تعهد ولايي در شعر شيعي صدر اسلام (3)

ذكر مناقب امام علي عليه السلام و يادآوري ولايت ايشان، از موضوعات اصلي شعر شيعي متعهد در صدر اسلام است. نابغه جَعدي همانند ديگر شاعران به موضوع فضايل امام پرداخته، همواره در پايان اشعارش به موضوع خلافت ايشان اشاره مي كرده است؛ از آن جمله شعر معروف وي است:
چهارشنبه، 24 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تعهد ولايي در شعر شيعي صدر اسلام (3)

تعهد ولايي در شعر شيعي صدر اسلام (3)
تعهد ولايي در شعر شيعي صدر اسلام (3)


 






 

3. نابغه جَعدي
 

ذكر مناقب امام علي عليه السلام و يادآوري ولايت ايشان، از موضوعات اصلي شعر شيعي متعهد در صدر اسلام است. نابغه جَعدي همانند ديگر شاعران به موضوع فضايل امام پرداخته، همواره در پايان اشعارش به موضوع خلافت ايشان اشاره مي كرده است؛ از آن جمله شعر معروف وي است:

قَد عَلِمَ المِصران و العِراقُ
انّ علياً فَحلُها العِتاقُ

ابيضُ جَحجاحٌ لَهُ‌ رواقُ
و امّهُ غالي بها الصَّداقُ

اكرمُ مَن شُدّ بهِ نطاقُ
إنّ الاُلي جَارَوك لا افاقوا

لهم سياقٌ و لكم سياقُ
قَد عَلِمت ذلكُمُ الرفاقُ

سُقتُم الي نهجِ الهدي و ساقوا
الي التي ليسَ لَها عِراقُ

في ملَّة عادتها النفاقُ
(نابغة الجعدي، 1998م، ص 109-111)
 

ترجمه: مردم بصره و كوفه و تمامي سرزمين عراق، نيك دانستند كه علي دلير مردي اصيل، سروري پاك نژاد و جوانمردي خوش عهد و پيمان است. آنان در كنار تو بودند، اما هريك سمت و سويي داشتند. ياران تو در راه هدايت قدم گذاشتند و مخالفان تو، راه ملت عراق را در پيش گرفتند؛ ملتي كه نفاق عادت اوست.
 
نابغه جَعدي در اين شعر، دودستگي مردم را به وضوح نشان مي دهد: دسته اي پيرو راه علي عليه السلام كه همان راه حق و هدايت است و دسته اي گمراه كه راه پرفروغ علي عليه السلام را گم كرده، به اردوي مخالفان علي عليه السلام پناه آورده اند. اين شعر نابغه، معرّف پايبندي شاعر و ايمان و باور وي به خط مشي نوراني علي عليه السلام است. اين مسئله يكي از شاخصه هاي مهم شعر متعهد شيعي در دوران صدر اسلام است.
باز در همين راستا، نابغه جَعدي در شعري ديگر، حقانيت امام علي عليه السلام در جانشيني پيامبراكرم صلي الله عليه و آله و پيمان شكني قبايل عرب در روز سقيفه و مخالفت آنان با نص صريح پيامبراسلام صلي الله عليه و آله در انتخاب علي عليه السلام پس از وي را يادآوري مي كند. او مي گويد:

قولا لأصلع هاشم إن أنتما
لاقيتماهُ فقد حَلَلتَ ارومَها

و إذا قريش بالفخار تساجلت
كُنتَ الجَديرَ بهِ و كُنت زَعيمَها

و عَليك سلّمت الغداة بأمرة
للمؤمنين فما رَعت تسليمَها

نَكثَت بنوتَيمٍ بنَ مرّة عهدَهُ
فَتَبوّات نيرانَها و جَحيمَها

و تخاصمَت يومَ السقيفه والذي
فيه الخصام غَداً يكونُ خصيمَها

(قمي، 1423ق، ص 165)
ترجمه: به آن مرد كم موي هاشمي بگوييد: اگر قريش فخر فروشي نمايد، تو پرافتخارترين آنها هستي. با تو بيعت كردند و پيمان شكستند؛ پس آنان سزاوار آتش جهنم اند. در «سقيفه» حق تو را تباه كردند، اما در روز قيامت آن حق را از آنان خواهي گرفت.
 

4. ابوالهَيثَم بن التَّيهان
 

ابوالهيثم بن التيهان از ياران پاكباز پيامبراكرم صلي الله عليه و آله و از بزرگان انصار، يكي ديگر از شاعران متعهد و مجاهد عصر صدر اسلام است كه در سال 37 هجري در جنگ صفين به شهادت رسيد. شيخ طوسي در كتاب رجال خود، او را از ياران و راويان اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام برشمرده است (طوسي، 1415ق، ص 86).
اين شاعر رزمنده، همواره در نبردهاي حق عليه باطل شركت داشته، اشعار حماسي و شورانگيزي در دفاع از اسلام و جبهه توحيد سروده است. از جمله اشعار متعهدانه اي كه در دفاع از مذهب حق و ولايت اميرالمؤمنين علي عليه السلام سروده، اشعاري است كه در جنگ جمل به نظم درآورده است. از معروف ترين آنها، دو شعر زير است:

إنّ قَوماً بغوا عَليك و كادوكَ
و عابوكَ بالامورِ القِباح

ابصروا نعمةً عَلَيكَ مِن الله و
قَرماً يَدقّ قَرنَ النَّطاحِ

و إماماً تأوي الامورُ اليه
و لجامَاً يلين غرب الجماحِ

حاكماً تجمعُ الامامة فيه
هاشمياً له عِراض البطاحِ

يا وصيّ النبي نحنُ من الحَـ
ــقّ علي مِثل بهجة الاصباح

ليس منا من لم يكن لك في اللـ
ــه ولياً علي الهُدي و الفلاحِ

(شيخ المفيد، 1403ق، ص 156)
ترجمه: اي علي! كينه توزي و دشمني اين قوم به سبب حسادت است. در تو نعمتي از سوي خداوند متعال يافتند كه مختص توست. دليرمردي بي باك كه حريفان را به زانو درمي آورد و امامي كه زمام امور را در دست مي گيرد و حاكمي كه امامت مسلمانان را برعهده دارد. اي وصي پيامبر! جبهه حق براي ما چون روز روشن است. همه ما در راه هدايت و رستگاري، پيروان توييم.
شاعر در اين ابيات نه تنها به مدح امام اكتفا نمي كند، بلكه به سه ويژگي مهم امام نيز مي پردازد. شجاعت، امامت و ولايت از جمله ويژگي هايي است كه شاعر در اين ابيات نام مي برد؛ و اين نشان دهنده آن است كه مسلمانان كاملاً بر حقّانيت اميرالمؤمنين علي عليه السلام در رهبري جامعه اسلامي واقف بودند. شاعر متعهد نيز همواره خود را به ابزار اين خصوصيات منحصر به فرد امام و آگاه كردن مردم نسبت به اين امر مهم ملزم مي داند.
ابن التَّيهان در شعر ديگري، باز بر خصوصيات مذكور تأكيد مي كند و مي گويد:

قُل للزُبير و قل لطلحه إننا
نحنُ الذين شعارُنا الانصارُ

نحنُ الذينَ رأت قريشٌ فعلَنا
يَوم القليبِ اولئكَ الكفّارُ

كُنّا شعارَ نَبّينا ودثارَه
تَفديه منّا الروحُ و الابصارُ

إنّ الوصي امامنا و وليّنا
برح الخفاءُ ‌و باحت الاسرارُ

(ابن ابي الحديد، 1959م، ج1، ص 143-144)
ترجمه: به زبير و طلحه بگوييد ما همان انصار پيامبريم و قريش كارزار ما را با كفار خيبر ديده است. با جان و دل از پيامبراكرم صلي الله عليه و آله دفاع كرده ايم و اينك بر همگان آشكار است كه علي عليه السلام وصي پيامبر است و امام و ولي ماست.
اصرار اين شاعر بر معرفي چهره واقعي جانشين پيامبراكرم صلي الله عليه و آله از رهگذر شناسايي و بيان ويژگي هاي بايسته اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام نشان دهنده وظيفه سنگين شاعر متعهد، نسبت به مكتب اهل بيت عليهم السلام است كه شعر را در خدمت آرمان هاي والاي دين مبين اسلام و مكتب راستين تشيع قرار مي دهد.
منبع: شيعه شناسي، شماره 29



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط