حاشيه نشيني و تنظيم خانواده

جمعيت ايران در طي هشت دهه اخير افزايش يافته، که در نتيجه آن مسائل و مشکلاتي از قبيل رشد سريع جمعيت شهري، افزايش فقر در شهرها، دسترسي ناکافي به مسکن و خدمات اصلي شهري، شکاف عظيم ميان طبقات اجتماعي، بيگانگي شهروندان از هم توأم با انبوه مهاجرت از مناطق روستايي به مناطق شهري و سکونت در حاشيه شهرها باعث گسترش و تشديد بي رويه شهرنشيني و نهايتاً ايجاد زاغه و مسکن غيرقانوني و نارسايي امکانات اصلي شهري در شهرها شده است.
يکشنبه، 24 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حاشيه نشيني و تنظيم خانواده

حاشيه نشيني و تنظيم خانواده
حاشيه نشيني و تنظيم خانواده


 

نويسنده: ليلا محمودي




 

مقدمه
 

جمعيت ايران در طي هشت دهه اخير افزايش يافته، که در نتيجه آن مسائل و مشکلاتي از قبيل رشد سريع جمعيت شهري، افزايش فقر در شهرها، دسترسي ناکافي به مسکن و خدمات اصلي شهري، شکاف عظيم ميان طبقات اجتماعي، بيگانگي شهروندان از هم توأم با انبوه مهاجرت از مناطق روستايي به مناطق شهري و سکونت در حاشيه شهرها باعث گسترش و تشديد بي رويه شهرنشيني و نهايتاً ايجاد زاغه و مسکن غيرقانوني و نارسايي امکانات اصلي شهري در شهرها شده است.
نتايج سرشماري هاي انجام يافته در ايران نشان مي دهد که درسال 1335 جمعيت شهري 31/4 درصد، در سال 1345 به ميزان 38/7 درصد، در سال 1355 به ميزان 47 درصد، در سال 1365 به ميزان 54/3 درصد و در سال 1375 به ميزان 61/65 درصد بوده است. نتايج سرشماري هاي فوق نشانگر آن است که در طي 40 سال اخير نسبت جمعيت شهري ايران در مقايسه با سال 1335 به طور کلي وارونه شده است.

تعريف مفاهيم
 

حاشيه نشين:
 

شامل تمام کساني است که در محدوده فضايي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي شهر حضور و سکونت دارند ولي نحوه اسکان و معيشت آنها از جامعه شهري کاملاً متمايز است و در نتيجه با جامعه شهري هماهنگ نشده اند.

تنظيم خانواده:
 

عبارت از روش هايي است که به افراد يا زوج ها کمک مي کند تا از طريق بکارگيري آنها از حاملگي هاي ناخواسته جلوگيري کنند و فرزندان را در زمان دلخواه بدنيا آورند و فاصله بين حاملگي را تنظيم کنند و تعداد فرزندان خود را به دلخواه تعيين نمايند.

باروري طبيعي:
 

عبارت از تعداد فرزنداني است که زنان در طول دوران بارداريشان به طور بالقوه بتوانند بدنيا بياورند.

ترجيح جنسي
 

تولد پسر در ايران، به ويژه در مناطق روستايي، به دليل تأثير و تأثر خانواده از فرهنگ سنتي، نسبت به فرزند دختر ارجح است. نتايج طرح زاد و ولد اجرا شده توسط سازمان ثبت احوال کشور نشان داد که تمايل به داشتن فرزند بيشتر در بين مادراني که تمام فرزندانشان دختر بوده 92 درصد بوده است در حاليکه اين نسبت در بين مادران داراي فرزند پسر به هفتاد درصد پاسخگويان ذيربط تقليل يافته است. جالب توجه است اگر اضافه کنيم که طبق نتايج همين بررسي تمايل به داشتن فرزند بيشتر در بين مادراني که داراي 4 فرزند پسر بوده اند به 22/9 درصد آنها بالغ شده است در حاليکه در بين مادران داراي 4 فرزند دختر اين رقم 49/3 درصد بالغ شده است و نشان مي دهد که حدود نصف اين گروه از زنان به اميد داشتن فرزند پسر عليرغم داشتن 4 فرزند باز هم مايل به بچه دار شدن و حاملگي بوده اند. اين بررسي نشان داد که در عمق گرايش خانواده ها تحسين و رضايت از تولد فرزند پسر وجود دارد.
با افزايش شهرنشيني شدت اين امر هر چند کاهش يافته ولي هنوز هم تفاوت هايي قانوني، عملي و نظائر اينها چون ارث، ديه، گواهي، شهادت و هويت فرزند پسر از مزاياي بيشتري برخوردار است.
اين تفاوت هاي اجتماعي به تقويت مباني ترجيح جنسيت در انتخاب فرزند کمک مي کند. بديهي است در مواردي که والدين داراي فرزند دختر باشند تمايل به افزايش حاملگي وجود خواهد داشت همچنين هنگاميکه افزايش تعداد فرزندان پسر موجب مباهات است اين پديده تقويت مي شود.

احترام اجتماعي
 

همچنانکه گفته شد عليرغم تلاشها و مساعي قابل توجهي که براي حقوق زن و ارتقاء آن به سطح مرد در کشور صورت گرفته است، هنوز هم عدم تعادل بين زن و مرد وجود دارد. اما در مناطق حاشيه نشين به دليل تأثيرپذيري اکثر خانواده ها از مردسالاري، زنان در هنگام بارداري بطور سنتي از نوعي احترام اجتماعي اطرافيان برخوردار مي باشند آيا اين وضعيت خود مشوق افزايش حاملگي است؟

تحصيلات و باروري
 

در مناطق حاشيه نشين به دليل اينکه اکثر زنان از سطح سواد پايين تري نسبت به زنان ساير مناطق شهري برخوردار هستند، لذا پايين بودن آگاهي و دانش نقش مؤثري در افزايش بارداري و مرگ و مير کودکان دارد. از طرفي ديگر در اين مناطق بدليل پايين بودن سطح آگاهي، تنظيم خانواده از شيوع و تداوم برنامه ريزي شده برخوردار نيست، در مقابل زنان تحصيل کرده به صورت انديشيده شده و عقلاني به امر تنظيم خانواده توجه مي کنند. و همين وضعيت موجب بروز تفاوت در سطح باروري آنها مي گردد. جهت بررسي وجود همبستگي بين افزايش سطح تحصيلات مادران و کاهش تعداد فرزندان او ضريب همبستگي بين اين دو متغير در سه مقطع بين سالهاي 1370 و 1373 و 1380 محاسبه گرديد آمار سالهاي 1370 و 1373 به ترتيب از نتايج طرح زاد و ولد و طرح باروري سازمان ثبت احوال کشور و آمار سال1380 از نتايج طرح اندازه گيري رشد جمعيت مرکز آمار ايران اخذ گرديد.
جدول شماره 1- ميانگين تعداد فرزند برحسب سطح سواد مادر در آمارگيري مختلف.

تحصیلات مادر

میانگین تعداد فرزندان زنده

کل کشور – 1370

کل کشور-1373

کل کشور- 1380

استان- 1370 تهران

بی سواد (0)

2/5

7/4

4/5

4/4

چهارم ابتدایی (4)

8/3

4/3

-

4/3

پنجم ابتدایی (5)

8/2

5/2

8/2

3/2

سیکل (8)

3/2

2/2

0/2

½

دیپلم (12)

2/1

9/1

6/1

7/1

بالاتر از دیپلم (14)

8/1

7/1

5/1

6/1

ضریب همبستگی

922/0-

919/0-

932/0-

918/0-


عدم دسترسي به مراکز بهداشتي و تنظيم خانواده در مناطق حاشيه نشين
 

به دليل اينکه مناطق حاشيه نشين در شهرهاي بزرگ معمولاً برروي تپه ها، زمين هاي باتلاقي و نامناسب، ارزان قيمت، که از لحاظ سکونت انساني مناسب نيستند گسترش يافته اند و همچنين به دليل محقر بودن منازل حاشيه نشينان و قرار گرفتن بر روي تپه، امکان ارائه خدمات آموزشي و بهداشتي بطور عام و تنظيم خانواده را بطور اخص با مشکلاتي مواجه نموده است و از طرفي ديگر در پاره اي موارد زنان حاشيه نشين به دليل محدوديت هاي خانوادگي و حاکميت مردان در خانواده ها، دسترسي زنان را به اين مراکز، تا حدودي با مشکل مواجه نموده است.
همچنين به دليل تفاوت فرهنگي که بين زنان حاشيه نشين و کارکنان و بهورزان بهداشتي وجود دارد در پاره اي موارد پذيرش وسايل و روشهاي جلوگيري از بارداري در اين مناطق به کندي صورت مي گيرد. در اين مناطق اکثر زنان از قرص استفاده مي نمايند و استفاده از وسايلي مانند بستن لوله زن (توبکتومي) در حد پايين مي باشد.

آشنايي با وسايل و روشهاي جلوگيري از بارداري
 

در مناطق حاشيه نشين که غالباً از مهاجرين روستايي تشکيل مي شود، زنان شناخت و آگاهي نسبت به وسايل و روشهاي جلوگيري از بارداري را در وهله اول از طريق همسايگان و خويشاوندان نزديک کسب مي کنند. بر اساس نتايج طرح زاد و ولد از مجموع 19969 فقره زن مشمول نمونه گيري در جامعه روستايي حدود 7714 نفر که به 38/6 درصد آنها بالغ مي گردد، با هيچ يک از روش هاي پيشگيري آشنايي نداشته اند. در ساير موارد نيز اين امر باعث مي شود که در پاره اي موارد زنان نسبت به وسايل و روشهاي جلوگيري از بارداري شناخت ناقص داشته باشند و شناخت ناقص باعث مي شود که زنان اين مناطق در صورت بروز يک عارضه خاص ناشي از استفاده از يک وسيله معين پيش گيري از باروري، از وسايل ديگر استفاده نکند و در نتيجه بارداري زنان در اين مناطق بيشتر مي باشد.

نتيجه گيري
 

مناطق حاشيه نشين در شهر ها هر چند که به صورت بي رويه، کنترل و سازماندهي نشده بوجود آمده است ولي از ديد اجتماعي ضروري است که با شناخت مسائل و مشکلات حاشيه نشينان به طور عام و کنترل تنظيم خانواده به طور خاص راه حل اساسي در ارتباط با رفع نيازهاي بهداشتي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي اين قشر عظيم که به صورت بيمارگونه درشهرها به وجود آمده است جستجو و اعمال گردد. تا ضمن رفع مسائل و مشکلات فردي و خانوادگي به حل مسائل و مشکلات شهري هم تا حدودي مساعدت شود. از طرفي ديگر امروزه هر چند مسئولين به امر تنظيم خانواده دقت و توجه خاصي دارند، اما در مناطق حاشيه نشين به دلايل ساختار فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي هنوز سطح باروري زنان درمقايسه با ساير زنان شهري از ميزان بالاتري برخوردار مي باشد که اين امر در بلند مدت در گسترش حاشيه نشيني و افزايش مشکلات شهري نقش مؤثري خواهد داشت.
با توجه به موارد فوق ضروري است که در صورت لزوم جهت حل مشکلات اجرايي تنظيم خانواده در اين مناطق از زنان با تجربه در وهله اول استفاده نمود و ديگر اينکه با کاهش دادن فاصله طبقاتي بين حاشيه نشينان و ساير طبقات شهري از لحاظ اقتصادي، و فرهنگي، اجتماعي بتوان گام مؤثري در زمينه جذب حاشيه نشينان در جامعه شهري برداشته شود.

پيشنهادات
 

1- تلاش مستمر براي تغيير نگرش والدين نسبت به فرزند دختر از طريق بالابردن آگاهي و شناخت والدين و کاهش اهميت فرزند پسر در محيط هاي اجتماعي و خانوادگي.
2- برقراري تساوي و برابري حقوق زن و مرد و حمايت اساسي و منطقي، قانوني از حقوق زنان.
3- فعال نمودن خدمات سازمانهاي رفاهي چون سازمان تأمين اجتماعي، بهزيستي و کميته امداد امام خميني (ره) براي حمايت از سالمندان و کاهش نقش احتمالي فرزند در برقراري تأمين واقعي.
4- ارائه جدي خدمات شهري و فعال نمودن نقش شهرداري ها در سامان دهي مناطق حاشيه نشين.
5- آگاه نمودن زنان از طريق رسانه هاي جمعي و بهورزان و کارکنان بهداشت و تنظيم خانواده به اينکه فاصله کوتاه بين حاملگي و بارداري، سلامت کودکان و مادران را به خطر مي اندازد.
6- بالا بردن آگاهي خانواده ها در مورد خطرات ازدواج و بارداري در سنين زير 18 سال.
7- شناخت بيشتر عوامل مؤثر بر باروري (نظير تحصيلات) و استفاده از آنها در تنظيم خانواده.
منبع: مقاله دکتر رضا رسولي.
منبع: نشريه پيام پزشک، ويژه هفته جهاني شير مادر. .



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط