تفسیر آیه 11 سوره مبارکه حدید

«قرض»، به معناى بريدن و جدا كردن بخشى از مال است. «مقراض» وسيله بريدن است و «قراضه» به مالى گفته مى‏شود كه از بدنه جدا شده است. قرض به خدا، انفاقى است كه با چند برابر در قيامت پس داده مى‏شود. قرض در قرآن...
سه‌شنبه، 22 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تفسیر آیه 11 سوره مبارکه حدید

تفسیر آیه 11 سوره مبارکه حدید
تفسیر آیه 11 سوره مبارکه حدید


 





 

آيه:
 

مَن ذَا الَّذِى يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ‏؛

ترجمه:
 

كيست آن كه به خدا وام دهد، وامى نيكو، تا خداوند آن را براى او دوچندان كند و براى او پاداشى گرانمايه است.

نکته ها:
 

«قرض»، به معناى بريدن و جدا كردن بخشى از مال است. «مقراض» وسيله بريدن است و «قراضه» به مالى گفته مى‏شود كه از بدنه جدا شده است.
قرض به خدا، انفاقى است كه با چند برابر در قيامت پس داده مى‏شود. قرض در قرآن همراه با كلمه «حَسَن» آمده است، يعنى فورى پرداخت شود، بى‏منّت باشد، قبل از سؤالِ سائل باشد، در حدّ وفور باشد، براى كارهاى مفيد و لازم باشد.
قرض الحسنه بركاتى دارد: كاهش كدورت و افزايش محبّت، حفظ آبروى مردم و جلوگيرى از ورشكستگى آنان، اصلاح ساختار اقتصادى جامعه، جلوگيرى از رواج ربا، كنترل حرص و بخل، تعديل ثروت، رشد فرهنگ تعاون.
خداوندى كه ميراث آسمان‏ها و زمين براى اوست و در آيات قبل دو بار فرمود: «له ملك السّموات و الارض» در اين آيه براى تشويق مردم و اهميت قرض‏الحسنه از مردم قرض مى‏خواهد. «من ذا الّذى يقرض اللّه...»
اسلام با هر نوع ركود و سستى مخالف است.
1. ركود طبيعت. «من وجد ماء و ترابا ثم افتقر فابعده اللّه»(1) هركس آب و زمين داشته باشد ولى تلاش نكند و فقير باشد، از رحمت الهى دور شده است.
2. ركود نيروى انسانى. «اللهمّ انّى اعوذ بك من الكسل»(2) بارالها! به تو پناه مى‏برم از تنبلى.
3. ركود مال. «الّذين يكنزون الذهب و الفضّة و لم ينفقونها...»(3)
4. ركود علمى، اخلاقى و معنوى. «زدنى علما»(4)، «زادهم هدى»(5)، «من استوى يوماه فهو مغبون»(6) هركس دو روزش مساوى باشد، زيانكار است.
5. ركود فكر. «من استبدّ برأيه هلك»(7) نظرخواهى نكردن، استبداد به رأى خود و تك‏روى، مايه‏ى هلاكت است.

پيام ها:
 

1- خداوند، خود را در جانب محرومان قرار داده و از مردم طلب وام مى‏كند. گويا خداوند، ضامنِ آنان شده و پاداش وام را تضمين نموده است. «من ذا الّذى يقرض اللّه»
2- كار خير اگر به صورت خلق و خو درآيد، ارزش بيشترى دارد. «يقرض اللّه...»
3- نفسِ عمل مهم نيست، حَسَن بودن آن مهم است. «قرضاً حسناً»
4- قرض دادن كاهش مال نيست، افزايش آن است. «فيضاعفه»
5 - آنجا كه كار سخت است، اهرم قوى لازم دارد. (چون دل كندن از مال سخت است، خداوند پاداش چند برابر را مطرح مى‏كند.) «فيضاعفه له و له أجر كريم»
6- قرض دادن، نشانه كرامت است و خداوند براى انسان كريم، اجر كريم قرار داده است. «و له أجر كريم»
7- براى تربيت و رشد ديگران، بايد آنان را تكريم نمود. «و له أجر كريم»

پي‌نوشت‌ها:
 

1) وسائل، ج 17، ص‏40.
2) كافى، ج‏2، ص‏585 .
3) توبه، 34.
4) طه، 114.
5) محمّد، 17.
6) بحار، ج 68، ص 173.
7) وسائل، ج 12، ص‏40.
 

منبع: تفسیر نور، حجت الاسلام محسن قرائتی




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط