امام خمینى و احیاى نگرش سیاسى به عاشورا و تشکل بخشى به شیعه (2)

بخش عظیم و مهم نگرش احیاگرانه امام‏خمینى به نهضت عاشوراى حسینى در سیرهسیاسى ایشان در قیام و مبارزه علیه ظلم و تشکل‏بخشى به جامعه شیعه تبلور مى‏یابد. امامنهضت خود را به پیروى از قیام خونین امام‏حسین(ع) و بر پایه تجربه تاریخى وعبرت‏آموزى از نقاط ضعف و قوت قیام‏هاى شیعیان در طول تاریخ، خصوصاً مبارزاتعالمان شیعى در سده‏هاى اخیر استوار کرد و مسیر مبارزه و اهداف و آینده انقلاب اسلامى رامشخص نمود.
شنبه، 20 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امام خمینى و احیاى نگرش سیاسى به عاشورا و تشکل بخشى به شیعه (2)

 

 

 

امام خمینى و احیاى نگرش سیاسى به عاشورا و تشکل بخشى به شیعه(2)
امام خمینى و احیاى نگرش سیاسى به عاشورا و تشکل بخشى به شیعه(2)


 

نویسنده : حسین شیدائیان




 

راه‏کارهاى تشکل‏بخشى
 

بخش عظیم و مهم نگرش احیاگرانه امام‏خمینى به نهضت عاشوراى حسینى در سیرهسیاسى ایشان در قیام و مبارزه علیه ظلم و تشکل‏بخشى به جامعه شیعه تبلور مى‏یابد. امامنهضت خود را به پیروى از قیام خونین امام‏حسین(ع) و بر پایه تجربه تاریخى وعبرت‏آموزى از نقاط ضعف و قوت قیام‏هاى شیعیان در طول تاریخ، خصوصاً مبارزاتعالمان شیعى در سده‏هاى اخیر استوار کرد و مسیر مبارزه و اهداف و آینده انقلاب اسلامى رامشخص نمود.
سیره عملى ایشان قبل از قیام و پس از آن مبیّن این حقیقت است که امام بر پایه فرهنگانسان‏ساز و عزت‏آفرین عاشورا، راه‏کارهایى را بستر تشکل‏بخشى به شیعه قرار داده است کهبه مهم‏ترین آن‏ها اشاره مى‏شود.
1. تربیت شاگردان: حوزه درس امام به گونه‏اى بود که یک طلبه واقعى تربیت مى‏کرد وفقط یک سلسله مباحث خشک علمى نبود، بلکه شاگردانى تربیت مى‏کرد که براى آیندهاسلام فایده داشته باشند.
[18] و هنگامى که به درس خارج فقه مى‏پرداخت زمینه ظهور انقلاباسلامى را مهیا مى‏کرد و در هر دوره شاگردانى بیشتر از دوره قبل تربیت مى‏یافت و نسلجدید روحانیت با افکار انقلابى پدید مى‏آمد.
[19]
2. درس ولایت فقیه و حکومت اسلامى: در دورانى که در حوزه‏هاى علمیه و میاناندیشمندان هیچ گونه بحثى مستدل و جامع درباره حکومت اسلامى ارائه نمى‏شد و اگر همسخنى از حکومت اسلامى به میان مى‏آمد بیشتر با معیارهاى حکومت دمکراسى در غربمطرح مى‏گردید؛ امام در سال 48 در ایام تبعید بحث مستدل و منظم حکومت اسلامى وولایت فقیه را مطرح ساخت و با استشهاد به دلایل عقلى و نقلى مشروعیت و کارآمدى
[20]حکومت اسلامى را به مجامع علمى و فرهنگى معرفى کرد، و از روحانیون درخواست نمودتا براى معرفى اسلام و حکومت اسلامى، نهضتى «عاشورایى» بر پا کنند.
[21] امام با ترویجاندیشه ایجاد حکومت اسلامى در صدد حاکمیت دین و اجراى قوانین اسلامى در همه
شؤون فردى و اجتماعى، سیاسى و اقتصادى برآمد و بر این باور بود که تا اسلام حکومتنداشته باشد، نمى‏توان آن را از بدعت‏ها و تحریف‏ها حفظ نمود و این اقدام امام بیانگربرنامه‏ریزى و آینده‏نگرى براى تشکل بخشیدن به دین و شیعه است.
در دوران فراگیرى و شتاب انقلاب ایشان طى نامه‏اى به یکى از مراجع قم خواهان حملهبه شخص شاه شده بود امّا پاسخ شنید که نمى‏دانیم بعد از رفتن شاه چه خواهد شد امام گفتند:«من فکرش را کرده‏ام».
[22]
در اندیشه و نگرش سیاسى امام حکومت اسلامى برابر با تمام مفهوم سیاست است.
[23] ومعتقد بود که امام حسین(ع) براى دستیابى به حکومت اسلامى قیام کرده است؛ایشان‏مى‏فرماید:
«... آمده بود حکومت هم مى‏خواست بگیرد و این یک فخرى است و آن‏هایى که خیال مى‏کنندکه حضرت سیدالشهداء(ع) براى حکومت نیامده، خیر؛ این‏ها براى حکومت آمدند.»
[24]
درباره فرستادن مسلم بن عقیل به شهر کوفه نیز مى‏فرماید:
«او مسلم را فرستاد تا مردم را دعوت کند به بیعت تا حکومت اسلامى تشکیل بدهد.»
[25]
قدر مسلّم در پرتو ایجاد حکومت اسلامى است که عدل و قسط در جامعه فرا گیر مى‏شودو اجراى احکام مترقى اسلام تحقق مى‏پذیرد.
3. بهره‏بردارى صحیح از مناسبت‏هاى اسلامى در جهت هدایت و به‏کارگیرى مردم: سیره سیاسى امام در مبارزه با رژیم ستمشاهى و تشکیل حکومتهیچ‏گاه بر مبناى فعالیت براى تشکیل یک حزب یا سازمان سیاسى خاصى نبود، بلکه ایشانهمانند سیره انبیاء عظام برنامه اصلى خود را بر پایه آگاهى توده‏هاى میلیونى و مسلمان ایرانبنا نهاد و با شناخت کامل از تأثیرات عمیق روحى و روانىِ مناسبت‏هاى اسلامى خصوصاً ایامعزادارى امام حسین(ع) در جان و افکار مردم به هدایت سیاسى آنان پرداخت.
امام با نگرشى نو به ابعاد سیاسى عاشورا و با توجه به انرژى متراکم و اثر بخش امافراموش شده توده مردم به جهت‏دهى عزادارى‏هاى حسینى پرداخت؛ ایشان از آغاز نهضتبه توانمندى‏هاى عظیم و کارساز مردم هدایت یافته معتقد بود و هنگامى که در سال‏هاى اولنهضت برخى از عالمانِ غافل از قدرت سیاسى کارآمدِ مردمِ آگاه و هدایت‏یافته به اماممى‏گفتند که ما بمب نداریم که بر سر شاه بزنیم، این فقیه دوراندیش و روشن‏ضمیر با توجه بهقابلیت هدایت‏یافتن مردم در پرتو زحمات و تلاش‏هاى روحانیّت متعهد در ایام عزادارى و
حضور در صحنه مبارزه سیاسى براى سرنگونى رژیم پهلوى فرمود:
«ما نیرویى داریم که به مراتب از بمب کارسازتر است».
[26]
امام همواره به بهره‏بردارى صحیح از ابعاد سیاسى عاشورا در جهت تعمیق معارف دینىو سیاسى مردم همت مى‏گماشت و مى‏فرمود:
«این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم براىسیدالشهدا، نه سیدالشهدا احتیاج به این گریه‏ها دارد و نه این گریه خودش فى نفسه یککارى از آن مى‏آید...جنبه سیاسى این مجالس بالاتر از همه جنبه‏هاى دیگرى استکه‏هست».
[27]
به سخنرانان و خطیبان هم فرمود:
«اهل منبر ایدهم الله تعالى کوشش کنند در این‏که مردم را سوق بدهند به مسائل اسلامى ومسائل سیاسى اسلامى».
[28]
نقش مساجد و حسینیه‏ها در احیاى فرهنگ و ارزش‏هاى حماسى عاشورا بر هیچ کسپوشیده نیست. اجتماع مردم در این مراکز بهترین فرصتى بود که امام در جهت تحکیم مبانىاعتقادى و سیاسى مردم بهره‏بردارى نمود و به گسترش انقلاب در جمیع اقشار ملت وشهرهاى مختلف ایران انجامید. نکته مهم دیگرى که در پرتو این بهره‏بردارى تبلور یافتوحدت و وفاق ملى است. با توجه به اکثریت قریب به اتفاق شیعه مذهب بودن ملت ایران،امام براى به حرکت در آوردن مردم از مناسبت‏هاى دینى خصوصاً عاشورا در جهت وحدتو همدلى مردم استفاده مى‏جست.
امام به محور وحدت جامعه اهمیت فراوانى قائل بود و با سیرى در اندیشه و آثار ایشانمطالبِ موضوع وحدت نسبت به سایر موضوعات از درصد بیشترى برخوردار است. ایشانبا تأکید بر حدیث «یَداللهِ مع الجماعة»
[29] وحدت و همدلى را زمینه‏ساز نزول عنایات وامدادهاى الهى در حل مشکلات سیاسى اجتماعى ملت مى‏دانست و همواره اقشار مختلفمردم را به محورهاى وحدت توجه مى‏داد.
یکى از مهم‏ترین و فراگیرترین محورهاى وحدت که کلیه اقشار مردم را تحت یک پرچمبه حرکت خود جوش‏دینى و مردمى وا مى‏داشت ایام محرم و عاشوراى حسینى بود.امام دراین باره مى‏فرماید:
«... [مکتب اسلام‏] روزهایى را پیش آورده است که با خود این روزها و انگیزه این روزهاتحکیم وحدت مى‏شود، مثل عاشورا و اربعین».
[30]
امام عاشورا را به یکى از نمادهاى وحدت شیعه در جهان براى مبارزه با ظلم تبدیلساخت که اقشار مختلف و احزاب سیاسى با هر گرایش و سلیقه‏اى بر اساس این محور بهوفاق و همدلى براى پیروزى بر دشمن تلاش نمایند؛ ایشان به اثرات و نتایج مهم این وحدتدر پیروزى انقلاب اسلامى اشاره مى‏نماید:
«تمام این وحدت کلمه‏اى که مبدأ پیروزى ما شد، براى خاطر این مجالس عزا و این مجالسسوگوارى و این مجالسِ ترویج و تبلیغ اسلام شد».
[31]
مطلب دیگر سازمان یافتن مردم در مراسم عزادارى‏ها براى مبارزه و منظم شدن برنامه‏هابدون دخالت هیچ حزب سیاسى بود و این امر بنا به رهنمودهاى امام توسط روحانیت کهپرچمدار مبارزه و رهبران معنوى مردم و پیشتازان عرصه انقلاب بودند در شهرهاى مختلفایران صورت مى‏گرفت. چهار راهپیمایى عظیم و گسترده مردم در روزهاى تاسوعا،عاشورا، اربعین و بیست و هشتم صفر سال 57 که سرنوشت انقلاب اسلامى را رقم زد وتعجب سیاستمداران جهان را بر انگیخت و سردمداران استکبار جهانى را از ادامهحمایت‏هاى سیاسى رژیم پهلوى مأیوس ساخت، دستاورد بهره‏بردارى صحیح و مناسب ازایام الله عزادارى و جهت دهى به حرکت‏هاى مردمى از سوى امام بود.
4. الگودهى: از بر جسته‏ترین روش‏هاى سیاسى امام از آغاز دوران رهبرى تا پایانحیات طیبه و مبارکشان توجه دادن مسؤولان نظام و مردم ایران به سیره ائمه معصومین:به‏خصوص تأسى به سیره امام حسین(ع) و الگوگیرى از فرهنگ عاشورا بود. البته ایشان ازسیاست الگوسازى دو هدف مهم و راهبردى را دنبال مى‏کرد:
ابتدا مشروعیت بخشیدن به اقدامات و برنامه‏هاى مبارزاتى خود هنگام رویارویى بارژیم ستمشاهى و استکبار جهانى در احتجاج با مخالفان و منتقدان داخلى انقلاب اسلامى.
دوم احیاى انگیزه‏هاى دینى و معنوى در مردمِ شیعه تا خود را شیعه واقعى قرار دهند وپیروى از ائمه(ع) را از لفظ به مرحله عمل آورند زیرا دراندیشه امام تشیع همان اسلام اصیلاست و خصلت ذاتى آن مبارزه علیه ظلم است.
امام نهضت عاشورا را مناسبت‏ترین الگو در تمام زمینه‏هاى سیاسى، اجتماعى و فرهنگىمى‏دانست. ایشان با این سیره ارزش‏هاى نهضت حسینى و فرهنگ عاشورا را در قالب نوینارائه نمود و قیام امام حسین(ع) را به عنوان یک تابلو جامع ارزش‏هاى دینى براى راهنمایىشیعیان جهان معرفى کرد.
دراین قسمت به مهم‏ترین نمونه‏هاى الگودهى امام از نهضت عاشورا مى‏پردازیم.
4/1. مبارزه با ظلم: تأسى به سیره امام حسین(ع) در مبارزه با رژیم ستمشاهى بهاستناد حدیث امام حسین(ع): «من رَأى‏ سلطاناً جائراً مستحلاً لحرام الله...»
[32] امام‏خمینىخطاب به ملت ایران مى‏فرماید:
«[امام حسین‏] تصریح مى‏کند که اگر کسى ببیند که حاکم جائرى در بین مردم حکومت مى‏کند،ظلم به مردم مى‏کند باید مقابلش بایستد و جلوگیرى کند هر قدر که مى‏تواند».
[33]
و رژیم طاغوت را مظهر حکومت جائر معرفى مى‏کند و مردم را به مبارزه دعوتمى‏نماید.
4/2. سازش ناپذیرى در برابر ظلم: با مطرح ساختن شعار عاشورایى «هیهات مناالذلّة»
[34] هیچ گاه تلاش‏هاى سازش‏کارانه را بر نمى‏تابید و به ملت ایران نیز سفارش مى‏کردکه به پیروى از شعار امام حسین(ع) که فرمود: «انى لا ارى الموت الا سعادة و لا الحیاة معالظالمین الا برما»
[35] به ملت ایران گوشزد نمود که:
«باید با قدرت به پیش برویم و با قدرت با همه کسانى که به ما مى‏خواهند تجاوز و تعدى کنندمبارزه کنیم و زندگى آبرومند نداشتن و زیر بار [ظلم‏] بودن هزار مرتبه [بدتر] از این‏که انسانبمیرد، مردن بر او شرف دارد.»
[36]
4/3. صبر در برابر مشکلات: امام با الهام از تحمل مصائب کربلا در فروردین سال42 که هجوم مزدوران رژیم به مبارزان اسلامى آغاز شده بود فرمود:
«... شما پیرو پیشوایانى هستید که در برابر مصائب و فجایع صبر و استقامت کردند که آن چه ماامروز مى‏بینیم نسبت به آن چیزى نیست، پیشوایان بزرگوار ما، حوادثى چون روز عاشورا وشب یازدهم محرم را پشت سر گذاشته‏اند و در راه دین خدا یک چنان مصائبى راتحمل‏کرده‏اند.»
[37]
4/4. ایثار و فداکارى: امام با مطرح ساختن فداکارى‏هاى امام حسین میان نهضتعاشورا و انقلاب اسلامى و دفاع مقدس پیوند بر قرار مى‏سازد:
«در حالى که شهادت حضرت سیدالشهدا از همه خسارت‏ها بالاتر بود، ولى چون او مى‏دانستکه چه مى‏کند و کجا مى‏رود و هدفش چیست فداکارى کرد و شهید شد و ما هم باید روىآن‏فداکارى‏ها حساب کنیم که سیدالشهدا چه کرد و چه بساط ظلمى را به هم زد و ما همچه‏کرده‏ایم».
[38]
«... [محرم‏] به ما تعلیم مى‏دهد که باید همان نحوى که مولاى شما حسین بن على سلام اللهعلیه فداکارى کرد و همه چیز خودش را در راه اسلام فدا کرد، شما هم که شیعیان او هستید،محبان او هستید باید اقتدا به او کنید و هر چه دارید بدهید.»
[39]
امام تمام ابعاد نهضت امام حسین(ع) را یک حرکت کاملاً سیاسى مى‏دانست
[40] و با احیاىفرهنگ عاشورا و الگو ساختن معیارهاى عاشورایى، یک ملت حماسه‏ساز پدید آورد که بادرس‏آموزى از مکتب امام حسین(ع) منشأ تحولات عظیمى در جهان اسلام گردید و معجزهقرن را پدید آورد.
عاشورا سمبل تجلى و تبلور ارزش‏هاى ناب اسلامى در تمام ابعاد سیاسى، فرهنگىواجتماعى آن است که نقش مهمى در گسترش فرهنگ اسلامى در جامعه شیعه داشته است؛از همین روى امام در باره مهم‏ترین عامل موفقیت و پیروزى انقلاب اسلامى مى‏فرماید:
«اگر قیام حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه نبود، امروز هم ما نمى‏توانستیم پیروز شویم.»
[41]
زیرا از دیدگاه ایشان عوامل معنوى الهام گرفته از فرهنگ عاشورا در پیروزى نقش دارند:
«افراد کم با بازوان قوى و قلب مطمئن و قلب متوجه به خداى تبارک و تعالى و عشق به شهادتو عشق به لقاءالله، این‏هاست که پیروزى مى‏آورد پیروزى را شمشیر نمى‏آورد، پیروزى راخون مى‏آورد.»
[42]

پی‌نوشت‌ها:
 

[18]. نک: مجله حضور، ش‏1، ص‏24.
[19]. آخرین انقلاب قرن، ج‏2، ص‏90.
[20]. ر.ک.ولایت فقیه، صص‏32 - 58 و کتاب البیع، ص‏460 - 463.
[21]. همان، ص‏121.
[22]. نهضت روحانیون ایران، على دوانى، ج‏10، ص‏232، پاورقى‏ش 1. نامه امام‏خمینى به آیةالله‏گلپایگانى.
[23]. ر.ک. صحیفه نور، ج‏20، ص‏28.
[24]. صحیفه امام، ج‏21، ص‏3.
[25]. همان، ج‏2، ص‏373.
[26]. تحلیلى از نهضت امام‏خمینى، سید حمید روحانى، ج‏2، ص‏153.
[27]. صحیفه نور، ج‏13، ص‏153 و 154.
[28]. همان، ص‏158.
[29]. سنن ترمذى، ج‏3، ص‏316.
[30]. صحیفه نور، ج‏15، ص‏262.
[31]. همان، ج‏17، ص‏60.
[32]. تاریخ طبرى، ج‏4، ص‏304.
[33]. صحیفه نور، ج‏2، ص‏208.
[34]. مقتل خوارزمى، ج‏2، ص‏7.
[35]. تحف العقول، ابن شعبه حرانى، ص‏249.
[36]. صحیفه نور، ج‏18، ص‏21.
[37]. ایثار و شهادت در مکتب امام‏خمینى، ص‏226 - 227.
[38]. صحیفه نور، ج‏17، ص‏54.
[39]. همان، ج‏18، ص‏168.
[40]. ر.ک، همان، ص‏177.
[41]. همان، ج‏17، ص‏60.
[42]. همان، ج‏16، ص‏68.
 

منبع: فصلنامه حکومت اسلامی شماره 27




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط