارتباط آن‌ها بسیار ویا نامطلوب استطبق مطالعات به عمل آمده و تحقیقات انجام شده بسیاری از فرآیندهای پیچیده تن (فیزیولوژی) که بر بیماری اثر می‌گذارد، ممکن است تحت تاثیر وجود یا عدم ارتباطات اجتماعی باشد این تحقیقان به خوبی روشن می‌کند، که دوستی‌ها و روابط اجتماعی تا چه حد می‌تواند، از فشار های عصبی بکاهد. البته هرگز فکر نکنید که نداشتن روابط اجتماعی فقط بر روحیات تاثیر گذار است، بلکه بسیاری از دردها تحت تاثیر نداشتن همین روابط اجتماعی است و می‌تواند موجب پیدایش ضربان قلب بالا، بالا بردن فشار خون، و بالاخره انقباض شریان‌ها و آمادگی خون برای لخته شدن، زمینه را برای پیدایش بسیاری از بیماری فراهم نماید. حال نوبت به این موضوع می‌رسد که دوستی، چگونه قادر به کاستن اثرات فشار روانی استروان شناسی به نام (جانیس کی کولت گلاسر) و همسرش (رونالد کلاسر)، استاد ایمنی شناسی دانشگاه اوهایو، پیرامون این حقیقت به مطالعه پرداخته‌اند که طی آن به این نتیجه رسیدند: آنان ضمن بررسی وضع تندرستی 60 نفری که از همسران مبتلا به (آلزایمر) مراقبت می‌کردند، پی بردند آن دسته از مراقبینی که هنگام شروع پژوهش از حمایت‌های اجتماعی (دوستی) برخوردار بودند، یک سال بعد از افرادی که چنین موهبتی را نداشتند، واکنش‌های خیلی شدیدتری را نشان دادند. (18) پژوهشگران عقیده دارند، داشتن دوستانی که بتوان به ان‌ها متکی بود، این مفهوم را در بردارد که هنگام رویداد رنج و درد، اندکی از هورمون‌های فشار روانی (استرس) را کاهش دهد. دمی با دوست در خلوت، به از صد سال در عسرت من آزادی نمی‌خواهم که بایوسف به زندانم-(19) اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت باقی همه بی حاصلی و بلهوسی بود –(20)
فصل دوم

ویژگی دوست
 

اما سوال مهم و حیاتی در انتخاب دوست است. کاملاً مشخص است که نباید با هر کسی دوستی کند و مسلمآً هر کسی این لیاقت را نیز ندارد. دوست خوب باید از شرائط خاصی نیز بهرمند باشد چنانچه پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: آئینه دوست خویش است که هر گونه اذیت و آزار را از اودور می‌کند. -(21) اگر کمی به زندگی خود بازگردیم، اگر کمی ماشین زمان را به عقب بکشانیم، شاهدیم، که بسیاری از شخصیت امروز ما تحت وجود دوستمان بوده است. به راستی اگر فلان دوست نبود، امروز اینجا نبودم –به راستی اگر فلان فرد در زندگیم قرار نمی‌گرفت به فلان راه (چه بد و چه خوب) کشیده نمی‌شدم. ولذا هرگز گزافه گویی نیست اگر بگوییم، اصل آینده‌ی ما دوستان تشکیل می‌دهند، و همان طور که در مقدمه نیز به آن اشاره نمودم، نقش دوست چه بسا، بسیار بالاتر از خانواده است. به همین دلیل در این باره روایات فراوانی، از ائمه اطهار (ع) وارد شده است که ملاک دوست خوب و بد را به ما نشان می‌دهد.
دوستی با داشنمندان، خردمندان، پارسایان، زاهدان:
به روایات فوق توجه کنید: پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید از دانشمندان بپرسید و با حکیمان گفتگو کنید و با فقیران همنشین شوید (.22) امیر مومنان، امام علی (ع) نیز در این باره می‌فرماید: بدانید همنشینی با دانشمندان و پیروی از او آئینی است که باید بدان پایبند بود، فرمانبرداری از او وسیله‌ی کسب حسنات و محو سیئات و اندوخته ای برای مومنان و بلندی منزلت آنان در حال زندگی و مرگ آن‌ها و سبب آن است که مومن به هنگام مرگ به نیکی یاد شود. (23) و نیز می‌فرماید: جز با خردمند پرهیزگار معاشرت نداشته باش، و جز با دانشمندان پاکدل همنشین مباش و راز خود را تنها به مومن وفادار بسپار. (24) امام سجاد (ع) نیز در این باره می‌فرمایند: محفل صالحان و شایستگان سبب هدایت و صلاح و آداب و رفتار دانشمندان موجب افزایش خرد است. (25) لزوم معاشرت با عالم و دانشمند به این دلیل است که بر علم افزوده شده و از جهل وی کاسته می‌شود، به همین دلیل، لقمان حکیم فرزندش را به معاشرت و رفت و آمد با دانشمندان ترغیب می‌کند، چنانچه می‌گوید: ای پسرک من با دانشمندان همنشین باش ودر برابر آن‌ها زانو بزن و چه دل‌ها که با شنیدن حکمت زنده می‌شود، چنانچه زمین مرده با بارانهای تند زندگی را از سر می‌گیرد (26) و نیزاز لقمان حکیم مروی است کسی که بئر جاهای بد وارد شود، متهم می‌گردد، و کسی که با رفیق بد معاشرت کند سالم نمی‌ماند، و هرگاه نتوانی با دانشمندان و حکیمان همنشین باشی بر توست با دیگر مردم که صالح و پرهیزگار باشند معاشرت کنی چه آن‌ها برای تو در سختی‌ها پناهگاه و در آسودگی و رفاه زینت و زیورند و در وقت بلا پناه و مانع اند. (27) پیامبر اسلام (ص) نیز در وصیت خود به ابن مسعودمی فرماید: باید همنشینانت نیکان و دوستانت پرهیزگاران پارسا باشند چه خداوند متعال در کتابش فرموده است «الْأَخِلاَّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ المتقین 28» همچنین منقول است پیامبر اکرم (ص) در وصیتی که به اباذر فرمود، این چنین گفت: ای اباذر جز با مومن دوستی مکن (29) و نیز فرموده است: خوشبخت‌ترین مردم کسی است که بامردم بلند نظر و بزرگوار معاشرت کند (30)
ونیز فرمود: با اهل فضیلت معاشرت کن، تا برتری یابی (31)
و نیز فرمود: همنشنینی با خردمندان شرافت است (32)
ونیز فرمود: دوستی با نیکان موجب شرف و رافت با بدان باعث تلف نبودی است (33)
و نیز فرمود: با نیان رفاقت کن تا از بدان ایمن باشی (34)
و نیز فرمودند: بهترین یاران کسی است که از تو را به راه خیر و نیکی راهنمایی کند. (35)
ونیز فرمودند: همنشینی نیکوکاران باش تا از آن‌ها باشی، و از بدکاران دوری کن تا از آن‌ها جدا باشی ونیز فرمود: رفاقت باسعادتمندان موجب سعادت آدمی است (36) و نیز فرمود: برتو باکی نیست که با خردمندان رفاقت کنی، هر چند از نظر کرم و بخشش او را در خور ستایش ندانی لیکن تو از خرد او سود گیر و از اخلاق بد او خود را نگاه دار و رفاقت با بخشنده و بزرگوار را فرو مگذار هر چند از خرد او سود نبری (37) و نیز فرمود: هرگاه مردی را دیدید که در دنیا زهد به دنیا شده، به او تقرب جویید چه او القای حکمت کند (38) و نیز فرمود: تنها با کسی همنشین شوید که شما را به پنج چیز فرا می‌خواند: از شک به یقین، از خود برتربینی به فروتنی، از دشمنی، به دوستی، از ریاکاری به اخلاص، و از محبت دنیا به زهد (39) لزوم دوستی با کسی که این خصوصیات را داشته باشد: ونیزمروی است پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هرکس با مردم داد و ستد کند و به آن‌ها ستم نورزد و با آن‌ها سخن گوید و دروغ نگوید و به آن‌ها وعده دهد و تخلف نکند او از کسانی است که ازجوانمردیش کامل و عدالتش آشکار و برادریش واجب است (40) و نیز آمده است، از آن حضرت پرسیدند، کدام همنشنین افضل است؟ فرمود: کسی که هر گاه (نیازت را) اظهار کنی یاریت کند و اگر فراموش کرده باشی، به یادت آورد. (41) و همچنین در وصیت خود به محمدبن ابی بکر فرمود: باید شایستگان و نیکوکاران، دوستانت و بدکاران و خیانتگران دشمنانت باشند، چه من محبوب‌ترین دوستانم آنانی هستند که بیشتر خدا را یاد می‌کنند و ترس آن‌ها از او بیشتر است (42) امام حسن (ع) نیز در وصیت خود به جناده بن امیه فرموده است: (هرگاه نیازمندی تو را به رفاقت با کسانی مایل سازد، با کسی مصاحبت کن که هرگاه با او رفاقت کنی، زیورت و اگر او را خدمت کنی، نگهدارت و اگر از او کمک بخواهی، کمک کارت باشد، و هر گاه سخن گویی، تصدیقت کنی و اگر یورش بری، پشتیبانت باشد، و اگر بخواهی بخشش کنی، تو را کمک کند و اگر رخنه در کارت پدید آمد، آن را مسدود کند، و اگر کار نیکی از تو بیند، ان را بر زبان آورد و اگر از او چیزی بخواهی به تو بخشد، و اگر خاموشی گزینی، او آغاز سخن کند، و اگر حادثه ناگواری برایت روی دهد، با تو همدردی و مواسات کند، همان کسی که بدی و ستم و آزاری از او به تو نمی‌رسد، و بر اثر او راه‌ها بر تو مشتبه نمی‌گردد و در برابر حقایق امور تو را خوار نمی‌سازد، و اگر در حال تقسیم نزاعی میان شما اتفاق افتد، تو را برخودش ترجیح دهد -)43
لزوم دوستی با دینداران و پرهیز از دوستی با بدکاران:
مسلماً بر همگان مشخص است که نداشتن یک دوست خوب، بهتر از داشتن هزار دوست بد و بدکار است. امیر مومنان علی (ع) می‌فرماید: الصدیق من صدقه غیبه. دوست، کسی است که در پشت سر هم صادق باشد، یعنی حقوق دوست خویش را صادقانه مراعات کند. محمد بن حسام خوسقی، این کلام امام را این گونه به شعر تبدیل نموده است
تو راگر دوستی باشد موافق
سه خاصیت در او موجود باید
نخستین آنکه اندر غیبت دوست
نگوید آنچه او را خوش نیاید
دوم آن است کاندر حال عسرت
به جای او جوانمردی نماید
سه دیگر آنکه بعد آن دوست
به هر حالی که باشد، یادش آید
چو دانی سه خاصیت ندارد
چنان کس دوستداری را نشاید –(44)
البته باید به این نکته نیز توجه داشت، که نمی‌توان تک تک افراد و دوستان را در تمام خصوصیت‌ها و فضائل و حتی بدی‌ها، مورد آزمایش قرار داد، بلکه های خوب، اصولاً این خوبی در تک تک رفتار و کارهایشان مشخص و پدیدار است و بالعکس بدکاران، بعضاً نفاق در چهره یشان پدیدار می‌باشد، لذا امام علی (ع) می‌فرماید: اگر در شخصی خصوصیات ارزشمندی بود، منتظر خصلتهای خوب دیگرش باش. ابن میثم بحرانی (در شرح این جمله‌ی با مفهوم امام) می‌گوید: هرگاه در انسانی اخلاق بافضیلتی بود، طبیعت و سرشت او طبق قاعده دارای اخلاق نیک و فضائل دیگری که مناسب با آن خصلت است، خواهد بود و از او چنان انتظار و توقع می‌رود مثل کسی که راستگو است، باید از او انتظار وفا و معاشرت نیک هم داشت و اگر کسی عفاف داشت، باید از وی، انتظار کرم و بزرگواری و بخشندگی و محبت نیز داشت و اگر کسی شجاع بود، توقع آن است که نسبت به امامان تعظیم و اهل بردباری و پایداری باشد. (46) امام صادق (ع) می‌فرماید: هنشینی با دینداران موجب شرف دنیا و آخرت است –اصول کافی –1/31 و نیز فرمود: بر تو باد به داشتن دوستان راستین، چه انان به هنگام آسودگی و رفاه ذخیره‌اند و در وقت سختی و بلا سنگر و سپرند و در گفتار خود با کسانی مشورت کن که از خدا بترسند و دوستانت را به اندازه تقوی آن‌ها دوست داشته باشید –(47 و نیز آمده است: بنگیرد با چه کسی گفتگو می‌کنید زیرا هیچ کس نیست جز اینکه در هنگامی که مرگ بر او فرود می‌آید دوستان دینی او برایش مجسم می‌شود اگر یاران او نیکانند نیک و اگر بدانند بد تجسم می‌یابند و هیچ کس نمی‌میرد جز اینکه در هنگام مرگش من در نظرش مجسم می‌شوم –)48 اما در آخرت آنان تو را در پیشگاه خداوند شفاعت خواهند کرد، چنان که امام صادق (ع) می‌فرماید: دوستان بسیار به دست آورید چه برای هر مومنی شفاعتی است-هنگامی که دوزخیان می‌بینند مومنان برای یک دیگر شفاعت می‌کنند می‌گویند: فمالنا من شافعین –لاصدیق حمیم- (برای ما هیچ شفاعت کننده ای نیست-؟ نه دوست گرم و پر محبتی –)49 این در حالی است که امام رضا (ع) با صراحت می‌فرماید: کسی که یک برادر دین برای خود فراهم کند، غرفه ای در بهشت به دست آورده است –(50) و این یک امر شاخص است که توسط، دوست خویش شناخته می‌شود، و هر که به وی می‌نگرد، اولین چیزی که به یادش می‌آید، هم نشینان و اطرافیان وی است، زیرا، در عرف و حتی عقل هر کس با کسی زیاد رفت و آمد می‌کند، نشان می‌دهد که هر دو بر یک عقیده و ا سلوب شخصیتی می‌باشند، زیرا در غیر این صورت نمی‌توانستند در کنار یک دیگر، رفاقت داشته باشند و پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: برآئین دوست و هم نشنین خویش است (51) بر این امر امام علی (ع) نیز تاکید نموده و می‌فرماید: با کسی که عیب‌های مردم را بازگو می‌کند، همنشین مباش، تا از شک کنندگان به شمار آیی و با فاجر و بدکار رفاقت مکن، تا متهم گردی (52) چنانچه امام حسین (ع) نیز می‌فرماید: هم نشینی با فرومایگان شر و مجالست با فاسقان و بدکاران موجب برانگیختن شک است (53) و پیشوای ششم شیعیان نیز می‌فرماید: با بدعتگذاران مصاحبت مکن، تا در نظر مردم یکی آن‌ها به شمار آیی (اصول کافی) 2/375 دوستی باهای بدکار و دوستی با نیکان نه تنها در دنیا دارای اثرات مثمر ثمری است بلکه در آخرت نیز می‌تواند موجب سعادت و یا حتی شقاوت آدمی را فراهم نماید: امام موسی کاظم (ع) به مردی فرمود: چرا تو را در نزد عبدالرحمان بن یعقوب می‌بینم!؟ عرض کرد او خالوی من است. حضرت فرمودند «او درباره‌ی خدا گفتاری بس نادرست دارد، خداوند را که هرگز به وصف نمی‌آید، توصیف می‌کند، یا با او بنشین و ما را و یا ما بنشین و او ترک کن.»
عرض کرد: او هر چه می‌خواهد می‌گوید آیا هر گاه آنچه را می کوید نگویم و حتی بدان معتقد نباشم، از بابت او گناهی بر من است. حضرت فرمودند: آیا نمی‌ترسی بلایی نازل شود و همه را فرا گیرد –(55) امام صادق (ع) در روایت می‌فرماید: با فاجر و بدکار همنشین مباش، تا او را به راز خود آگاه کنی و در کار خود با انانی مشورت کن، که از خداوند می‌ترسند (56) –اختصاص شیخ مفید 1/230 و نیز فرمود: از معاشرت با دنیا دوستان، بپرهیزید، چه در آن دین خود را از دست می‌دهید و به دنبال آن دچار نفاق خواهید شد، این دردی زشت و منفور است که بهبودی ناپذیر است و موجب سخت دلی و سلب خشوع و فروتنی است –(57) و نیز درجایی دیگر به اصحاب خویش می‌فرماید: چه چیزی شما را باز می‌دارد در هنگامی که یکی از آنان (اهل خلاف) چیری به شما می‌رسد که موجب ناخشنودی شما وآزار ماست بر او وارد شوید و او را توبیخ و سرزنش کنید و به طور موثر با او سخن گویید –(58) یکی از آن‌ها گفت «قربانت شوم، هرگاه از ما نپذیرد، فرمود» از آنان دوری کنید و از شرکت در مجالس آن‌ها بپرهیزید.
ونیز به اصحاب خویش می‌فرماید: کاش هنگامی که از آن مرد چیزی به شما می‌رسد نزداو بروید و به او بگویید: ای فلان یا از ما دوری و کناره گیری کن و یا از این اعمال دست بردار، در صورتی که خودداری نکرد، از او دوری کنید – (59) همچنین در روایت از امام کاظم واردشده است که حضرت از دوستی باهای غیر خردمند نهی می‌کند و آن را به حدی بالا برده که فرمودند: بپرهیز از آمیزش با مردم و انس با آنان مگر آن که در میان آنان خردمند و امین یابی در این صورت با آن‌ها انس بگیر و از غیر آنان بگریز، همان گونه که از جانوران درنده میگریز ی-(60) دوستی با بدان و غیر نیکان، می‌تواند، موجب هلاکت گردد و چه بسا نداشتن دوست بهتر از دوستان فاسق می‌باشد چنانچه امیر المومنین (ع) در روایتی می‌فرماید: باید انس تو به تنهایی بیشتر ازهمنشنین با بدان باشد –(61) ابوذر (رض)، می‌فرماید: تنهایی بهتر از همنشینی بد، و همنشین شایسته بهتر از تنهایی است (62) چنان جه یکی از شاعران می‌گوید (63)
وحده الخیر
من جلیس السوء عنده
و جلیس الصدق خیر
من جلوس المرء وحده
ترجمه شعر: تنهایی بهتر است از این که نزد او همنشین بد باشد؛ و همنشین راستین بهتر از نشستن به تنهایی است. دوستی با خوبان، یکی از راه های تقرب به خداوند متعال بوده، چنانچه، نفرت و دوری از دشمنان و بدکاران، خود می‌تواند، مصداقی بارز برای تقرب و محبت به خداوند متعال باشد، زیرا در زندگی شخصی ما وقتی کسی را دوست داریم، دوستان ونزدیکان وی را نیز دوست داشته و دشمنان وی را نیز دشمن می‌داریم. چنانچه از عیسی (ع) منقول است که فرموده است: با نفرت از گنهکاران دوستی خود را به خدا نشان دهید، و با دوری از آن‌ها به خداوند تقرب یابید و خشنودی خدا را در خشم آن‌ها بخواهید –(64)

دوستی با کسی که زینت تو باشد
 

در میان دوستان، باید توجه کند، که دوست و همنشین وی، باعث فخر و افتخار وی باشد، و نباید همنشین، از وی پست‌تر باشد، زیرا نه تنها بر و ی نمی‌افزاید، بلکه مسلماً از عادات خوب وی نیز کم کم می‌کاهید، لذا باید در درجه نخست، دوست خود را از بالاتر از خود، انتخاب، تا هم در نزد دیگران، به وی افتخار کند و باعث ننگ وی نباشد، و دوم اینکه، وی را از نظر علمی، دینی و ... فزونی بخشد. امام صادق (همچنین فرمود: با کسی دوستی کن که زینت تو باشد و با کسی که تو زینت باشی، دوستی مکن –)65 پیامبر اکرم (ص) نیز می‌فرماید: بر تو باد به داشتن دوستان راستین که به هنگام آسایش و رفاه زینت و در وقت سختی و بلا پناه هستند –(66)

دوستی با احمق و ساده لوح
 

حماثت و نادانی، از صفات، مذمومی است، که می‌تواند، هم نشنین را نیز به همین درد مبتلا نماید: امام صادق (ع) می‌فرماید: کسی که از دوستی با احمق دوری نکند، بزودی، اخلاق او را فرا می‌گیرد –(67) امام علی (ع) نیز در روایات متواتری بر همین امر تکیه نموده و همگان را بر آن امر نموده است. ایشان می‌فرماید: با احمق همنشین مشو، چه او کردارش را برای تو می‌آراید و دوست دارد مانند اوباشی. (68) ونیز می‌فرماید: تباهی اخلاق، آمیزش با سفیهان و نابخردان است (69) و همچنین می‌فرماید: دوست آدم نادان در معرض هلاکت است (70) امام علی (ع) بر فراز منبر کوفه بالا رفت و در خطبه خویش چنین گفت: ای گرو مسلمانان، مسلمان باید با مسلمان دوستی کند و بافاجر و احمق و دروغگو رفاقت نکند، چه فاجر و بدکار بد، خود را برای تو می‌آراید و تو را بر ارتکاب نظیر آن تشویق می‌کند و در امر دین و دنیاییت به تو کمک نمی‌کند و آمد و شد او نزد تو برایت ننگ و رسوایی است -اما احمق از راهنمایی فرمانبرداری نمی‌کند، و نمی‌تواند بدی را از تو دور کند و بسا می‌خواهد به تو سود دهد، در حالی که به تو ضرر می‌رساند و دوریش بهتر از نزدیکی و خاموشیش بهتر از سخن گفتن و مرگش بهتر از زنده بودن اوست. اما دروغگو، هر گز به تو سود نمی‌رساند و اسباب دشمنی برایت فراهم می‌سازد، کینه‌ات را در دل‌ها فراهم می‌کند و تو را آشکار می‌گرداند و وقایع برخی از مردم را برای برخی دیگر بازگو می‌کند (71) همچنین آن حضرت به فرزندش امام حسن (ع) می‌فرماید: ای فرزندم از دوستی با احمق بپرهیز چه او می‌خواهد به تو سود رساند لیکن به تو ضرر می‌رساند و از دوستی بخیل دوری کن زیرا او آنچه را که از هر چه دیگر بدان محتاج‌تری، از دسترسی تو دور می‌گرداند و از دوستی با فاجر بپرهیز چه او تو را در برابر اندک چیزی می‌فروشد، و از دوستی با دروغگو نیز بپرهیز، زیرا او همچون سراب می‌ماند، دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور نشان می‌دهد (72)
چنانچه ابیات زیر به آن حضرت منسوب است:
فلا تصحب اخا الجهل
و ایاک و ایاه
فکم من جاهل اردی
حکیما حین اخاه
یقاس المرء بالمرء
اذا ما هو ماشاه
و للمرء من المرء
مقاییس و اشباه
وللقلب علی القلب
دلیل حین یلقاه
ترجمه اشعار:
(پس با نادان رفاقت مکن و سخت از او پرهیز کن –چه بسا نادان که هرگاه که دانا با او رفاقت کند، دانا را نابود ساخت –انان با انسانی که با او گام بر می‌داد، سنجیده می‌گردد –و برای با دیگر معیارها و شباهت‌هایی است –و دل را بر دل دلیل و راهنمایی است به هنگامی که او را دیدار می‌کند) (73)
و امام باقر (ع) نیز در روایتی می‌فرمایند: با چهارتن همنشینی و دوستی مکن: احمق – بخیل – ترسو و دروغگو. اما احمق او می‌خواهد به تو سود رساند لیکن زیان می‌رساند، بخیل: از تو می‌گیرد و به تو نمی هد، ترسو از تو و پدرو مادرش می‌گریزد و دروغگو، اگرهم راست بگوید کسی باور نمی‌کند –(74)
با بدان کم نشین که صحبت بد
گرچه پاکی تو را پلید کند
آفتاب بدین بزرگی را
پاره ای ابر، ناپدید کند –(75)
و در روایتی دیگر حضرت بر همین امر تاکید نموده و می‌فرماید: با پنج تن همنشین مشو: دروغگو- زیرا تو پیوسته از سوی او در معرض فریبی، چه او سراب است، دور را نزدیک و نزدیک را دور نشان می‌دهد و اما احمق: زیرا تو از او ایمن نیستی، می‌خواهد به تو سود رساند لیکن زیان می‌رساند و اما بخیل: چه او ضروری‌ترین چیزی را که بدان نیازمندی از تو دریغ می‌کند و اما ترسو: با تو به سلامت رفتار می‌کند لیکن در هنگام سختی می‌گریزد و اما فاسق: تو را در برابر لقمه ای یا کمتر از آن می‌فروشد –(76) و در روایت دیگری فرمود: با احمق مشورت مکن و از دورغگو یاری مخواه و به دوستی ملول اعتماد مکن، چه دروغگو دور را به تو را به تو نزدیک و ...اما احمق: به خاطر تو خود را به زحمت می‌اندازد لیکن به آنچه می‌خواهی، دست نمی‌یابد و ملول و آن جا که بیشترین اعتماد را به داری، تو را یاری نمی‌کند و در آن حال که بیشترین پیوند را با او برقرار می‌کنی، از تو می‌برد –(77)
باید به جهان رفیق فهمیده گرفت
هم صحبت مشفق و جهاندیده گرفت
هرگز خردش به دوستی نپسند
آن کس که رفیق ناپسندیده گرفت –(78)
دوستی با افراد بی خیال (79)
از ویژگی‌های دوست خوب، همدردی و غمخواری و کمک به دوست در شرائط دشوار و نیاز به مساعدت است. آنان که در گرفتاریها به فکر دوست نیستند و اصلاً برایشان مهم نیست که دوستشان در چه وضعی است، شایسته‌ی دوستی نیستند. امام علی (ع) پا را فراتر گذاشته و اینان را (دشمن) نامیده و می‌فرماید: کسی که به فکر تو نیست و به تو اهمیتی نمی‌دهد، او دشمن توست. در عالم دوستی و محبت، شناخت دوست از دشمن بسیار مهم تلقی می‌شود، کسی که دوست واقعی خود را از دشمن نما نمی‌شناسد، هم فریب می‌خورد، هم زبان می‌ریزد.
ای بسا ابلیس آدم رو که هست
پس به هر دستی نباید داد دست
دشمن شناسی از شناخت‌های بسیار لازم و مهم است، که می‌تواند را از خطرهای بزرگی در طول زندگی نجات دهد.
ادامه دارد



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط