صومعه ارواح
نويسنده: سياوش رحماني
نگاهي به رازهاي کليساي وست مينستر، محل برگزاري مراسم سلطنتي انگليس
تمام مراسم عروسي و تاج گذاري هاي سلاطين و شاهزادگان انگلستان در کليساي وست مينستر انجام مي شود و شور و هياهو را به اين کليسا مي آورد، ولي در باقي اوقات اين کليساي بزرگ ساختمان ساکت و مرموزي است. راهروهاي قرون وسطايي آن، جايي است که گفته مي شود اشباح و ارواح در آنها پرسه مي زنند. چند سال پيش يکي از بازديدکنندگان کليسا که در ساعتي خلوت به ديدن آن رفته بود، گفته بود روح ملکه اليزابت در يکي از راهروها با او سخن گفته است.
اين دير را شخصي ساخته که با عنوان «ادوارد مومن» مشهور شده است. بر پا کردن بنا از سال 1049 ميلادي شروع شد و تا سال 1065 طول کشيد. با وجود بازسازي هاي سطحي که مرتبا در اين ساختمان انجام مي شود، اسکلت و پي ساختمان کاملا دست نخورده و از قرون وسطي باقي مانده است. در زمين و ديوارهاي اين کليسا گنج هاي بسيار بزرگ و گران قيمتي پيدا شده که احتمالا مربوط به راهباني است که سال هاي دور در اين دير زندگي مي کرده اند. مطمئنا گنج هاي کشف نشده ديگري هم در اين ساختمان پنهان است ولي هيچ کس اجازه کند و کاو در آن را ندارد.
سرنوشت دزدهاي کليسا
مشهورترين روح کليسا
مشهورترين روح کليساي وست مينستر «بنديکتوس پدر» است. او راهبي بود که در جريان سرقت سال 1303 در اين دير توسط سارقان به قتل رسيد. به جز او و دزداني که در آن روزها اعدام شدند، تاکنون کسي در اين کليسا کشته نشده است. کساني که از قديم ادعاي مشاهده روح کرده اند، اکثرا گفته اند اين روح مربوط به فردي لاغر، بلند قد و با پيشاني کشيده، چشماني درشت و پوستي روشن است. همه اين نشانه ها ثابت مي کنند که اين روح متعلق به بنديکتوس است. گفته مي شود اين روح هميشه در دير حاضر است و در راهروها پرسه مي زند.
در ميان کساني که به ديدن روح در اين کليسا شهادت داده اند، دو زن جوان هستند که در بعد از ظهر يک روز شنبه در سال 1900 شخصا خود بنديکتوس را ديده اند که با رداي راهبان بر لبه يکي از پنجره ها که ارتفاعي بلند دارد، نشسته بود و آنها را در حال اجراي مراسم سرودخواني عصر در تالار اصلي کليسا بودند، نگاه مي کرد. اين دو زن گفتند تمام نشانه هايي که درباره بنديکتوس شنيده بودند، درباره او درست بود و او طبق عادت راهب از دنيا رفته، دست هايش را در لباسش پنهان کرده و قسمت بالايي ردايش را از سرش برداشته بود.
اين دو زن گفتند او چندين دقيقه کنار پنجره در ارتفاعي بلند نشسته بود اما پس از اينکه ما با هم درباره او صحبت کرديم و سر و صدا به راه انداختيم تا ديگران را هم خبر کنيم راهب درون ديوار رفت و محو شد. مي گويند براي ديدن بنديکتوس بايد بين ساعت پنج تا شش عصر راهروها را گشت. او با کساني که به دنبالش بگردند، صحبت مي کند و رازهاي عجيبي را براي آنها بر ملا مي کند و سپس مانند هميشه به درون ديوار فرو مي رود و ناپديد مي شود.
چند دهه پيش هم سه توريست به ديدن يک روح در اين کليسا شهادت دادند. با توجه به شواهدي که آنها دادند، روح مربوط به بنديکتوس بوده است. آنها گفتند او مانند يک مرد معمولي بود و خيلي طبيعي راه مي رفت ولي پاهايش روي زمين نبود و با حدود 20 سانتي متر فاصله از سطح زمين قدم بر مي داشت. به گفته اين سه توريست او از کنار آنها رد شده و به آنها سلام کرده بود. يک بار ديگر يکي از ساکنان کليسا ادعا کرده بود که روح ملکه اليزابت را ديده است که نزد او آمده و به او گفته که در زمان هنري هشتم مرده است.
سرباز بي سر
روايت هاي تاريخي ديگري که درباره شکار روح وجود دارد در تالار اصلي اين کليسا اتفاق مي افتد. گفته شده در تاريکي شب اين محل بهترين مکان براي احضار و شکار روح است و دائما در آن صداي نجواي ارواح و مردگان طنين مي اندازد. يکي از روح هايي که مي گويند در آنجا زندگي مي کند روح «جان برادشاو»، رئيس دادگاه انگلستان و پدر عدالت است که به خاطر تلاش هايش در راه محدود کردن خاندان سلطنتي در زمان چارلز دوم اعدام شد. تاکنون دو نفر شهادت داده اند که او را در هيبت قضاوت مشاهده کرده اند.
يک گزارش دانشگاهي
منبع: دانستنيها-ش27